scanning

/ˈskænɪŋ//ˈskænɪŋ/

معنی: پویش، مرور اجمالی
معانی دیگر: پویش، مرور اجمالی

جمله های نمونه

1. he spent hours scanning each vein of rock for a sign of gold
او ساعت ها با دقت به هریک از رگه های سنگ ها نگاه می کرد تا اثری از طلا به دست آورد.

2. He raised the binoculars to his eye again, scanning across the scene.
[ترجمه گوگل]دوباره دوربین دوچشمی را به سمت چشمش برد و صحنه را اسکن کرد
[ترجمه ترگمان]دوباره دوربین را به چشمش گرفت و از آن طرف صحنه جستجو کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She sat scanning the yellowing pages.
[ترجمه سالار] اونشت صفحات زرد را نشست
|
[ترجمه گوگل]او نشسته بود و صفحات زرد را اسکن می کرد
[ترجمه ترگمان]نشست و صفحات زرد رنگ را بررسی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She was nervous and kept scanning the crowd for Paul.
[ترجمه ح.ح] او عصبی بود و بین مردم به دنبال پائول می گشت.
|
[ترجمه گوگل]او عصبی بود و مدام جمعیت را برای یافتن پل جستجو می کرد
[ترجمه ترگمان]او عصبی بود و مدام جمعیت را برای پل جستجو می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I stood there scanning lines of poetry, the opening phrases of short stories, aphorisms or excerpts from essays.
[ترجمه گوگل]من آنجا ایستاده بودم و سطرهای شعر، عبارات آغازین داستان های کوتاه، کلمات قصار یا گزیده ای از مقالات را بررسی می کردم
[ترجمه ترگمان]من آنجا ایستادم و خطوط شعر و عبارات آغازین داستان های کوتاه، aphorisms یا گزیده ای از مقالات را بررسی کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A brief scanning of the second paragraph, once again, took a little of the shine away.
[ترجمه گوگل]اسکن مختصری از پاراگراف دوم، یک بار دیگر، کمی از درخشش را از بین برد
[ترجمه ترگمان]یک بار دیگر صفحه دوم را مرور کرد و یک قطره اشک از آن محو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This is needed for electron microprobe or back-scattered Scanning Electron Microscope work where a perfect surface is required.
[ترجمه گوگل]این برای میکروکاوشگر الکترونی یا میکروسکوپ الکترونی روبشی پراکنده پس از کار در جایی که سطح عالی مورد نیاز است مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]این مورد برای میکروسکوپ الکترونی روبشی و یا میکروسکوپ الکترونی اسکن الکترون مورد نیاز است که در آن یک سطح کامل مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The visual skills of scanning and reorientation, for example, from book to blackboard will be difficult.
[ترجمه گوگل]مهارت های بصری اسکن و تغییر جهت، به عنوان مثال، از کتاب به تخته سیاه دشوار خواهد بود
[ترجمه ترگمان]برای مثال مهارت های بصری اسکن کردن و تغییر جهت گیری از کتاب گرفته تا تخته سیاه مشکل خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Scanning technology would enhance their capability even further, allowing transfer of physical pictures.
[ترجمه گوگل]فناوری اسکن توانایی آنها را حتی بیشتر افزایش می دهد و امکان انتقال تصاویر فیزیکی را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]اسکن کردن تکنولوژی، قابلیت آن ها را حتی بیشتر افزایش می دهد و امکان انتقال تصاویر فیزیکی را فراهم می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And unlike X-rays and other sorts of scanning there is no surgery or radiation.
[ترجمه گوگل]و بر خلاف اشعه ایکس و سایر انواع اسکن، هیچ جراحی یا پرتویی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]و برخلاف اشعه ایکس و انواع دیگر اسکن کردن، هیچ جراحی یا تشعشع وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I kept scanning, propelled by a mounting sense of dread, and eerie familiarity.
[ترجمه گوگل]من به اسکن کردن ادامه دادم، با احساس ترس فزاینده و آشنایی وهم انگیز
[ترجمه ترگمان]به دقت نگاه کردم، با احساس ترس و وحشتی که در آن نهفته بود، به سرعت به پیش رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. However, Fahey and Narayanan comment, in practice scanning frequently detects environmental change that is already at an advanced state.
[ترجمه گوگل]با این حال، فاهی و نارایانان اظهار می کنند، در عمل اسکن اغلب تغییرات محیطی را که در حال حاضر در وضعیت پیشرفته است، تشخیص می دهد
[ترجمه ترگمان]با این حال، Fahey و Narayanan اظهار نظر می کنند، در عمل اسکن کردن مکرر تغییرات محیطی که در حال حاضر در یک حالت پیشرفته است را شناسایی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. DeskScan/UX allows scanning, viewing, manipulating for scale, contrast and brightness, storing and printing high-resolution colour and monochrome images.
[ترجمه گوگل]DeskScan/UX امکان اسکن، مشاهده، دستکاری مقیاس، کنتراست و روشنایی، ذخیره و چاپ تصاویر رنگی و تک رنگ با وضوح بالا را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]DeskScan \/ UX اجازه اسکن، مشاهده، دستکاری در مقیاس، کنتراست و روشنایی، ذخیره سازی و چاپ رنگ با وضوح بالا و تصاویر تک رنگ را می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He walked into Chippenham Road, scanning the house numbers.
[ترجمه گوگل]او وارد جاده چیپنهام شد و شماره خانه را اسکن کرد
[ترجمه ترگمان]به خیابان Chippenham رفت و شماره خانه را بررسی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پویش (اسم)
scanning

مرور اجمالی (اسم)
scanning

تخصصی

[حسابداری] وارسی، مطالعه
[شیمی] پویش
[سینما] رج زدن - جارو کردن - جاروزنی
[کامپیوتر] پیمایش
[برق و الکترونیک] پویش فرایند آزمودن نقطه به نقطه سطح یا ناحیه ای در فضا یا بخشی از طیف رادیویی با ترتیب معین . - جارو کننده
[زمین شناسی] فرآیند اتوماتیک تبدیل اطلاعات آنالوگ به قالب یا فرمت رقومی - تبدیل نقشههای آنالوگ به قالب خواندنی از نظر رقومی با استفاده از اسکنر.
[ریاضیات] آزمایش، وارسی، رگزنی، خط زنی، مطالعه، تحقیق، پویش
[آمار] کاوش

انگلیسی به انگلیسی

• act of examining; act of glancing at quickly; act of converting an object or image into a digital image through the use of an optical scanner (computers); examination of a body part though the use of medical imaging techniques
performing a scan, creating a scan

پیشنهاد کاربران

روزنامه وار خواندن
passing a light over
مرور. وارسی. کاوش کردن
مرور کردن
تغییر پیوسته ( temperature scanning mode =حالت تغییر پیوسته دما )
بررسی، مرور، وارسی، تصویرگرفتن، عکس گرفتن

بپرس