scarlet fever

/ˈskɑːrlətˈfiːvər//ˈskɑːlətˈfiːvə/

معنی: تب مخملک، تب سرخ
معانی دیگر: (پزشکی) مخملک، طب تب سر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an acute contagious disease esp. affecting children, caused by streptococci and characterized by sore throat, fever, and a reddish rash.

جمله های نمونه

1. Scales of skin peel off after scarlet fever.
[ترجمه گوگل]پوسته های پوست پس از مخملک پوست کنده می شوند
[ترجمه ترگمان]Scales پوست پوست بعد از تب مخملک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Scarlet fever victims had to go to the isolation hospital.
[ترجمه گوگل]قربانیان تب مخملک مجبور شدند به بیمارستان انزوا بروند
[ترجمه ترگمان]قربانی تب مخملک مجبور شده بود بره بیمارستان ایزوله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She caught scarlet fever before Christmas.
[ترجمه میا] او قبل از کریسمس، تب مخملک گرفت
|
[ترجمه گوگل]او قبل از کریسمس به مخملک مبتلا شد
[ترجمه ترگمان]قبل از کریسمس، تب مخملک گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Scarlet fever is highly contagious.
[ترجمه گوگل]مخملک بسیار مسری است
[ترجمه ترگمان]تب مخملک داره به شدت مسری میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Children were carried off by diphtheria, scarlet fever, and measles.
[ترجمه گوگل]کودکان توسط دیفتری، مخملک و سرخک منتقل شدند
[ترجمه ترگمان]بچه ها، دیفتری، تب مخملک و سرخک گرفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Scarlet fever, mumps, chicken pox, and whooping cough floated in the air.
[ترجمه گوگل]مخملک، اوریون، آبله مرغان و سیاه سرفه در هوا شناور بودند
[ترجمه ترگمان]تب مخملک، اوریون، ابله مرغان و سیاه سرفه در هوا شناور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And she had scarlet fever, but she never complained.
[ترجمه گوگل]و او تب مخملک داشت، اما هرگز شکایت نکرد
[ترجمه ترگمان]او تب مخملک داشت، اما هرگز شکایت نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. An outbreak of scarlet fever had taken the nine-year-old twins in little more than a week.
[ترجمه گوگل]شیوع تب مخملک این دوقلوهای نه ساله را در کمتر از یک هفته گرفتار کرده بود
[ترجمه ترگمان]شیوع تب مخملک در طول هفته بیش از یک هفته طول کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Smallpox, tuberculosis, influenza, pneumonia, plague, scarlet fever, diarrhea.
[ترجمه گوگل]آبله، سل، آنفولانزا، ذات الریه، طاعون، مخملک، اسهال
[ترجمه ترگمان]آبله، سل، انفلانزا، ذات الریه، تب مخملک، اسهال و اسهال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A severe bout of scarlet fever as a boy left him so deaf that he was unable to attend school.
[ترجمه گوگل]یک حمله شدید مخملک در کودکی او را چنان ناشنوا کرد که نتوانست به مدرسه برود
[ترجمه ترگمان]وقتی پسری او را آنقدر کر کرد که دیگر قادر به حضور در مدرسه نبود، تب مخملک گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You see, it turned out to be scarlet fever, which is a notifiable disease.
[ترجمه گوگل]ببینید، معلوم شد که مخملک است که یک بیماری قابل اطلاع است
[ترجمه ترگمان]می دانید، این تب مخملک است، که بیماری notifiable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He didn't have meningitis, or scarlet fever.
[ترجمه گوگل]او مننژیت یا مخملک نداشت
[ترجمه ترگمان]او تب یا تب مخملک نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There were plenty of diseases. Scarlet fever, mumps, chicken pox, and whooping cough floated in the air.
[ترجمه گوگل]بیماری های زیادی وجود داشت مخملک، اوریون، آبله مرغان و سیاه سرفه در هوا شناور بودند
[ترجمه ترگمان]انواع و اقسام بیماری ها وجود داشت تب مخملک، اوریون، ابله مرغان و سیاه سرفه در هوا شناور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Dreaded diseases like scarlet fever and leprosy responded to the sulfas.
[ترجمه گوگل]بیماری های وحشتناکی مانند مخملک و جذام به سولفاها پاسخ دادند
[ترجمه ترگمان]بیماری dreaded مانند تب مخملک بود و جذام به the پاسخ می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تب مخملک (اسم)
scarlatina, scarlet fever

تب سرخ (اسم)
scarlet fever

انگلیسی به انگلیسی

• infectious childhood disease which is accompanied by a red spotting on the skin
scarlet fever is an infectious disease that gives you a sore throat, high temperature, and red rash.

پیشنهاد کاربران

an infectious illness that causes a sore throat, a high body temperature, and red spots on the skin
مخملک یا گُل اَفشان ( نام قدیم ) یک بیماری است عفونی و مسری که در دوره کودکی ( بین ۳ تا ۷ سالگی ) ( سن کودکستانی ) و در فصول سرد بیشتر دیده می شود. عامل این بیماری استرپتوکوک بتا همولیتیک A است.
...
[مشاهده متن کامل]

باکتری استرپتوکوک در گلوی فرد تجمع و تکثیر می یابد و با ترشح نوعی سم یا اگزوتوکسین موجب پیدایش واکنش پوستی و بروز ضایعاتی روی پوست بدن می شود.

scarlet fever
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/scarlet-fever• https://en.wikipedia.org/wiki/Scarlet_fever
تب سرخ
✅ مخملک یک اختلال دوران کودکی ( معمولاً سنین 10 - 2 سال ) که مشخصه آن بثورات پوستی قرمز روشن است . قبل از بروز مخملک یک گلودرد استرپتوکوکی وجود دارد. هر دو عارضه مذکور ( مخملک و گلودرد استرپتوکوکی ) تا 3 - 2 هفته بسیار مسریاند. شیوع مخملک بسیار کمتر از گذشته بوده و خطرات آن نیز کمتر شده است .
مخملک ( تب )
تب مخملک

بپرس