school district

/ˈskuːl dɪstrɪkt//ˈskuːl dɪstrɪkt/

(آمریکا) حوزه ی آموزشی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a geographic area whose school or schools are administered by a single board of education.

جمله های نمونه

1. Many of the partnerships transcended school district boundaries because companies operate regionally, but they all had strong community roots.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مشارکت ها از مرزهای ناحیه مدرسه فراتر رفتند زیرا شرکت ها به صورت منطقه ای فعالیت می کنند، اما همه آنها ریشه های اجتماعی قوی داشتند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مشارکت ها از مرزه ای منطقه مدرسه فراتر رفتند، چرا که شرکت ها به صورت منطقه ای عمل می کنند، اما همه آن ها ریشه های جامعه ای قوی داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In a small Texas school district, two political factions were vying for control of the school board.
[ترجمه گوگل]در یک منطقه کوچک مدرسه ای تگزاس، دو جناح سیاسی برای کنترل هیئت مدیره مدرسه با هم رقابت می کردند
[ترجمه ترگمان]در بخش کوچکی از مدارس تگزاس، دو جناح سیاسی برای کنترل هیات مدیره مدرسه رقابت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Open-enrollment charter schools draw students from across school district boundaries and are financed with state and local school dollars.
[ترجمه گوگل]مدارس منشور با ثبت نام آزاد دانش‌آموزان را از سراسر مناطق مدرسه جذب می‌کنند و با دلارهای مدارس دولتی و محلی تأمین مالی می‌شوند
[ترجمه ترگمان]مدارس چارتر enrollment دانش آموزان را از سراسر محدوده های مدرسه جذب می کنند و با بودجه مدارس ایالتی و محلی تامین مالی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. State auditors and financial experts have criticized the school district for having low cash reserves.
[ترجمه گوگل]حسابرسان دولتی و کارشناسان مالی از ناحیه مدرسه به دلیل داشتن ذخایر نقدی کم انتقاد کرده اند
[ترجمه ترگمان]حسابرسان دولتی و کارشناسان مالی از منطقه مدرسه به خاطر داشتن ذخایر نقدی کم انتقاد کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. An outsider, for example someone from another school district, should evaluate the teachers.
[ترجمه گوگل]یک فرد خارجی، برای مثال فردی از ناحیه مدرسه دیگری، باید معلمان را ارزیابی کند
[ترجمه ترگمان]برای مثال، یک بیگانه، برای مثال، از یک مدرسه دیگر، باید معلمان را مورد ارزیابی قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The newspaper published a list of the elected school district officials.
[ترجمه گوگل]این روزنامه فهرستی از منتخبان منطقه مدرسه را منتشر کرد
[ترجمه ترگمان]این روزنامه فهرستی از مقامات منتخب منطقه را منتشر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Vista Unified School District trustees became so concerned that they now expel students caught committing hate crimes.
[ترجمه گوگل]متولیان ناحیه مدرسه یکپارچه ویستا چنان نگران شدند که اکنون دانش آموزانی را که در حال ارتکاب جرایم ناشی از نفرت دستگیر شده بودند، اخراج می کنند
[ترجمه ترگمان]مدیر مدرسه متحد ویستا به حدی نگران شد که آن ها اکنون دانشجویان را اخراج کرده و مرتکب جرایم تنفر شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Our school district has been very lucky with our superintendents.
[ترجمه گوگل]منطقه مدرسه ما با سرپرستان ما بسیار خوش شانس بوده است
[ترجمه ترگمان]بخش مدرسه ما با superintendents خیلی خوش شانسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Administrators in school district central offices manage public schools under their jurisdiction.
[ترجمه گوگل]مدیران دفاتر مرکزی ناحیه مدرسه مدارس دولتی تحت صلاحیت خود را مدیریت می کنند
[ترجمه ترگمان]مدیران در دفاتر مرکزی مدارس مدارس دولتی را در حوزه استحفاظی خود اداره می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It will allow students in one school district to work with students in the next town or half way around the world.
[ترجمه گوگل]این به دانش آموزان یک منطقه مدرسه اجازه می دهد تا با دانش آموزان شهر بعدی یا نیمه راه در سراسر جهان کار کنند
[ترجمه ترگمان]این کار به دانش آموزان در یک منطقه آموزشی اجازه می دهد تا با دانش آموزان در شهر بعدی یا نیمه راه در سراسر جهان کار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. School district employees believed that promotions were based on favoritism.
[ترجمه گوگل]کارمندان ناحیه مدرسه بر این باور بودند که ترفیعات بر اساس طرفداری است
[ترجمه ترگمان]کارکنان مدرسه معتقد بودند که تبلیغات براساس تبعیض صورت گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The school district reorganized the administrative hierarchy, which helped to save money.
[ترجمه گوگل]ناحیه مدرسه سلسله مراتب اداری را دوباره سازماندهی کرد که به صرفه جویی در هزینه کمک کرد
[ترجمه ترگمان]ناحیه مدرسه نظام اداری را سازمان دهی کرد که به پس انداز پول کمک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Discussions between the school district and Austin Community College about sharing education and training facilities also got under way.
[ترجمه گوگل]گفتگوها بین ناحیه مدرسه و کالج اجتماعی آستین در مورد اشتراک امکانات آموزشی و آموزشی نیز آغاز شد
[ترجمه ترگمان]مذاکرات میان بخش مدرسه و کالج جامعه آستین در مورد تقسیم آموزش و امکانات آموزشی نیز در جریان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The last time the school district had a local bond measure on a ballot was in 197
[ترجمه گوگل]آخرین بار در سال 197 بود که ناحیه مدرسه یک معیار اوراق قرضه محلی در برگه رای داشت
[ترجمه ترگمان]آخرین باری که منطقه مدرسه یک اقدام اوراق قرضه محلی داشت، در ۱۹۷ سال گذشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بخش/ناحیه/منطقه مدارس
بخش/ناحیه/منطقه آموزش و پرورش

بپرس