scoot

/ˈskuːt//skuːt/

معنی: جستن، لیز خوردن، سرعت داشتن، ناگهان سرخوردن، بسرعت و مثل تیر شهاب رفتن
معانی دیگر: (عامیانه)، با شتاب رفتن، تاخت رفتن

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: scoots, scooting, scooted
(1) تعریف: to go with a quick darting motion.
مشابه: bolt, dart, scuttle

- The cockroach scooted up the wall.
[ترجمه گوگل] سوسک از دیوار بالا رفت
[ترجمه ترگمان] سوسک به زور دیوار رو جمع می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Why don't you scoot ahead of that car?
[ترجمه گوگل] چرا جلوتر از اون ماشین رد نمیشی؟
[ترجمه ترگمان] چرا جلو اون ماشین نمیری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to move in an abrupt hunching manner.

- The baby scooted along the floor.
[ترجمه گوگل] کودک در امتداد زمین حرکت کرد
[ترجمه ترگمان] بچه به سرعت از زمین بلند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Would you scoot over so I can sit down?
[ترجمه شهلا باقری] سوسک ______ که به دیوار خیره شده 😂😂
|
[ترجمه گوگل] میخوای بری تا من بشینم؟
[ترجمه ترگمان] میخوای اینجا رو ترک کنی تا من بتونم بشینم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to push, slide, or move (something).

- We scooted the desk over to the wall.
[ترجمه گوگل] میز را به دیوار چسباندیم
[ترجمه ترگمان] ما میز رو به دیوار وصل کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Would you scoot those papers closer to me?
[ترجمه گوگل] آیا آن کاغذها را به من نزدیک تر می کنی؟
[ترجمه ترگمان] اون کاغذها رو به من نزدیک تر می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: a sudden darting motion.
مشابه: dart

- With a scoot, the mouse was back in the cupboard.
[ترجمه گوگل] موش با صدایی به کمد برگشت
[ترجمه ترگمان] با یک حرکت، موش به داخل کابینت برگشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. There's the bus - I'd better scoot!
[ترجمه گوگل]اتوبوس آنجاست - بهتر است اسکوت کنم!
[ترجمه ترگمان]- یه اتوبوس هست - بهتره برم بیرون!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I'd better scoot or I'll be late.
[ترجمه گوگل]بهتره بیام وگرنه دیر میام
[ترجمه ترگمان]بهتره برم بیرون وگرنه دیر می رسم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You'll have to scoot or you'll be late.
[ترجمه گوگل]شما باید اسکوت کنید وگرنه دیر می کنید
[ترجمه ترگمان]باید از اینجا بری وگرنه دیر می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Get out of here! Scoot!
[ترجمه گوگل]از اینجا برو بیرون! اسکات!
[ترجمه ترگمان]! از اینجا برو بیرون بجنبید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Scoot over and make room for your sister.
[ترجمه گوگل]برو و برای خواهرت جا باز کن
[ترجمه ترگمان]برو اونور و برای خواهرت اتاق درست کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Don the swank, hop on the Vespa, and scoot on down for a lesson in ska direct from Fresno.
[ترجمه گوگل]سوار وسپا شوید و مستقیماً از فرزنو برای درس اسکای پایین بروید
[ترجمه ترگمان]موتورسیکلت Don، موتورسیکلت on، و scoot برای درس خواندن در ska مستقیم از فرزنو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Most vans around here scoot straight through.
[ترجمه گوگل]بیشتر ون های اطراف اینجا مستقیماً از آن عبور می کنند
[ترجمه ترگمان]بیشتر ون دورن این ور و اون ور میرن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Can you scoot over?
[ترجمه گوگل]می تونی رد کنی؟
[ترجمه ترگمان]میشه بری اونجا؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We had to kind of scoot him out of the way.
[ترجمه گوگل]مجبور شدیم به نوعی او را از راه دور کنیم
[ترجمه ترگمان]ما مجبور بودیم اون رو از این مسیر خارج کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. M : Jonathan, scoot over. I have to put all of these bags on the back seat.
[ترجمه گوگل]م: جاناتان، بیا من باید همه این کیف ها را روی صندلی عقب بگذارم
[ترجمه ترگمان] جاناتان \"، برو کنار\" باید همه این کیسه ها رو بذارم روی صندلی عقب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I declined and thanked her telling her scoot off to school.
[ترجمه گوگل]من نپذیرفتم و از او تشکر کردم که به مدرسه برود
[ترجمه ترگمان]از او تشکر کردم و از او تشکر کردم که به او گفت که به مدرسه برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hey, Brandi. Could you scoot a little?
[ترجمه گوگل]هی، برندی می تونی کمی غر بزنی؟
[ترجمه ترگمان] سلام برندی میشه یکم بالا بیاری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. SCOOT is a network of traffic signal coordination and control of real - time adaptive control system.
[ترجمه گوگل]SCOOT شبکه ای از هماهنگی و کنترل سیگنال های ترافیکی سیستم کنترل تطبیقی ​​بلادرنگ است
[ترجمه ترگمان]scoot یک شبکه از هماهنگی سیگنال ترافیکی و کنترل سیستم کنترل تطبیقی زمان حقیقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Scoot, or you will be late.
[ترجمه گوگل]اسکوت کن، وگرنه دیر میرسی
[ترجمه ترگمان]بجنب، وگرنه دیر می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جستن (فعل)
find, hip, jump, leap, scoot

لیز خوردن (فعل)
slip, scoot

سرعت داشتن (فعل)
scoot

ناگهان سر خوردن (فعل)
scoot

به سرعت و مثل تیر شهاب رفتن (فعل)
scoot

انگلیسی به انگلیسی

• quick dashing movement, dart (slang)
dart, move swiftly, dash
if you scoot, you leave quickly; an informal word.

پیشنهاد کاربران

تیز ( جایی ) رفتن
1 - informal
go or leave somewhere quickly
غیر رسمی/ رفتن یا ترک کردن جایی به سرعت
"they scooted off on their bikes"
2 - ( slang ) A dollar
عامیانه/ یک دلار
حرکت بازیکن در والیبال نشسته به معنی جستن سریع
۱ - به سرعت رفتن یا ترک کردن
To go or leave very quickly/ in a hurry/hastily
I have to scoot or I will be late to work
۲ - در حالت نشسته سر خوردن
To slide while sitting/in a sitting position
The man scooted over the bench to make room for her

دویدن . با سرعت رفتن
باکله رفتن

بپرس