scorekeeper

/ˈskɔːrˌkipər//ˈskɔːˌkipə/

(در مسابقه و غیره) حساب نگهدار، متصدی ثبت امتیازها

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: scorekeeping (n.)
• : تعریف: one assigned to keep the official record of the score in an athletic contest.

جمله های نمونه

1. The scorekeeper chalked up one more point for the home team.
[ترجمه گوگل]گلر یک امتیاز دیگر برای تیم میزبان به دست آورد
[ترجمه ترگمان]\"scorekeeper\" یک امتیاز دیگر برای تیم خانگی به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Shall it be the duty of the scorekeeper to operate the alternating possession arrow?
[ترجمه گوگل]آیا وظیفه گلردار این است که پیکان مالکیت متناوب را به کار گیرد؟
[ترجمه ترگمان]آیا این وظیفه of است که یک تیر در آن واحد به کار گیرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The small forward, as a team's main scorekeeper, plays a more and more important role in the competition. Therefore, the level of the small forward are often directly related to the whole team's fate.
[ترجمه گوگل]فوروارد کوچک به عنوان گلزن اصلی یک تیم، نقش مهم تری را در رقابت ها ایفا می کند بنابراین، سطح فوروارد کوچک اغلب به طور مستقیم با سرنوشت کل تیم مرتبط است
[ترجمه ترگمان]جلو، مانند تیم اصلی تیم، نقش بسیار مهم تری در رقابت ایفا می کند بنابراین، سطح پیشروی کوچک اغلب به طور مستقیم مربوط به سرنوشت کل تیم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The agency, which is the official scorekeeper for Congress, said it expects the recently passed budget deal and lower interest rates to cut projected budget deficits in half over the next decade.
[ترجمه گوگل]این آژانس، که امتیازدهی رسمی کنگره است، گفت که انتظار دارد توافق بودجه اخیر و کاهش نرخ بهره، کسری بودجه پیش بینی شده را در دهه آینده به نصف کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]این آژانس که مسئول رسمی کنگره است، گفت انتظار دارد که به تازگی معامله بودجه و کاهش نرخ بهره را کاهش داده و کسری بودجه پیش بینی شده را در نیمی از دهه آینده کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. On July 16th Douglas Elmendorf, Congress's chief budget scorekeeper, stunned Washington when he said the bill would not only fail to tame health-care costs, but would permanently shift them higher.
[ترجمه گوگل]در 16 ژوئیه داگلاس المندورف، مدیر بودجه کنگره، واشنگتن را متحیر کرد که گفت این لایحه نه تنها هزینه های مراقبت های بهداشتی را کاهش نمی دهد، بلکه آنها را برای همیشه بالاتر می برد
[ترجمه ترگمان]در روز ۱۶ ژوئیه، داگلاس Elmendorf، رئیس کنگره بودجه کنگره، هنگامی که گفت این لایحه نه تنها هزینه های مراقبت بهداشتی را حل خواهد کرد، حیرت زده شد، اما برای همیشه آن ها را بالاتر خواهد برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He shall decide when a goal has been made and keep account of the baskets, with any other duties that are usually performed by a scorekeeper.
[ترجمه گوگل]او باید تصمیم بگیرد که چه زمانی گل زده شده است و سبدها را با سایر وظایفی که معمولاً توسط یک گلزن انجام می شود، حساب کند
[ترجمه ترگمان]او باید تصمیم بگیرد که چه زمانی یک هدف ساخته شده است و شامل سبدهای دیگر است که معمولا توسط یک scorekeeper انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The score - supervisor will be seated at the official score table, between the scorekeeper and the timekeeper.
[ترجمه گوگل]امتیاز - سرپرست در جدول رسمی امتیازات، بین امتیاز آور و زمان نگهدار می نشیند
[ترجمه ترگمان]سرپرست گروه در جدول امتیازات رسمی بین متصدی و متصدی حضور خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• person responsible for recording points in a game (sports)

پیشنهاد کاربران

بپرس