scot

/ˈskɑːt//skɒt/

معنی: اسکاتلندی، مالیات، باج، مالیات بستن بر
معانی دیگر: عوارض، مخفف:، با حرف بزرگ اسکاتلندی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a native or inhabitant of Scotland, or a descendant thereof; Scotsman or Scotswoman.

(2) تعریف: a member of the Gaelic people that migrated from Ireland to the northern part of Great Britain in the early Middle Ages.

جمله های نمونه

1. scot and lot
(انگلیس - سابقا) مالیات محلی (که طبق استطاعت شخص برآورد می شد)

2. pay scot and lot
کاملا پرداختن،تا شاهی آخر پرداخت کردن

3. His accent proclaimed him a Scot [ that he'was a Scot ].
[ترجمه گوگل]لهجه‌اش او را یک اسکاتلندی اعلام کرد [که او یک اسکاتلندی بود]
[ترجمه ترگمان]لهجه او او را اسکاتلندی اعلام کرد که اسکاتلندی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The accused got off / escaped scot - free because of lack of evidence.
[ترجمه گوگل]متهم پیاده شد / فرار کرد - به دلیل کمبود شواهد آزاد شد
[ترجمه ترگمان]متهمان اخراج شدند و به دلیل فقدان شواهد آزاد نشدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His accent proclaimed him a Scot.
[ترجمه گوگل]لهجه‌اش او را اسکاتلندی معرفی می‌کرد
[ترجمه ترگمان]لهجه اش اسکاتلندی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Scot like to ring out the Old Year.
[ترجمه گوگل]اسکاتلندی ها دوست دارند سال قدیم را جشن بگیرند
[ترجمه ترگمان]این اسکاتلندی دوست دارد سال قدیمی را به نمایش بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His accent proclaimed him to be a Scot.
[ترجمه گوگل]لهجه او او را اسکاتلندی معرفی می کرد
[ترجمه ترگمان]لهجه اش اعلام کرد اسکاتلندی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I am a hardy and a vigourous Scot.
[ترجمه گوگل]من یک اسکاتلندی سرسخت و سرسخت هستم
[ترجمه ترگمان]من یک اسکاتلندی سخت و قوی هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Scot is currently in Kuala Lumpur with the team having flown straight out after Liverpool's 4-3 victory over Guangdong Sunray Cave in China.
[ترجمه گوگل]اسکاتلندی در حال حاضر در کوالالامپور است و این تیم پس از پیروزی 4-3 لیورپول مقابل غار سانری گوانگدونگ در چین، مستقیماً به بیرون پرواز کرده است
[ترجمه ترگمان]این اسکاتلندی در حال حاضر در کوالالامپور می باشد و این تیم پس از پیروزی ۴ بر ۳ لیورپول در غار sunray Guangdong در چین، یک راست به سمت خارج پرواز کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They can basically ride off into the sunset scot - free.
[ترجمه گوگل]آنها اساساً می توانند به غروب آفتاب سوار شوند - رایگان
[ترجمه ترگمان]آن ها اساسا می توانند سوار بر غروب آفتاب بدون مجازات شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Scot Faulkner worked for former President Ronald Reagan and former House Speaker Newt Gingrich.
[ترجمه گوگل]اسکات فاکنر برای رئیس جمهور سابق رونالد ریگان و رئیس سابق مجلس نمایندگان نیوت گینگریچ کار می کرد
[ترجمه ترگمان]Scott Faulkner برای رئیس جمهور سابق رونالد ریگان و سخنگوی سابق مجلس، نیوت گینگریچ کار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The 42-year-old Scot has guided the team to victory in three of their last five games.
[ترجمه گوگل]اسکاتلندی 42 ساله در 3 بازی از 5 بازی اخیر تیم را به پیروزی رسانده است
[ترجمه ترگمان]این اسکاتلندی ۴۲ ساله این تیم را برای پیروزی در سه بازی قبلی خود هدایت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Flying Scot ? and the FS logo are registered trademarks of Flying Scot?
[ترجمه گوگل]پرواز اسکاتلندی؟ و آرم FS علائم تجاری ثبت شده Flying Scot هستند؟
[ترجمه ترگمان]- Scott پرواز؟ و the های FS علامت تجاری Scott پرواز هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The thief got off scot - free because he had a good lawyer.
[ترجمه گوگل]دزد به خاطر داشتن وکیل خوب آزاد شد
[ترجمه ترگمان]دزد خیلی راحت فرار کرد چون یه وکیل خوب داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The Scot has warned teams travelling to Anfield to expect to be under the cosh right from kick-off.
[ترجمه گوگل]اسکاتلندی به تیم‌هایی که به آنفیلد سفر می‌کنند هشدار داده است که انتظار داشته باشند از همان ابتدای بازی تحت کنترل باشند
[ترجمه ترگمان]این اسکاتلندی به تیم هایی که در حال سفر به Anfield هستند هشدار داده است تا انتظار داشته باشند که این تیم حق داشته باشد که از دور خارج شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اسکاتلندی (اسم)
scot, erse, scots, scotch, scotsman, scotchman

مالیات (اسم)
tax, levy, imposition, scot, taxation, scat, gild, impost

باج (اسم)
tribute, tax, imposition, scot, toll, impost

مالیات بستن بر (فعل)
levy, assess, excise, impose, scot

انگلیسی به انگلیسی

• citizen or inhabitant of scotland
tax, surcharge, assessment
a scot is a person who comes from scotland.
scots is a dialect of the english language that is spoken in scotland.
scots also means the same as scottish.

پیشنهاد کاربران

بپرس