scrapheap

/ˈskræphiːp//ˈskræphiːp/

معنی: انبار کالای قراضه
معانی دیگر: توده ی آهن پاره (یا هر چیز دور انداخته شده)، تل آشغال، انبار کالای قراضه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a pile of useless material, esp. rusted metal.

جمله های نمونه

1. throw (or cast) on the scrapheap
دور انداختن

2. Miners have been thrown on the scrapheap with no prospects.
[ترجمه گوگل]معدنچیان بدون هیچ چشم‌اندازی روی ضایعات پرتاب شده‌اند
[ترجمه ترگمان]Miners بدون هیچ آینده ای دور انداخته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Three years later he was on the political scrapheap.
[ترجمه گوگل]سه سال بعد، او در یک پرونده سیاسی بود
[ترجمه ترگمان]سه سال بعد او در the سیاسی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Many older people feel they have been consigned to the medical scrapheap.
[ترجمه گوگل]بسیاری از افراد مسن احساس می کنند که در معرض ضایعات پزشکی قرار گرفته اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از افراد مسن احساس می کنند که به the پزشکی سپرده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. What does it mean if you have been there for 20 years and feel you are thrown on the scrapheap?
[ترجمه گوگل]اگر 20 سال است که آنجا بوده اید و احساس می کنید روی خراش پرت شده اید چه معنایی دارد؟
[ترجمه ترگمان]این یعنی چه؟ ۲۰ سال است که آنجا بوده اید و احساس می کنید که به the می روید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The rejection meant our daughter was already on life's scrapheap.
[ترجمه گوگل]رد شدن به این معنی بود که دختر ما قبلاً در حال حاضر در زندگی بود
[ترجمه ترگمان]جواب رد شدن به این معنا بود که دختر ما در حال زندگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He liked the way female models were thrown on the scrapheap by their late twenties.
[ترجمه گوگل]او روشی را دوست داشت که مدل های زن در اواخر دهه بیست سالگی روی خراش انداخته می شدند
[ترجمه ترگمان]او از روشی که مدل های زن در دهه بیست سالگی زندگی می کردند را دوست داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In a society that is being continuously transformed by market forces, traditional values are dysfunctional and anyone who tries to live by them risks ending up on the scrapheap.
[ترجمه گوگل]در جامعه‌ای که به‌طور مداوم توسط نیروهای بازار در حال تغییر است، ارزش‌های سنتی ناکارآمد هستند و هرکسی که تلاش می‌کند با آن‌ها زندگی کند، در خطر سقوط قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]در جامعه ای که به طور مداوم توسط نیروهای بازار تغییر شکل داده می شود، ارزش های سنتی ناکارآمد هستند و هر کس که تلاش کند با آن ها زندگی کند، با خطر نابودی مواجه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Whenever his inventions don't work quite perfectly, Wendel simply throws them on the scrapheap and starts again.
[ترجمه گوگل]هر زمان که اختراعات او کاملاً کار نمی کند، وندل به سادگی آنها را روی خراش می اندازد و دوباره شروع می کند
[ترجمه ترگمان]هر وقت اختراعات او کاملا درست کار نمی کنند، Wendel به سادگی آن ها را روی the می اندازد و دوباره شروع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They can't just consign me to the scrap heap because I'm over fifty!
[ترجمه گوگل]آنها نمی توانند من را به زباله دانی بسپارند زیرا بیش از پنجاه سال دارم!
[ترجمه ترگمان]به این خاطر که من بیش از پنجاه سال دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. My first computer has been consigned to the scrap heap.
[ترجمه گوگل]اولین کامپیوتر من به انبار قراضه منتقل شده است
[ترجمه ترگمان] اولین کامپیوتر من به یه کپه زباله سپرده شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Many top class players end up on the scrap heap after a short career.
[ترجمه گوگل]بسیاری از بازیکنان درجه یک پس از یک دوره کوتاه حرفه ای در انبوهی از ضایعات قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از بازیکنان رده بالای بعد از یک شغل کوتاه، روی این قراضه رها می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Aesthetic appreciation is thrown on the scrap heap.
[ترجمه گوگل]قدردانی زیبایی شناختی بر روی انبوه قراضه انداخته می شود
[ترجمه ترگمان]قدردانی از روی یک توده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Some people believe that Communism has been relegated/consigned to the scrap heap of history.
[ترجمه گوگل]برخی از مردم بر این باورند که کمونیسم به انباشته تاریخ تنزل داده شده است
[ترجمه ترگمان]برخی از مردم بر این باورند که کمونیسم به فراموشی سپرده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. With the closure of the factory, thousands of workers have been thrown on the scrap heap.
[ترجمه گوگل]با تعطیلی کارخانه، هزاران کارگر روی انبوه قراضه پرتاب شده اند
[ترجمه ترگمان]با بسته شدن این کارخانه، هزاران کارگر بر روی این قراضه رها شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Many people who had been with the company for years were just thrown on the scrap heap.
[ترجمه گوگل]بسیاری از افرادی که سال ها در این شرکت بوده اند، فقط روی انباشته های قراضه پرتاب شده اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از افرادی که سال ها با شرکت در این شرکت بوده اند، فقط روی یک تکه سنگ افتاده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Thousands of Europe's tanks and guns are going to the scrap heap.
[ترجمه گوگل]هزاران تانک و اسلحه اروپا به انبوه قراضه می روند
[ترجمه ترگمان]هزاران تانک و تفنگ از اروپا به سوی scrap می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. The decision to close the factory has consigned 6 000 people to the scrap heap.
[ترجمه گوگل]تصمیم برای تعطیلی این کارخانه 6000 نفر را به انباشته قراضه کشانده است
[ترجمه ترگمان]این تصمیم برای بستن کارخانه ۶ هزار نفر را به the واگذار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. It is too soon to say that the videodisc should be consigned to the scrap heap of technological history.
[ترجمه گوگل]خیلی زود است که بگوییم این دیسک ویدئویی باید به انبوهی از تاریخ فناوری سپرده شود
[ترجمه ترگمان]خیلی زود است که بگوییم the باید به زباله دان تاریخ تکنولوژیکی سپرده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Earlier in my visit I had spotted some castings on his scrap heap which I was fairly sure belonged to a turbine.
[ترجمه گوگل]اوایل در بازدیدم، چند قطعه ریخته گری روی انباشته ضایعات او دیده بودم که مطمئن بودم متعلق به یک توربین است
[ترجمه ترگمان]قبل از این که به ملاقاتم می اید، از روی scrap که کاملا مطمئن بودم به توربین تعلق دارد، دیده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. Just a smear of protoplasm,[sentence dictionary] another speck on the biological scrap heap.
[ترجمه گوگل]فقط یک لکه از پروتوپلاسم، [فرهنگ جملات] یک ذره دیگر روی انبوه قراضه بیولوژیکی
[ترجمه ترگمان]فقط یه لکه جرم زنده میمونه، یه ذره دیگه روی یه کپه خونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Harry Bromley is putting up his own money to try to keep the aircraft off the scrap heap.
[ترجمه گوگل]هری بروملی پول خود را جمع می کند تا سعی کند هواپیما را از انبوه قراضه دور نگه دارد
[ترجمه ترگمان]هری Bromley پول خودش را جمع می کند و سعی می کند هواپیما را از روی scrap دور نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. But miners say that the continuing importation of cheap foreign coal is helping to put their jobs on the scrap heap.
[ترجمه گوگل]اما معدنچیان می گویند که واردات مستمر زغال سنگ خارجی ارزان به آنها کمک می کند تا مشاغل آنها را در انبوه قراضه قرار دهند
[ترجمه ترگمان]اما معدنچیان می گویند که ادامه واردات زغال سنگ خارجی ارزان کمک می کند تا کار خود را بر روی scrap انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. As a result, they would be better educated and would not be thrown on the scrap heap.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، آنها تحصیلات بهتری خواهند داشت و روی انبوه قراضه پرتاب نمی شوند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، آن ها بهتر آموزش خواهند دید و بر روی توده scrap نخواهند انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

انبار کالای قراضه (اسم)
scrapheap

انگلیسی به انگلیسی

• garbage dumping site, dump; pile of garbage or trash; pile of discarded metal
garbage dumping site, dump; pile of garbage or trash; pile of discarded metal
if you throw someone or something on the scrap-heap, you dismiss them or get rid of them completely because they are no longer of any use to you.

پیشنهاد کاربران

بپرس