scroll

/skroʊl//skrəʊl/

معنی: طومار، نوشته یا فهرست طولانی، پیچک، ثبت کردن، طومار نوشتن، کتیبه نوشتن
معانی دیگر: فهرست، فهرست نام ها، (کامپیوتر) طومار نمایی، نوردش، طوماری کردن، نوردش کردن، اسکرول کردن، پیمایش کردن، هر چیز طومار شکل (مثلا روی سنگ قبر یا سر ستون)، نقش طوماری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a roll of parchment, papyrus, or the like, esp. one with writing on it.
مشابه: roll

(2) تعریف: a painting or piece of calligraphy executed on a long piece of silk or paper and rolled up when it is not being displayed.
مشابه: roll

(3) تعریف: a decorative element, such as a border or the head of a violin, that has a coiled or spiral motif resembling a partially unrolled scroll.
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: scrolls, scrolling, scrolled
• : تعریف: to move (text) up, down, or sideways on a video display so that new material appears as previous material disappears.

جمله های نمونه

1. the scroll of fame
فهرست نیک نامان

2. As I opened the scroll, a panorama of the Yellow River unfolded.
[ترجمه گوگل]وقتی طومار را باز کردم، منظره ای از رودخانه زرد نمایان شد
[ترجمه ترگمان]همچنان که طومار را باز کردم، دورنمایی از رودخانه زرد نمایان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Scroll to the end of the document.
[ترجمه گوگل]به انتهای سند بروید
[ترجمه ترگمان]لغزش به انتهای سند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Scroll down to the bottom of the document.
[ترجمه گوگل]به پایین سند بروید
[ترجمه ترگمان]به پایین سند بروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Use the arrow keys to scroll the list of files.
[ترجمه گوگل]از کلیدهای جهت دار برای پیمایش لیست فایل ها استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از کلیدهای فلش برای طوماری در فهرست پرونده ها استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Use the arrow keys to scroll through the list of files.
[ترجمه گوگل]از کلیدهای جهت دار برای پیمایش در لیست فایل ها استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از کلیدهای فلش برای تومار از فهرست پرونده ها استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I covered the scroll in sealing wax, and affixed a red ribbon.
[ترجمه گوگل]طومار را با موم مهر و موم پوشاندم و یک روبان قرمز چسباندم
[ترجمه ترگمان]طومار را با چسب مهر و موم کردم و یک روبان قرمز روی آن گذاشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was presented with a scroll commemorating his achievements.
[ترجمه گوگل]طوماری به یادبود دستاوردهایش به او اهدا شد
[ترجمه ترگمان]او یک طومار به یادبود موفقیت ها ارائه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Scroll through the document using the slider bar on the right of the window.
[ترجمه گوگل]با استفاده از نوار لغزنده سمت راست پنجره، سند را اسکرول کنید
[ترجمه ترگمان]با استفاده از نوار لغزش در سمت راست پنجره، از طریق نوشتار بروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Could you scroll down a few lines?
[ترجمه گوگل]می توانید چند خط به پایین اسکرول کنید؟
[ترجمه ترگمان]میتونی چند تا خط بکشی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Scroll down to see when the website was last updated.
[ترجمه گوگل]به پایین بروید تا ببینید آخرین بار چه زمانی وب سایت به روز شده است
[ترجمه ترگمان]به پایین بروید تا ببینید وب سایت آخرین بار به روز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A scroll bar, called the timeline, lets you grab information by date.
[ترجمه گوگل]یک نوار پیمایش، به نام جدول زمانی، به شما امکان می دهد اطلاعات را بر اساس تاریخ دریافت کنید
[ترجمه ترگمان]یه بار به نام خط زمانی اجازه میده تا با قرار گذاشتن اطلاعات بدست بیاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Scroll down to line 2
[ترجمه گوگل]به خط 2 پایین بروید
[ترجمه ترگمان]لغزش به سطر ۲
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This also eliminates the need to scroll to find data, which would defeat the purpose of having a command centre.
[ترجمه گوگل]این همچنین نیاز به پیمایش برای یافتن داده ها را از بین می برد، که هدف از داشتن مرکز فرماندهی را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]این کار همچنین نیاز به جستجو برای یافتن داده ها را حذف می کند که هدف داشتن یک مرکز فرماندهی را شکست می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

طومار (اسم)
volume, roll, scroll, furl

نوشته یا فهرست طولانی (اسم)
scroll

پیچک (اسم)
bobbin, ivy, tendril, helix, scroll, volute, cirrus

ثبت کردن (فعل)
incorporate, score, put, note, record, enter, inscribe, scroll, register, docket

طومار نوشتن (فعل)
scroll

کتیبه نوشتن (فعل)
scroll

تخصصی

[کامپیوتر] مرور کردن ؛ طومار - چرخش، حرکت طوماری حرکت دادن اطلاعات در صفحه نمایش به طوری که گویی به اطلاعات از درون یک پنجره نگاه می شود . مثلاً تمام برنامه های کلمه پرداز می توانند اطلاعات را به صورت عمودی یا افقی حرکت دهند .
[نساجی] میله اجاقی ( در زننده )- نوعی شیار دستگاه پود گذاری میل لنگی شیاردار - شیار مارپیچی

انگلیسی به انگلیسی

• roll of paper or parchment with writing on it; ornamental design resembling a scroll; object shaped like a spiral; roster, list
create curves or spirals, cut into spirals or curves; move on-screen text or images horizontally or vertically so new information appears on one side of the screen as older information disappears from the other side (computers)
a scroll is a long roll of paper, parchment, or other material with writing on it.

پیشنهاد کاربران

مرور کردن
ورق زدن
با قلتک موس روی آیتمی رفتن
a long roll of paper or similar material with usually official writing on it
یک رول کاغذ یا مواد مشابه که معمولاً روی آن نوشته رسمی است
طومار، کاغذ نوشته های لوله شده را می گویند.
کلمه طومار عربی شده واژه ای یونانی و به معنی نامه، کتاب، دفتر، صحیفه، مکتوب، نوشته دراز، نوشته لوله کرده، و لوله کاغذ درنوردیده است. طوماری، صفت نسبی به معنی خط و قلم جلی ( قلم درشت ) و در مقابل قلم غباری ( قلم و خط بسیار ریز ) است.
...
[مشاهده متن کامل]

The ancient Egyptians stored information on scrolls

scrollscroll
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/scroll?q=Scrolls• https://en.wikipedia.org/wiki/Scroll
طومار، اسکرول کردن گوشی
پیمایش
طومار
کشیدن انگشت روی موبایل و رفتن به بالا و پایین در صفحات
معنی طومار هم میده که جنسش میتونه از پوست باشه یا پاپیروس
به اون مستطیل شکل کنار صفحه ی کامپیو تر که از اون استفاده میکنی تا متن رو بالا پایین کنی
scroll ( موسیقی )
واژه مصوب: پیچک 3
تعریف: قسمت حلزونی‏شکل انتهای سرپنجه در سازهای خانوادۀ ویلن
فَروَرده
حرف/ آوانویسی:
. frwrdg, prwrdg Pth. /MP/frawardag/ n
Scroll through
به سر خوردن دست روی صفحه گوشی و لمس اشتباه آیکون ها می گویند
نمارانی
در نوردیدن
طی کردن
جستجو کردن
سُریدن ، سُرِش ، سر خوردن
نَوَردیدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس