scrutinize

/ˈskruːtəˌnaɪz//ˈskruːtɪnaɪz/

معنی: موشکافی کردن، مورد مداقه قرار دادن، بدقت بررسی کردن
معانی دیگر: (با دقت) نگریستن، وارسی کردن، پشت و روی چیزی را امتحان کردن، (دقیقا) معاینه کردن، خواندن، ژرف نگری کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: scrutinizes, scrutinizing, scrutinized
مشتقات: scrutinizingly (adv.), scrutinization (n.), scrutinizer (n.)
• : تعریف: to look at closely and carefully, with attention to detail.
مترادف: examine, eyeball, look at, scan, study, survey
مشابه: analyze, dissect, explore, eye, inspect, investigate, look over, observe, peruse, pore over, probe, probe into, scope out, search, sift, view

- The lawyer scrutinized the contract before pronouncing that everything was in order.
[ترجمه گوگل] وکیل قبل از اینکه اعلام کند همه چیز مرتب است، قرارداد را موشکافی کرد
[ترجمه ترگمان] وکیل با دقت قرارداد را بررسی کرد، قبل از اینکه بگوییم همه چیز مرتبه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The researcher's methods were scrutinized by colleagues unconvinced of his results.
[ترجمه گوگل] روش های محقق توسط همکارانی که از نتایج وی متقاعد نشده بودند مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان] همکاران این محقق از سوی همکارانی که به نتایج او قانع نشده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She scrutinized his face for any signs of remorse.
[ترجمه گوگل] صورت او را به دقت بررسی کرد تا نشانه‌ای از پشیمانی وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان] برای هر نشانه ای از پشیمانی، چهره خود را برانداز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. MPs may lack the necessary expertise to scrutinize legislation effectively.
[ترجمه گوگل]نمایندگان مجلس ممکن است فاقد تخصص لازم برای بررسی دقیق قوانین باشند
[ترجمه ترگمان]نمایندگان مجلس ممکن است فاقد تخصص لازم برای بررسی موثر قانون باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Her purpose was to scrutinize his features to see if he was an honest man.
[ترجمه گوگل]هدف او این بود که ویژگی های او را بررسی کند تا ببیند آیا او مردی صادق است یا خیر
[ترجمه ترگمان]هدف او این بود که خطوط چهره اش را بررسی کند تا ببیند آیا او مرد شریفی است یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She leaned forward to scrutinize their faces.
[ترجمه گوگل]به جلو خم شد تا صورت آنها را بررسی کند
[ترجمه ترگمان]به جلو خم شد تا قیافه ها را ورانداز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Scrutinize the menu for something exceptional.
[ترجمه گوگل]منو را برای چیزی استثنایی بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]منوی غذا را برای چیزهای استثنایی آماده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And for this we have to scrutinize the comparative process of urban development.
[ترجمه گوگل]و برای این ما باید روند تطبیقی ​​توسعه شهری را مورد بررسی قرار دهیم
[ترجمه ترگمان]و برای این کار باید فرآیند تطبیقی توسعه شهری را مورد بررسی قرار دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We must scrutinize and evaluate.
[ترجمه گوگل]ما باید بررسی و ارزیابی کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید بررسی و ارزیابی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Examiners were then chosen to scrutinize the sealed votes and note them down.
[ترجمه گوگل]سپس بازرسان برای بررسی دقیق آرای مهر و موم شده و یادداشت آنها انتخاب شدند
[ترجمه ترگمان]سپس Examiners انتخاب شدند تا رای های sealed را بررسی کنند و آن ها را یادداشت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She could type a complicated text and scrutinize a visitor at the same time.
[ترجمه گوگل]او می‌توانست متنی پیچیده را تایپ کند و بازدیدکننده را به طور همزمان بررسی کند
[ترجمه ترگمان]او می توانست متن پیچیده ای را تایپ کرده و در همان زمان یک بازدیدکننده را مورد بررسی قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was like a swimmer who did not scrutinize the water but dove in instantaneously.
[ترجمه گوگل]او مانند شناگری بود که آب را به دقت بررسی نمی کرد، اما فوراً به داخل کبوتر فرو رفت
[ترجمه ترگمان]مانند یک شناگر بود که آب را به طور آنی نگاه نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Sharp plans to scrutinize Texpool after his office takes responsibility for it, Ramsey said.
[ترجمه گوگل]رمزی گفت که شارپ قصد دارد بعد از اینکه دفترش مسئولیت آن را بر عهده گرفت، تکسپول را مورد بررسی قرار دهد
[ترجمه ترگمان]رمزی گفت که شارپ پس از اینکه دفتر کارش مسئولیت این کار را بر عهده می گیرد، در نظر دارد Texpool را بررسی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We women look on, we appraise, we scrutinize, we admire, we try to remain calm.
[ترجمه گوگل]ما زن ها نگاه می کنیم، ارزیابی می کنیم، بررسی می کنیم، تحسین می کنیم، سعی می کنیم آرام بمانیم
[ترجمه ترگمان]ما زن ها به ما نگاه می کنند، ما مورد بررسی و بررسی قرار می گیریم، خوشمان می آید، سعی می کنیم آرام بمانیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They scrutinize recorded songs to determine whether regional dialects exist among those of the same species.
[ترجمه گوگل]آنها آهنگ های ضبط شده را به دقت بررسی می کنند تا مشخص کنند که آیا گویش های منطقه ای در میان لهجه های همان گونه وجود دارد یا خیر
[ترجمه ترگمان]آن ها آهنگ های ضبط شده را مورد مطالعه قرار می دهند تا مشخص کنند که آیا گویش های منطقه ای در بین گونه های مشابه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You'll also scrutinize how you spend money.
[ترجمه گوگل]شما همچنین نحوه خرج کردن پول را به دقت بررسی خواهید کرد
[ترجمه ترگمان]همچنین درباره اینکه چطور پول را خرج می کنی مطالعه می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The officer at MOL will vet and scrutinize the documents.
[ترجمه گوگل]افسر MOL اسناد را بررسی و بررسی خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]افسر اداره او MOL مدارک را آزمایش کرده و مورد موشکافی قرار خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

موشکافی کردن (فعل)
analyze carefully, scrutinize, split a hair, be thorough, be fastidious

مورد مداقه قرار دادن (فعل)
scrutinize

به دقت بررسی کردن (فعل)
scrutinize

انگلیسی به انگلیسی

• examine, investigate, check closely, inspect (also scrutinise)
if you scrutinize something, you examine it very carefully.

پیشنهاد کاربران

to examine something very carefully in order to discover information
بررسی کردن دقیق چیزی برای کشف اطلاعات
مو را از ماست کشیدن
He scrutinized the men's faces carefully/closely, trying to work out who was lying.
...
[مشاهده متن کامل]

Synonyms;
check ( EXAMINE )
check something out ( EXAMINE, LOOK AT )
examine ( LOOK AT CAREFULLY )
inspect
peruse /formal
scan ( LOOK )
study ( EXAMINE )
survey ( LOOK AT ) formal

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/scrutinize
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : scrutanize
اسم ( noun ) : scrutiny
صفت ( adjective ) : scrutable
قید ( adverb ) : _
( از لغات کتاب 1100 واژه 📚 )
🖊 توضیح: to examine something very carefully in order to discover information
🔍 مترادف: examine; inspect
💡 معادل فارسی: با دقت بررسی کردن
✅ مثال: He scrutinized the men's faces carefully/closely, trying to work out who was lying.
scrutinize
[امنیت اطلاعات] پاییدن؛ جمع آوری اطلاعات عینی از طریق پایش مداوم و دقیق
زیر ذره بین قرار دادن
در اصطلاح عامیانه:
مثلا متنی را شخم زدن
نظر گماردن . [ ن َ ظَ گ ُ دَ ] ( مص مرکب ) نگریستن . به دقت نگاه کردن : بر کحل جواهر آیدش چشم چون بر خط او نظر گمارد. خاقانی .
مو رو از ماست بیرون کشیدن
🔴to examine ( something ) carefully especially in a critical way
🔵I closely scrutinized my opponent's every move
🔵Her performance was carefully scrutinized by her employer
وارسی کردن - با دقت زیاد و با نگاه منتقدانه بررسی کردن ( که ایرادهای طرف رو دربیاری )
زیر نظر گرفتن
بررسی دقیق کردن
موشکافی کردن، بدقت بررسی کردن
با دقت بررسی کردن. مورد بررسی قراردادن

بدقت بررسی کردن
موشکافی کردن
careful and thorough examination
syn: inspection
بازرسی.
تفتیش کردن
بررسی کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس