sea captain

/ˈsiːˈkæptən//siːˈkæptɪn/

ناخدا (کشتی تجاری)، ملاح بزرگ، فرمانده نیروی دریایی

جمله های نمونه

1. The sea captain was led down from the wharf to the beach, to stand on the platform beneath the gallows beam.
[ترجمه گوگل]کاپیتان دریا از اسکله به سمت ساحل هدایت شد تا روی سکوی زیر تیر چوبه دار بایستد
[ترجمه ترگمان]ناخدای کشتی را از بندرگاه به ساحل هدایت کردند تا روی سکوی زیر چوبه دار بایستد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. My father was a sea captain, a pilot in the Suez Canal.
[ترجمه گوگل]پدرم کاپیتان دریایی بود و در کانال سوئز خلبان بود
[ترجمه ترگمان]پدرم یک ناخدای دریایی بود که خلبان کانال سوئز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It was the old sea captain, in whose house Nils had billeted us, who told us.
[ترجمه گوگل]این ناخدای دریایی قدیمی بود که نیلز در خانه اش ما را به ما نشانده بود، به ما گفت
[ترجمه ترگمان]این همان ناخدای دریایی قدیم بود که نیلز به ما مسکن داده بود که به ما گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A sea captain when he stands upon the bridge, or looks out from his deck-house, thinks much about God and about the world.
[ترجمه گوگل]کاپیتان دریایی وقتی روی پل می ایستد یا از عرشه خانه اش به بیرون نگاه می کند، به خدا و دنیا بسیار فکر می کند
[ترجمه ترگمان]یک فرمانده دریایی وقتی روی پل می ایستد و یا از روی عرشه به بیرون نگاه می کند، زیاد درباره خدا و دنیا فکر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You don't look at all like a sea Captain.
[ترجمه گوگل]تو اصلا شبیه کاپیتان دریایی نیستی
[ترجمه ترگمان]تو اصلا شبیه کاپیتان دریا نیستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You don't look at all like a sea captain.
[ترجمه گوگل]اصلا شبیه کاپیتان دریایی نیستی
[ترجمه ترگمان]تو اصلا شبیه کاپیتان دریا نیستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The old sea captain regarded his Bowditch as his bible.
[ترجمه گوگل]ناخدای قدیمی دریا، Bowditch خود را کتاب مقدس خود می دانست
[ترجمه ترگمان]ناخدای پیر کشتی از کتاب Bowditch به عنوان انجیل نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I met a gnarled old sea captain yesterday.
[ترجمه گوگل]من دیروز با یک ناخدای دریایی پیر غرغرو شده آشنا شدم
[ترجمه ترگمان]من دیروز یه سروان sea پیر رو ملاقات کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His father is a sea captain.
[ترجمه گوگل]پدرش کاپیتان دریایی است
[ترجمه ترگمان]پدرش فرمانده دریاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The sea captain seemed uneasy; all, this island was not charted.
[ترجمه گوگل]ناخدای دریا ناآرام به نظر می رسید همه، این جزیره نمودار نشده است
[ترجمه ترگمان]ناخدای دریا مضطرب به نظر می رسید، همه این جزیره در آن نقشه کشیده نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. My uncle is a sea captain who is often away from home.
[ترجمه گوگل]عموی من ناخدای دریایی است که اغلب از خانه دور است
[ترجمه ترگمان]عموی من یکی از captain دریایی است که اغلب از خانه دور می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Authorities say American sea captain Richard Philips is in good health . The U.
[ترجمه گوگل]مقامات می گویند که کاپیتان دریایی آمریکایی ریچارد فیلیپس در سلامت کامل است U
[ترجمه ترگمان]مقامات می گویند که ریچارد فیلیپس، کاپیتان دریایی آمریکا، سلامت خوبی دارد U
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Bainbridge pulled up his sagging trousers and struck the pose of a fearless sea captain.
[ترجمه گوگل]بینبریج شلوار آویزانش را بالا کشید و به ژست یک کاپیتان دریایی بی باک برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]Bainbridge شلوارش را بالا کشید و به ژست یک ناخدای بی باک دریایی رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. My grandfather used to tell us about his adventures as a sea captain during the war.
[ترجمه گوگل]پدربزرگم از ماجراجویی هایش به عنوان ناخدای دریا در دوران جنگ برایمان تعریف می کرد
[ترجمه ترگمان]پدربزرگم در مورد ماجراهایی که در زمان جنگ دیده بود به ما می گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• captain of ship

پیشنهاد کاربران

بپرس