search out

جمله های نمونه

1. How can we search out the right man for the job?
[ترجمه گوگل]چگونه می توانیم مرد مناسب را برای شغل جستجو کنیم؟
[ترجمه ترگمان]چطور می تونیم آدم درست رو برای این کار پیدا کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I want to search out an old school friend.
[ترجمه محمد علی کریمی] من می خواهم دوست و همکلاس قدیمی ام را پیدا کنم
|
[ترجمه گوگل]من می خواهم یک دوست قدیمی مدرسه را جستجو کنم
[ترجمه ترگمان] میخوام یه دوست قدیمی مدرسه رو بگردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It took me several weeks to search out the book that I wanted.
[ترجمه گوگل]چندین هفته طول کشید تا کتاب مورد نظرم را جستجو کنم
[ترجمه ترگمان]چند هفته طول کشید تا کتابی را که می خواستم پیدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We were too tired to search out extra blankets.
[ترجمه گوگل]ما آنقدر خسته بودیم که نمی‌توانستیم پتوهای اضافی پیدا کنیم
[ترجمه ترگمان]خیلی خسته بودیم که blankets اضافی رو بگردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Will right-to - life spies search out perpetrators?
[ترجمه گوگل]آیا جاسوسان حق به زندگی عاملان را جستجو خواهند کرد؟
[ترجمه ترگمان]آیا جاسوسان از راه راست عاملان جنایت را جستجو می کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. When you learn how to search out and retrieve information you are in possession of a golden key to doing successful public relations.
[ترجمه گوگل]وقتی یاد می گیرید که چگونه اطلاعات را جستجو و بازیابی کنید، یک کلید طلایی برای انجام روابط عمومی موفق در اختیار دارید
[ترجمه ترگمان]زمانی که یاد می گیرید چطور اطلاعات را کشف و بازیابی کنید، یک کلید طلایی برای انجام روابط عمومی موفق دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. At the click of a mouse, you can search out a book in just a few seconds.
[ترجمه گوگل]با کلیک ماوس، می‌توانید کتابی را فقط در چند ثانیه جستجو کنید
[ترجمه ترگمان]با کلیک ماوس، می توانید در عرض چند ثانیه یک کتاب را جستجو کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. How many fifty-somethings would search out an almost incomprehensible hit single by a teenybop dance-pop group and make it his own?
[ترجمه گوگل]چند نفر از پنجاه و چند نفر یک تک آهنگ تقریبا نامفهوم را از یک گروه رقص پاپ teenybop جستجو می کنند و آن را مال خود می کنند؟
[ترجمه ترگمان]تا چه حد پنجاه و پنجاه تا آدم غیرقابل فهم با یک گروه رقص teenybop و یک گروه راک اند رول جور در می اید و آن را مال خودش می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Dogs can always search out a bone out which rolls under the sofa.
[ترجمه گوگل]سگ‌ها همیشه می‌توانند استخوانی را که زیر مبل می‌چرخد، جستجو کنند
[ترجمه ترگمان]سگ ها همیشه می توانند یک استخوان را که زیر کاناپه می چرخد جستجو کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective To search out a plastic procedure for extensive facial scarring and total eyelid defect.
[ترجمه گوگل]هدف: جستجوی یک روش پلاستیکی برای اسکارهای گسترده صورت و نقص کامل پلک
[ترجمه ترگمان]هدف جستجوی یک روش پلاستیک برای جای زخم صورت گسترده و نقص پلک کلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Read the passage, and search out the answers to the question.
[ترجمه گوگل]قسمت را بخوانید و پاسخ سوال را جستجو کنید
[ترجمه ترگمان]متن را بخوانید و پاسخ سوال را پیدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Should you take the money to search out the old woman?
[ترجمه گوگل]آیا باید پول را برای جستجوی پیرزن بگیرید؟
[ترجمه ترگمان]میخوای پول رو بگیری تا اون پیرزن رو بگردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He have to try to search out and clarify what he can do for his country.
[ترجمه گوگل]او باید تلاش کند تا مشخص کند که چه کاری می تواند برای کشورش انجام دهد
[ترجمه ترگمان]او باید تلاش کند تا آن چه را که می تواند برای کشورش انجام دهد روشن و روشن کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They are trying to search out the few remaining errors in the script.
[ترجمه گوگل]آنها سعی می کنند چند خطای باقی مانده در فیلمنامه را جستجو کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها تلاش می کنند تا اشتباه ات باقی مانده را در فیلمنامه جستجو کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Recommend and search out resources, equipment and personnel, for the design team.
[ترجمه گوگل]منابع، تجهیزات و پرسنل را برای تیم طراحی توصیه و جستجو کنید
[ترجمه ترگمان]تجهیزات، تجهیزات و پرسنل را برای تیم طراحی جستجو و جستجو کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• look for, seek

پیشنهاد کاربران

( پس از جست‏ و جو و تلاش ) پیداکردن
یافتن
پیدا کردن، کشف کردن

بپرس