second childhood


پیری، کهنسالی، فرتوتی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a state or condition, marked by childish or childlike behavior, that is sometimes characteristic of old age.

جمله های نمونه

1. Her grandfather's in his second childhood and talks nonsense most of the time.
[ترجمه گوگل]پدربزرگش در دوران کودکی دوم است و بیشتر اوقات بیهوده صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]پدربزرگ او در دومین کودکی اش است و بیشتر اوقات مزخرف می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He's in his second childhood, playing with his grandson's toy trains.
[ترجمه گوگل]او در دومین کودکی خود است و با قطارهای اسباب بازی نوه اش بازی می کند
[ترجمه ترگمان]او در دومین دوران کودکی اش با قطارهای اسباب بازی نوه اش بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If these people had jumped whole-heartedly into a second childhood it would have made more sense.
[ترجمه گوگل]اگر این افراد با تمام وجود به دوران کودکی دوم می‌پریدند، منطقی‌تر بود
[ترجمه ترگمان]اگر این افراد از صمیم قلب به دوران کودکی دچار شده بودند، این کار منطقی تر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Is this what they mean by second childhood?
[ترجمه گوگل]آیا منظور آنها از کودکی دوم این است؟
[ترجمه ترگمان]این همان چیزی است که آن ها در دوران کودکی به این معنا هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Little things calm, second childhood is like a deputy XiaoDaRen.
[ترجمه گوگل]چیزهای کوچک آرام، کودکی دوم مانند معاون XiaoDaRen است
[ترجمه ترگمان]چیزهای کوچک آرام، دومین دوران کودکی، مانند یک نماینده XiaoDaRen است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. My grandfather is in his second childhood.
[ترجمه گوگل]پدربزرگ من در دوران کودکی دوم است
[ترجمه ترگمان]پدربزرگم در دوران کودکی اش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. My grandfather is nearly 90 and in his second childhood.
[ترجمه گوگل]پدربزرگ من نزدیک به 90 سال دارد و در دوران کودکی دوم است
[ترجمه ترگمان]پدربزرگ من تقریبا ۹۰ سال دارد و در دوران کودکی اش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In second childhood she said her'Nunc Dimittis'- the sweetest canticle to the holly.
[ترجمه گوگل]در کودکی دوم، او گفت: "Nunc Dimittis" - شیرین ترین عبادتگاه هولی
[ترجمه ترگمان]در دوران کودکی، او گفت که her dimittis، شیرین ترین سرود را برای هالی می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Grandpa seems to be in his second childhood.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد پدربزرگ در دومین کودکی خود است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد پدربزرگ در دوران کودکی اش باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Young enough to have two good kids and get them grown and gone in time to have our own second childhoods.
[ترجمه گوگل]آنقدر جوان هستیم که بتوانیم دو بچه خوب داشته باشیم و آنها را بزرگ کنیم و به موقع برویم تا دومین کودکی خودمان را داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]این به اندازه ای جوان است که دو کودک خوب داشته باشند و آن ها را بزرگ کرده و رفته باشند تا دوران کودکی خود را داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Peter, a 55-year-old distribution engineer at the plant, says his wife believes he is going through a second childhood.
[ترجمه گوگل]پیتر، یک مهندس توزیع ۵۵ ساله در کارخانه، می‌گوید همسرش معتقد است که او دوران کودکی دوم خود را سپری می‌کند
[ترجمه ترگمان]پیتر، یک مهندس ۵۵ ساله توزیع در کارخانه می گوید همسرش معتقد است که او از کودکی دوم می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He's a dear old chap, but over ninety and in his second childhood.
[ترجمه گوگل]او یک پسر قدیمی است، اما بالای نود سال و در دومین کودکی خود است
[ترجمه ترگمان]او یک دوست قدیمی است، اما بیش از نود سال و در دوران کود کیش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. These days she was acting very stupidly, as if she were in her second childhood.
[ترجمه گوگل]این روزها او خیلی احمقانه رفتار می کرد، انگار در دومین کودکی خود است
[ترجمه ترگمان]این روزها خیلی ابلهانه رفتار می کرد، انگار در دوران کودکی او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Be gentle In old age; peevishness are worse In second childhood than In first .
[ترجمه گوگل]در پیری ملایم باش؛ بد خلقی در کودکی دوم بدتر از کودکی اول است
[ترجمه ترگمان]در سنین پیری ملایم باشید؛ peevishness در دوران کودکی بدتر از اولی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• if you say that an old person is in their second childhood, you mean that they are losing their mental powers and becoming like a small child in their behaviour.

پیشنهاد کاربران

دوران کودکی دوم
وقتی افراد به دوران پیری و سالمندی میرسن رفتارشون بچه گونه میشه، به این مرحله از زندگی میگن second childhood
دوره های که یک انسان بزرگسال برای خنده یا در نتیجه کاهش قدرت تفکر کار های بچه گانه انجام می دهد
a period in someone's adult life when they act as a child, either for fun or as a consequence of reduced mental capabilities.

بپرس