second fiddle

/ˈsekəndˈfɪdl̩//ˈsekəndˈfɪdl̩/

(ارکستر) ویولن نواز دوم، کم اهمیت، ثانوی، کسیکه دارای وظایف فرعی ویا ثانوی است، شخص فرعی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a secondary role, or the person in that role.

- The Assistant Director is second fiddle to the Director.
[ترجمه گوگل] دستیار کارگردان کمانچه دوم کارگردان است
[ترجمه ترگمان] دستیار معاون برای مدیر fiddle است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. His family has had to play second fiddle to his political career.
[ترجمه گوگل]خانواده‌اش مجبور شده‌اند کمانچه دوم را در دوران حرفه‌ی سیاسی‌اش بازی کنند
[ترجمه ترگمان]خانواده او باید ویولون دوم را برای حرفه سیاسی خود بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I'm not going to play second fiddle to anyone.
[ترجمه گوگل]قرار نیست برای کسی کمانچه دوم بزنم
[ترجمه ترگمان]من قصد ندارم که برای هر کسی نقش دوم بازی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She hated the thought of playing second fiddle to Rose.
[ترجمه گوگل]او از فکر نواختن کمانچه دوم برای رز متنفر بود
[ترجمه ترگمان]از فکر بازی کردن با رز متنفر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I'm not prepared to play second fiddle to Christina any more - I'm looking for another job!
[ترجمه گوگل]من دیگر آماده نیستم که برای کریستینا کمانچه دوم بنوازم - به دنبال کار دیگری هستم!
[ترجمه ترگمان]من برای بازی دوم به کریستینا آماده نیستم - من دنبال یه کار دیگه می گردم -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I have no intention of playing second fiddle to the new director, so I've resigned.
[ترجمه گوگل]من قصد ندارم برای کارگردان جدید کمانچه دوم بازی کنم، بنابراین استعفا دادم
[ترجمه ترگمان]من قصد ندارم با مدیر جدید بازی کنم، پس استعفا دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The narrative in this book plays second fiddle to the excellent photographs.
[ترجمه گوگل]روایت در این کتاب کمانچه دوم به عکس های عالی بازی می کند
[ترجمه ترگمان]روایت در این کتاب ویولون دوم برای عکس های عالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. So often he has played second fiddle to Wright and notched only nine goals last season to his partner's 30.
[ترجمه گوگل]بنابراین اغلب او دومین کمانچه را به جای رایت بازی کرده است و در فصل گذشته تنها 9 گل به ثمر رسانده است
[ترجمه ترگمان]بنابراین اغلب او ویولون دوم را برای رایت بازی کرده است و تنها نه گل در فصل گذشته تا ۳۰ سال دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Throughout her married life she had to play second fiddle to the interests of her husband.
[ترجمه گوگل]او در طول زندگی زناشویی خود مجبور بود به نفع همسرش کمانچه بازی کند
[ترجمه ترگمان]در طول زندگی زناشویی او مجبور شده بود نقش دوم را به نفع شوهرش بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Not many people could stand to be second fiddle for as long as Kerri was.
[ترجمه گوگل]افراد زیادی نمی توانستند تا زمانی که کری بود، کمانچه دوم باشند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم دیگر نمی توانستند برای مدت طولانی در مقابل Kerri ایستادگی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mr Pozsgay was simply fed up with playing second fiddle, a characteristic that was to re-emerge later.
[ترجمه گوگل]آقای پوزگای به سادگی از نواختن کمانچه دوم خسته شده بود، خصوصیتی که بعداً دوباره ظاهر می شد
[ترجمه ترگمان]آقای Pozsgay به سادگی از نواختن ویولون دوم تغذیه می کرد، یک ویژگی که بعدا دوباره ظهور کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But putts and drives will play second fiddle to schmoozing when top sports celebrities take center stage at the golf club.
[ترجمه گوگل]اما زمانی که افراد مشهور ورزشی در کانون گلف قرار بگیرند، توپ‌ها و درایوها، دومین کمانچه را پس از شیطنت بازی خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]اما پرتاب کنندگان و رانندگی در زمانی که افراد مشهور ورزشی روی صحنه گلف در باشگاه گلف بازی کنند، ویولون دوم خود را بازی خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Even the lyrics tend to play second fiddle and are generally added after the main melody has been composed.
[ترجمه گوگل]حتی اشعار نیز تمایل به نواختن کمانچه دوم دارند و عموماً پس از ساخته شدن ملودی اصلی اضافه می شوند
[ترجمه ترگمان]حتی اشعار غنایی تمایل دارند که ویولون دوم بازی کنند و عموما بعد از آهنگ اصلی اضافه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The locals were not satisfied playing second fiddle to Los Angeles.
[ترجمه گوگل]مردم محلی از نواختن کمانچه دوم نسبت به لس آنجلس راضی نبودند
[ترجمه ترگمان]محلی ها از بازی دوم با لس آنجلس راضی نبودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I feel it worth playing second fiddle to him. He is so capable.
[ترجمه گوگل]من احساس می کنم ارزش دارد که برای او کمانچه دوم بزنم او خیلی توانایی دارد
[ترجمه ترگمان]احساس می کنم ارزش بازی دوم برای او را دارد اون خیلی توانایی داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He is tired of playing second fiddle to men with less talent.
[ترجمه گوگل]او از نواختن کمانچه دوم برای مردان با استعداد کمتر خسته شده است
[ترجمه ترگمان]از بازی دوم برای مردان با استعداد کمتری خسته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• accompaniment, secondary musical instrument; intermediary, minor, marginal, junior, vice

پیشنهاد کاربران

در درجه دوم
مرتبه دوم
ارجحیت ثانویه
گزینه مادون
second fiddle/banana
کسی که همیشه نفر دوم هست نه اول. مثلاً در مسابقات مدال نقره نه طلا.

بپرس