secured

جمله های نمونه

1. his policies secured the country economically
سیاست های او کشور را از نظر اقتصادی مصون کرد.

2. i came secured by her promises
چون از قول های او مطمئن شده بودم آمدم.

3. two policemen quickly secured him
دو پاسبان به سرعت او را بازداشت کردند.

4. The clothes line is pulled taut and secured.
[ترجمه گوگل]خط لباس محکم کشیده شده و محکم می شود
[ترجمه ترگمان]صف لباس ها محکم و محکم کشیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The crates had not been properly secured to the truck.
[ترجمه گوگل]جعبه ها به درستی روی کامیون محکم نشده بودند
[ترجمه ترگمان]صندوق ها را به خوبی به کامیون بسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The dam secured the city from the flood.
[ترجمه گوگل]سد شهر را از سیل ایمن کرد
[ترجمه ترگمان]این سد، شهر را از سیل تامین کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The team secured pictures of prisoners showing signs of severe beatings.
[ترجمه گوگل]این تیم تصاویری از زندانیان را که نشانه‌هایی از ضرب و شتم شدید را نشان می‌داد، تهیه کردند
[ترجمه ترگمان]این تیم تصاویری از زندانیان را به دست آورد که نشانه هایی از کتک زدن شدید را نشان می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The President may have secured some support from the middle classes.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور ممکن است از حمایت طبقات متوسط ​​برخوردار شده باشد
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور ممکن است برخی از حمایت خود را از طبقات متوسط تامین کرده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The advertising agency secured the contract on the back of their previous successful campaigns.
[ترجمه گوگل]آژانس تبلیغاتی این قرارداد را در پشت کمپین های موفق قبلی خود تضمین کرد
[ترجمه ترگمان]آژانس تبلیغاتی این قرارداد را در پشت مبارزات انتخاباتی موفقیت قبلی خود به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Victory was not going to be easily secured.
[ترجمه میلاد علی پور] پیروزی، قرار نبود به این سادگی ها بدست بیاد
|
[ترجمه گوگل]قرار نبود پیروزی به راحتی به دست بیاید
[ترجمه ترگمان]پیروزی به آسانی تضمین نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Our sales manager has secured several big accounts recently.
[ترجمه گوگل]مدیر فروش ما اخیرا چندین حساب بزرگ را ایمن کرده است
[ترجمه ترگمان]مدیر فروش ما اخیرا چندین حساب بزرگ بدست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They secured large contracts for the forward delivery of Russian imports.
[ترجمه گوگل]آنها قراردادهای بزرگی را برای تحویل آتی واردات روسیه منعقد کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها قراردادهای بزرگی را برای تحویل رو به جلو واردات روسیه تامین کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He finally secured employment in a local factory.
[ترجمه گوگل]او سرانجام در یک کارخانه محلی به کار مشغول شد
[ترجمه ترگمان]سرانجام او در یک کارخانه محلی استخدام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Tall plants can be secured by tying them to stakes.
[ترجمه گوگل]گیاهان بلند را می توان با گره زدن به چوب ها محکم کرد
[ترجمه ترگمان]گیاهان بلند می توانند با گره زدن آن ها به خطر، محکم شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] تضمین شده، محفوظ، با وثیقه، تأمین شده

انگلیسی به انگلیسی

• made safe; protected, guarded; promised, guaranteed; closed, fastened, locked; obtained, acquired

پیشنهاد کاربران

با وثیقه
محکم بسته شده
نگهداری
ایمن، در امان، محفوظ، مصون، محروس
مطمئن - امن
تامین

بپرس