seduction

/səˈdəkʃn̩//sɪˈdʌkʃn̩/

معنی: فتنه انگیزی، اغوا، فریبندگی، فتنه، گول زنی، گمراه سازی
معانی دیگر: گمراهی، فریب، از راه به در شدگی، فریب خوردگی، فریفتگی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an act or instance of seducing.

(2) تعریف: the condition of being seduced.

(3) تعریف: something that seduces; enticement.

جمله های نمونه

1. the seduction of his daughter by the neighbor's son
گمراهی دخترش توسط پسر همسایه

2. The film depicts Charlotte's seduction by her boss.
[ترجمه گوگل]این فیلم اغوای شارلوت توسط رئیسش را به تصویر می کشد
[ترجمه ترگمان]این فیلم اغوا کننده شارلوت توسط رئیسش را به تصویر می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her methods of seduction are subtle.
[ترجمه گوگل]روش های اغواگری او ظریف هستند
[ترجمه ترگمان]روش های اغوا کننده او ظریف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is a tale of courtship, passion and seduction.
[ترجمه مریم] این داستانِ خواستن، شور و اغواست.
|
[ترجمه گوگل]این داستان خواستگاری، اشتیاق و اغواگری است
[ترجمه ترگمان]داستان عاشقانه، عشق و اغوا کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He also hated the King because of Henry's seduction of his sister.
[ترجمه مریم] او از پادشاه به خاطر اغوای خواهرش توسط هنری تنفر داشت
|
[ترجمه گوگل]او همچنین به دلیل اغوای هنری خواهرش از پادشاه متنفر بود
[ترجمه ترگمان]او همچنین به سبب of هنری خواهرش از پادشاه متنفر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In a disturbing dumb show of sorry heterosexual seduction, she lured him inside and up the stairs.
[ترجمه گوگل]در یک نمایش احمقانه ناراحت کننده از اغوای متأسفانه دگرجنسگرا، او را به داخل و از پله ها بالا برد
[ترجمه ترگمان]با یک نمایش احمقانه از جنس مخالف به جنس مخالف با فریب و فریب او را به داخل و بالا می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She must wait until after his seduction before she made herself known to him.
[ترجمه گوگل]او باید صبر کند تا بعد از اغوای او قبل از اینکه خودش را به او بشناسد
[ترجمه ترگمان]باید صبر می کرد تا خودش را با او آشنا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. People who bought it did so on seduction.
[ترجمه مریم] کسانی که آن را خریدند این کار را از روی فریب و اغوا انجام دادند
|
[ترجمه گوگل]افرادی که آن را خریدند این کار را برای اغوا انجام دادند
[ترجمه ترگمان] کسایی که این کار رو برای فریب دادن انجام دادن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The story describes the seduction of a young girl by a middle-aged professor.
[ترجمه گوگل]داستان اغوای یک دختر جوان توسط یک استاد میانسال را شرح می دهد
[ترجمه ترگمان]داستان فریب یک دختر جوان توسط یک استاد میانسال را شرح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The seduction of study and playful analysis must not be allowed to overshadow genuine project objectives.
[ترجمه گوگل]اغوای مطالعه و تحلیل بازیگوش نباید اجازه داده شود که اهداف واقعی پروژه را تحت الشعاع قرار دهد
[ترجمه ترگمان]The مطالعه و تحلیل بازیگوش نباید اجازه داده شود که اهداف پروژه اصلی را تحت الشعاع قرار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And in the matter of seduction itself, once more it is the male who is expected to make the first move.
[ترجمه گوگل]و در مورد خود اغواگری، یک بار دیگر این مرد است که انتظار می رود اولین حرکت را انجام دهد
[ترجمه ترگمان]و در مورد خود اغوا، بار دیگر مردی است که انتظار می رود اولین حرکت را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The ancient seduction of the marketplace is universal, drawing people from across the street and continents away.
[ترجمه گوگل]اغوای باستانی بازار جهانی است و مردم را از آن طرف خیابان و قاره‌ها دور می‌کند
[ترجمه ترگمان]فریبندگی باستانی بازار جهانی است و مردم را از آنسوی خیابان و قاره ها بیرون می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The moral is: Seduction can be dangerous to men and women both.
[ترجمه گوگل]اخلاقیات این است: اغواگری می تواند برای مردان و زنان خطرناک باشد
[ترجمه ترگمان]اخلاقی عبارت است از: Seduction می تواند برای مردان و هم زنان خطرناک باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Don't assume that seduction is just about sex, because it is NOT.
[ترجمه بهارک عزی] تصور نکنید که فریب تنها در مورد سکس است چون اینطور نیست.
|
[ترجمه گوگل]تصور نکنید که اغوا فقط مربوط به رابطه جنسی است، زیرا اینطور نیست
[ترجمه ترگمان]تصور نکنید که seduction فقط در رابطه با سکس است، چون این کار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فتنه انگیزی (اسم)
abetment, seduction, instigation, incitement, provocation

اغوا (اسم)
seduction, instigation, sophistication, allurement, enticement, temptation, seducement, incitation, inveiglement

فریبندگی (اسم)
fascination, seduction, temptation, charm, glamor, glamour

فتنه (اسم)
seduction, riot, temptation, sedition, intrigue, devilry, insurrection

گول زنی (اسم)
seduction, humbuggery, trickery, dupery, sharp practice

گمراه سازی (اسم)
seduction

انگلیسی به انگلیسی

• enticement, temptation; corruption, act of leading astray; act of persuading someone to engage in sexual activity

پیشنهاد کاربران

فریبکاری
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : seduce
✅️ اسم ( noun ) : seduction / seductiveness / seducer
✅️ صفت ( adjective ) : seductive
✅️ قید ( adverb ) : seductively
فریبندگی
The seductions of life in a warm climate have led many Britons to live abroad, especially in Spain
اغوا، افسون، وسوسه، اغواگری، افسون گری، فریفتگی

بپرس