seize up

جمله های نمونه

1. My joints seize up in the cold weather.
[ترجمه گوگل]مفاصلم در هوای سرد گرفتار می شوند
[ترجمه ترگمان]مفصل ها را در هوای سرد به دست می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Your engine will seize up if you don't put some more oil in.
[ترجمه گوگل]اگر مقداری روغن بیشتر داخل آن نریزید موتور شما از کار می افتد
[ترجمه ترگمان]اگر نفت بیشتری داخل نکنی، موتور تو از جا کنده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His brain seemed to seize up when Naseby was around, whereas Stitch sharpened it, like a whetstone.
[ترجمه گوگل]وقتی ناسبی در اطراف بود، به نظر می‌رسید مغزش درگیر شد، در حالی که استیچ آن را مانند یک سنگ تیز تیز کرد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که مغزش هنگام گردش، در حالی که it را تیز می کردند، مثل سنگ تیز it را تیز می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It could seize up Washington harder than another Ice Age.
[ترجمه گوگل]این می تواند واشنگتن را سخت تر از عصر یخبندان دیگر تصرف کند
[ترجمه ترگمان]این کار می تواند واشنگتن را سخت تر از عصر یخ بندان دیگر بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Crown Prosecution Service is seeking to seize up to £40m that he fleeced from 000 people.
[ترجمه گوگل]سرویس دادستانی سلطنتی به دنبال کشف 40 متر پوندی است که او از 000 نفر فرار کرده است
[ترجمه ترگمان]سرویس دادستانی سلطنتی به دنبال توقیف ۴۰ میلیون پوند از ۲۰۰۰ نفر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It may seize up and spatter and generally be disagreeable.
[ترجمه گوگل]ممکن است درگیر شود و پاشیده شود و به طور کلی نامطلوب باشد
[ترجمه ترگمان]ممکن است seize و پاشیده شود و معمولا هم نامطبوع باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When private markets seize up, central banks step in.
[ترجمه گوگل]وقتی بازارهای خصوصی تصرف می‌شوند، بانک‌های مرکزی وارد عمل می‌شوند
[ترجمه ترگمان]زمانی که بازارهای خصوصی منفجر می شوند، بانک های مرکزی وارد بازار می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Europe's inter - bank market could seize up, unsure which banks would be hit by sovereign defaults.
[ترجمه گوگل]بازار بین بانکی اروپا ممکن است درگیر شود، بدون اینکه مطمئن نباشیم کدام بانک ها از نکول های دولتی آسیب خواهند دید
[ترجمه ترگمان]بازار بین بانکی اروپا می تواند به سرعت بالا رود و مطمئن نیست که بانک ها با پرداخت بدهی مستقل مواجه خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We are all born flexible but as we grow older, we tend to seize up a little.
[ترجمه گوگل]همه ما انعطاف‌پذیر به دنیا می‌آییم، اما هر چه بزرگتر می‌شویم، تمایل داریم کمی خود را درگیر کنیم
[ترجمه ترگمان]همه ما انعطاف پذیر به دنیا می آییم اما وقتی بزرگ تر می شویم تمایل داریم کمی از آن استفاده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If you fail to oil the engine regularly, it would seize up without warning.
[ترجمه گوگل]اگر به طور منظم موتور را روغن نزنید، بدون هیچ هشداری مسدود می شود
[ترجمه ترگمان]اگر به طور مرتب موتور را روغن کاری کنید، بدون هشدار به کار خود ادامه خواهید داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She put diesel fuel, instead of petrol, into the tank causing the motor to seize up.
[ترجمه گوگل]او سوخت دیزل را به جای بنزین در باک قرار داد و باعث شد موتور مسدود شود
[ترجمه ترگمان]او سوخت دیزل را به جای بنزین وارد مخزن کرد و باعث شد که موتور منفجر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The problem with this model of car is that the gearbox tends to seize up.
[ترجمه گوگل]مشکل این مدل از ماشین این است که گیربکس تمایل دارد که بالا بیاید
[ترجمه ترگمان]مشکلی که در این مدل از ماشین وجود دارد این است که جعبه دنده تمایل دارد به آن برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Perhaps you could engage a taxi driver in a minute of conversation before you seize up.
[ترجمه گوگل]شاید بتوانید یک راننده تاکسی را در یک دقیقه مکالمه قبل از اینکه بخواهید درگیر شوید
[ترجمه ترگمان]شاید بهتر باشد یک دقیقه قبل از این که شما از جا بلند شوید، یک راننده تاکسی بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If you never bother to lubricate your engine, of course it will seize up.
[ترجمه گوگل]اگر هرگز زحمت روغن کاری موتور خود را به خود ندهید، مطمئناً موتور خود را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]اگر به خودت زحمت نمی دهی که موتور خود را چرب کنی، البته که آن را از دست خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• be arrested, be stuck, be stopped

پیشنهاد کاربران

( اقتصاد و غیره ) از حرکت باز ایستادن
گیرپاژ کردن ( موتور )

بپرس