send for


1- فراخواندن، احضار کردن، دنبال (کسی یا چیزی) فرستادن 2- (برای دریافت یا خرید چیزی) سفارش فرستادن، درخواست ارسال دادن

جمله های نمونه

1. Send for an educational video post-free.
[ترجمه گوگل]برای فیلم آموزشی به صورت رایگان ارسال کنید
[ترجمه ترگمان]ارسال یک ویدیو آموزشی رایگان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Send for a free colour brochure today!
[ترجمه گوگل]امروز برای یک بروشور رنگی رایگان ارسال کنید!
[ترجمه ترگمان]امروز بروشور رنگی رایگان بفرستید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Do you think we should send for a doctor?
[ترجمه گوگل]به نظر شما برای دکتر بفرستیم؟
[ترجمه ترگمان]فکر می کنی ما باید یه دکتر بفرستیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Send for our free information pack for more details.
[ترجمه گوگل]برای اطلاعات بیشتر بسته اطلاعات رایگان ما را ارسال کنید
[ترجمه ترگمان]مجموعه اطلاعات رایگان خود را برای جزئیات بیشتر ارسال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Send for your free catalogue today.
[ترجمه گوگل]امروز برای کاتالوگ رایگان خود ارسال کنید
[ترجمه ترگمان]امروز کاتالوگ رایگان خود را بفرستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Send for reinforcements — the enemy are attacking in strength.
[ترجمه گوگل]برای کمک بفرستید - دشمن با قدرت حمله می کند
[ترجمه ترگمان]به دنبال نیروی کمکی، دشمن به نیرو حمله می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Send for your free sample today!
[ترجمه گوگل]برای نمونه رایگان خود امروز ارسال کنید!
[ترجمه ترگمان]امروز نمونه رایگان خود را بفرستید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Perhaps, he suggested tentatively, they should send for Dr Band.
[ترجمه گوگل]شاید، او به طور آزمایشی پیشنهاد کرد، آنها باید برای دکتر باند بفرستند
[ترجمه ترگمان]محتاطانه پیشنهاد کرد: شاید، باید دنبال دکتر Band بفرستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Send for our illustrated brochure.
[ترجمه گوگل]برای بروشور مصور ما ارسال کنید
[ترجمه ترگمان]بروشور illustrated را برای ما بفرستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Send for your free information pack today.
[ترجمه گوگل]امروز برای بسته اطلاعات رایگان خود ارسال کنید
[ترجمه ترگمان]امروز گروه اطلاعات رایگان خود را بفرستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Get back into bed. I'll send for the doctor .
[ترجمه گوگل]به رختخواب برگرد برای دکتر میفرستم
[ترجمه ترگمان]به رختخواب برگرد به دنبال دکتر خواهم فرستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He was so ill that we had to send for a doctor.
[ترجمه گوگل]آنقدر حالش بد بود که مجبور شدیم برای دکتر بفرستیم
[ترجمه ترگمان]او آنقدر بیمار بود که ما مجبور شدیم یک دکتر بفرستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Leave this house now, or I will send for the police.
[ترجمه گوگل]حالا این خانه را ترک کن وگرنه برای پلیس می فرستم
[ترجمه ترگمان]همین الان از این خونه برو وگرنه پلیس رو می فرستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Eric didn't even have the common sense to send for a doctor.
[ترجمه گوگل]اریک حتی عقل سلیمی نداشت که بفرستد برای دکتر
[ترجمه ترگمان]اریک حتی عقل سلیم هم برای فرستادن دکتر نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• call out to, invite, summon

پیشنهاد کاربران

دنبال کسی فرستادن
یا کسی را احضار کردن
مثال
She sent for a plumber
او یه لوله کش گرفته / احضار کرده

بپرس