senescence

/səˈnesəns//sɪˈnesns/

معنی: پیری، سالخوردگی
معانی دیگر: پیری

جمله های نمونه

1. This would allow direct measurement of how far senescence in the original population had been caused by accumulation of partially recessive mutations.
[ترجمه گوگل]این امکان اندازه گیری مستقیم میزان پیری در جمعیت اصلی را می دهد که توسط تجمع جهش های نیمه مغلوب ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]این امر امکان اندازه گیری مستقیم میزان senescence در جمعیت اصلی را فراهم می آورد که ناشی از تجمع جهش های منفرد مغلوب بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Senescence of clones is probably caused by the accumulation of deleterious mutations.
[ترجمه گوگل]پیری کلون ها احتمالاً به دلیل تجمع جهش های مضر ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]senescence کلون احتمالا ناشی از تجمع جهش های deleterious است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It was comfortable with its premature senescence but at the same time was wired with a wildness and youthful energy.
[ترجمه گوگل]با پیری زودرس خود راحت بود اما در عین حال با انرژی وحشی و جوانی همراه بود
[ترجمه ترگمان]اما در عین حال با هم بودن راحت بود، اما در عین حال با انرژی سرد و جوانی به هم وصل شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. An even later flight to assess late senescence of the cereal crops might be undertaken this year.
[ترجمه گوگل]پروازی حتی دیرتر برای ارزیابی پیری دیرهنگام محصولات غلات ممکن است امسال انجام شود
[ترجمه ترگمان]حتی یک پرواز بعدی برای ارزیابی اواخر senescence محصول غلات در سال جاری ممکن است انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Cytokinin is an important phytohormone involved in delaying senescence of plant leaf, and isopentenyl transferase (IPT) gene encodes the key enzyme that catalyzes cytokinin biosynthesis.
[ترجمه گوگل]سیتوکینین یک فیتوهورمون مهم است که در به تاخیر انداختن پیری برگ گیاه نقش دارد و ژن ایزوپنتنیل ترانسفراز (IPT) آنزیم کلیدی که بیوسنتز سیتوکینین را کاتالیز می کند، کد می کند
[ترجمه ترگمان]Cytokinin یکی از عوامل مهم دخیل در به تاخیر انداختن senescence برگ گیاهی است و ژن isopentenyl transferase، آنزیمی را که biosynthesis cytokinin را کاتالیز می کند، کدگذاری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Like cell proliferation, differentiation and apoptosis, cellular senescence is a fundamental feature of normal cells.
[ترجمه گوگل]مانند تکثیر سلولی، تمایز و آپوپتوز، پیری سلولی یکی از ویژگی های اساسی سلول های طبیعی است
[ترجمه ترگمان]همانند تکثیر سلولی، تمایز و آپوپتوز، senescence سلولی یکی از ویژگی های بنیادی سلول های طبیعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The presence of leaf senescence is a result of metabolism disadjustment in active oxygen and free radicals inside the body.
[ترجمه گوگل]وجود پیری برگ در نتیجه اختلال متابولیسم در اکسیژن فعال و رادیکال های آزاد داخل بدن است
[ترجمه ترگمان]حضور of برگ نتیجه متابولیسم در اکسیژن فعال و رادیکال های آزاد در بدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The role of serine endopeptidase in cu-cumber leaf senescence was studied by using the inhibitor of serine endopeptidase and plant growth regulators(6-BA and ABA)on darkness-induced cucumber leaves.
[ترجمه گوگل]نقش سرین اندوپپتیداز در پیری برگ خیار با استفاده از مهارکننده سرین اندوپپتیداز و تنظیم‌کننده‌های رشد گیاهی (6-BA و ABA) روی برگ‌های خیار ناشی از تاریکی بررسی شد
[ترجمه ترگمان]نقش سرین endopeptidase در برگ مس - cumber با استفاده از بازدارنده های سرین endopeptidase و تنظیم کننده های رشد گیاه (۶ - BA و ABA)بر روی برگ های خیار در تاریکی مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. These results suggested that flesh lignification was a senescence phenomenon in postharvest loquat fruits, and inappropriate chilling storage will promote the incidence of flesh lignification.
[ترجمه گوگل]این نتایج نشان می‌دهد که lignification گوشت یک پدیده پیری در میوه‌های لوکوت پس از برداشت است و ذخیره‌سازی نامناسب سرد باعث افزایش بروز lignification گوشت می‌شود
[ترجمه ترگمان]این نتایج حاکی از آن است که گوشت lignification یک پدیده senescence در postharvest loquat fruits بوده است و ذخیره سازی دلسرد کننده نامناسب، میزان شیوع گوشت را افزایش خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The effects of 1-MCP treatments on senescence and quality of snap bean during storage were investigated.
[ترجمه گوگل]اثرات تیمار 1-MCP بر پیری و کیفیت لوبیا اسنپ در طول نگهداری بررسی شد
[ترجمه ترگمان]اثرات عملیات ۱ - MCP بر روی senescence و کیفیت لوبیا در حین ذخیره سازی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The increase in firmness during postharvest loquat fruit senescence showed similar characteristic to tissue lignification of chilling injury, however, the mechanism might be different.
[ترجمه گوگل]افزایش سفتی در طول پیری میوه لوکوت پس از برداشت، ویژگی مشابهی را با لیگنیکاسیون بافت آسیب سرما نشان داد، با این حال، مکانیسم ممکن است متفاوت باشد
[ترجمه ترگمان]افزایش استحکام در طول postharvest loquat fruit نشان داد که ویژگی مشابهی برای ترمیم بافت آسیب دیده از سردخانه وجود دارد، با این حال مکانیزم ممکن است متفاوت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. And exogenous Spermine could retard drought-sensitive Variety senescence better than drought-resistant one under water stress.
[ترجمه گوگل]و اسپرمین اگزوژن می تواند پیری واریته حساس به خشکی را بهتر از نمونه مقاوم به خشکی تحت تنش آبی به تاخیر بیندازد
[ترجمه ترگمان]و spermine بیرونی ممکن است Variety خشکسالی حساس را به طور بهتر از خشکسالی مقاوم در برابر خشکسالی به تعویق بیاندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The effects of selenium in resisting senescence and inhibiting tumorous cellular growths are accomplished through its effects on cellular telomerase.
[ترجمه گوگل]اثرات سلنیوم در مقاومت در برابر پیری و مهار رشد سلولی تومور از طریق اثرات آن بر تلومراز سلولی انجام می شود
[ترجمه ترگمان]اثرات سلنیوم در مقاومت در برابر senescence و مهار رشد سلولی tumorous از طریق اثرات آن بر telomerase سلولی انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This is rather a trivial example: if teeth were the only problem, senescence could be cured by false teeth.
[ترجمه گوگل]این یک مثال بی اهمیت است: اگر دندان ها تنها مشکل بودند، پیری را می توان با دندان مصنوعی درمان کرد
[ترجمه ترگمان]این یک مثال ناچیز است: اگر دندان تنها مشکل باشد، senescence می تواند با دندان های مصنوعی درمان شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پیری (اسم)
age, old age, senescence, senility

سالخوردگی (اسم)
senescence, senility, dilapidation

انگلیسی به انگلیسی

• aging process, process of growing older

پیشنهاد کاربران

noun [ U] BIOLOGY specialized
the fact of becoming older, and therefore being in less good condition and less able to function well
اسم، زیست شناسی، تخصصی
پیر و ناتوان یا فرتوت، یا سالخوردگی بیولوژیکی، فرایند زوال و کاهش نیروی موجود زنده در گذر زمان است. فرایند پیر شدن اصطلاحاً درباره جانداران زنده قابل اطلاق است ولی معمولاً درباره جانوران استفاده می شود. به علم شناخت سالخوردگی، زیست پیری شناسی ( biogerontology ) گفته می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

In recent years, scientists have looked into the inevitability of aging and the associated deterioration of the body ( technically known as senescence ) .
Senescence refers to gradual deterioration with age and in animals is typically very obvious under zoo conditions.

senescencesenescence
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/senescence?q=Senescence• https://en.wikipedia.org/wiki/Senescence
دوره سالخوردگی، کهولت سن، پیری، پیر شدن، سالمندی، دوام
پیرشدگی
پیری
کهولت

بپرس