shipped

جمله های نمونه

1. they shipped their publications clandestinely into the country
آنها نشریات خود را پنهانی به داخل کشور می فرستادند.

2. we shipped in london
ما در لندن سوار کشتی شدیم.

3. we shipped the cattle to chicago by rail
دام ها را با ترن به شیکاگو فرستادیم.

4. we shipped the goods overland
کالاها را از راه خشکی فرستادیم.

5. the boat had shipped a good deal of water
آب فراوان به داخل قایق رسوخ کرده بود.

6. here oranges are crated and shipped by trucks
در اینجا پرتقال ها را در جعبه می گذارند و با کامیون ارسال می کنند.

7. to have some peace, we shipped the children off to grandma's house
برای داشتن قدری آرامش بچه ها را به خانه ی مادر بزرگ فرستادیم.

8. we are flying to australia but our car is being shipped
ما با هواپیما به استرالیا می رویم ولی اتومبیلمان با کشتی فرستاده می شود.

انگلیسی به انگلیسی

• sent, transported (by ship, aircraft, etc.)

پیشنهاد کاربران

ارسال کردن ( با کشتی )
ارسال شده
حمل شده توسط کشتی
فرستادن
ارسال کردن

بپرس