shoes

جمله های نمونه

1. shoes sold at cost in the sale
کفش هایی که در حراج به قیمت تمام شده به فروش می رفت

2. shoes under the table
کفش های زیر میز

3. shoes with low heel
کفش های پاشنه کوتاه

4. brake shoes contact the inside diameter of the drum
کفشک ترمز با درون کاسه ی ترمز در تماس در می آید.

5. everyday shoes
کفش معمولی (در برابر کفش مهمانی و غیره)

6. flat shoes
کفش (زنانه ی) بی پاشنه

7. flimsy shoes
کفش بی دوام

8. heavy-duty shoes
کفش کار

9. his shoes and pants don't match
کفش و شلوار او به هم نمی خورند.

10. his shoes left prints in the snow
کفش های او روی برف اثر باقی می گذاشت.

11. his shoes were covered with cakes of mud
لایه هایی از گل کفش هایش را پوشانده بود.

12. machine-made shoes
کفش ماشینی

13. mending shoes
تعمیر کفش

14. my shoes are in need of new heels
کفش هایم نیاز به پاشنه ی نو دارند.

15. my shoes are old, yours are new
کفش های من کهنه اند و کفش های شما نو هستند.

16. my shoes are pretty well shot
کفش های من حسابی کهنه شده است.

17. my shoes hurt
کفش هایم (پاهایم را) می زنند.

18. my shoes were beginning to wear
کفش هایم داشتند کهنه می شدند.

19. overpriced shoes
کفش های گران (زیاد قیمت گذاری شده)

20. pegged shoes
کفش های گرمیخ دار

21. platform shoes
کفش لژدار

22. shiny shoes
کفش های براق

23. these shoes are too tight for me
این کفش ها برای من خیلی تنگ است.

24. these shoes are two sizes too large for me
این کفش ها دو شماره برای من بزرگ هستند.

25. these shoes are very durable
این کفش ها بسیار با دوام هستند.

26. these shoes do not fit
این کفش اندازه نیست.

27. these shoes need heeling
این کفش ها نیاز به پاشنه ی نو دارند.

28. these shoes ought to fit you
این کفش ها باید به پای شما بخورد.

29. these shoes pinch my toes
این کفش ها انگشتان پایم را می زنند.

30. these shoes were designed for ice and snow
این کفش ها برای یخ و برف ساخته شده است.

31. these shoes will last long
این کفش ها خیلی با دوام است.

32. tight shoes can deform feet
کفش تنگ می تواند پاها را از ریخت بیاندازد.

33. well-worn shoes
کفش های کاملا کهنه

34. his monstrous shoes
کفش های عظیم او

35. his new shoes squeaked
کفش های نو او جیر جیر می کردند.

36. his polished shoes gleamed
کفش های واکس زده اش برق می زد.

37. the child's shoes were covered with mud
کفش های بچه از گل پوشیده بود.

38. the new shoes had caused blisters on his toes
کفش های نو بر انگشتان پایش تاول ایجاد کرده بود.

39. the new shoes made his feet calloused and painful
کفش های نو پاهای او را پینه زده و دردناک کرد.

40. the ordered shoes were delivered yesterday
کفش های سفارشی دیروز تحویل داده شد.

41. to mend shoes
کفش تعمیر کردن

42. to shine shoes
کفش واکس زدن

43. to tuck shoes in a suitcase
کفش ها را در چمدان جا دادن

44. to wear shoes
کفش پوشیدن

45. fill one's shoes
جای کس دیگر را گرفتن،جانشین دیگری شدن

46. in another's shoes
در مقام یا موقعیت شخصی دیگر،به جای کسی دیگر

47. a pair of shoes
یک جفت کفش

48. a purse and shoes that are a good match
کیف زنانه و کفش که خوب به هم می خورند.

49. he piled the shoes on top of each other
او کفش ها را روی هم انباشته کرد.

50. he took his shoes off and heaved a deep sigh
او کفش های خود را درآورد و آه ژرفی کشید.

51. i took my shoes off and stretched on the sofa
کفش های خود را در آوردم و روی کاناپه دراز کشیدم.

52. one of my shoes has been found but its mate has disappeared!
یکی از کفش هایم پیدا شده،ولی لنگه ی دیگرش غیب شده !

53. please scrape your shoes before entering
لطفا پیش از ورود کفش های خود را (با مالیدن به کفش پاک کن) تمیز کنید.

54. she cleans our shoes every night because she enjoys being a martyr
او هر شب کفش های ما را تمیز می کند چون دوست دارد خود را مظلوم جلوه دهد.

55. the cobbler repairs shoes
پینه دوز کفش ها را پینه دوزی می کند.

56. the quantity of shoes produced
شمار کفش های تولید شده

57. they took the shoes back and reimbursed me
کفش ها را پس گرفتند و پولم را پس دادند.

58. shake in one's shoes
(خودمانی) زهره ترک شدن،خیلی ترسیدن،به خود لرزیدن

59. a new pair of shoes
یک جفت کفش نو

60. after a while these shoes will stretch
پس از مدتی این کفش ها گشاد خواهند شد.

61. he laced up his shoes
بند کفش خود را بست.

62. the heels of his shoes are completely scuffed
پاشنه ی کفش های او کاملا ساییده شده است.

63. the runners wore cleated shoes
دوندگان،کفش های گل میخ دار پوشیدند.

64. don't come in with your shoes on!
با کفش وارد نشو!

65. he fished one of his shoes from under the bed
یک لنگه کفش خود را از زیر تخت در آورد.

66. i have lost my own shoes and nobody else's (shoes) fit me!
کفش های خودم را گم کرده ام و کفش های هیچکس دیگر به پایم نمی خورد!

67. the bottoms of his climbing shoes were spiked
ته کفش های کوه نوردی او گلمیخ دار بودند.

68. the dog sniffed at my shoes
سگ به کفش هایم بینی مالید (آنها را نف نف کنان بو کرد).

69. the store took back the shoes and repaid my money
فروشگاه کفش ها را گرفت و پولم را پس داد.

پیشنهاد کاربران

جفت کفش
کفش ها
The people are at department store. Because they want buy shoes
1 جفت کفش
هر نوع کفشی که می خواهد باشد زنانه ، مردانه فرقی ندارد
کفش پاشنه بلند
کفش پاشنه کوتاه
کتونی
کفش ساق دار

1 جفت کفش

کفش
فرقی نداره که زنانه باشه یا مردانه کلا کفش
کفش، کتونی
کفش

بپرس