shooting gallery

/ˈʃuːtɪŋˈɡæləri//ˈʃuːtɪŋˈɡæləri/

(در سیرک ها و بازارهای مکاره و غیره) محل تمرین تیراندازی (معمولا با تفنگ بادی)، میدان تیراندازی تمرینی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any place designed for target practice, such as a target range.

جمله های نمونه

1. Police raided a well-known shooting gallery on Thursday night.
[ترجمه گوگل]پلیس پنجشنبه شب به یک سالن تیراندازی معروف یورش برد
[ترجمه ترگمان]پلیس در شب پنجشنبه به یک گالری تیراندازی معروف یورش برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Both Grouse Shoot and Shooting Gallery provide a single target which must be hit before it goes out of bounds.
[ترجمه گوگل]هم Grouse Shoot و هم Shooting Gallery یک هدف را ارائه می دهند که باید قبل از خارج شدن از محدوده مورد اصابت قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]هر دو گالری عکس برداری و تیراندازی یک هدف واحد را فراهم می کنند که باید قبل از خروج از محدوده مورد هدف قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Pall Mall Shooting Gallery, now defunct.
[ترجمه گوگل]Pall Mall Shooting Gallery، اکنون منحل شده است
[ترجمه ترگمان]* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. So you'd slip into a shooting gallery to test the dope.
[ترجمه گوگل]بنابراین برای آزمایش دوپ وارد یک سالن تیراندازی می شوید
[ترجمه ترگمان]پس تو به یه گالری تیراندازی رفتی تا مواد رو آزمایش کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Adding to the noise and jollity were a shooting gallery and coconut shy.
[ترجمه گوگل]یک گالری تیراندازی و خجالتی نارگیل به سر و صدا و شادی اضافه می کرد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر سر و صداها و خوشحالی، یک گالری عکاسی و نارگیل خجالتی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Well,(Sentence dictionary) the shooting gallery is now closed; the experimental results are coming in.
[ترجمه گوگل]خب، (فرهنگ جمله ها) گالری تیراندازی اکنون بسته است نتایج تجربی در حال آمدن است
[ترجمه ترگمان]خوب، (فرهنگ لغت نامه)، گالری عکاسی اکنون بسته شده است؛ نتایج تجربی در حال انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Bad: Arcadey, shooting gallery - like feel ; vehicles don't control well; friendly artificial intelligence
[ترجمه گوگل]The Bad: Arcadey، گالری تیراندازی مانند احساس وسایل نقلیه به خوبی کنترل نمی کنند هوش مصنوعی دوستانه
[ترجمه ترگمان]بد: Arcadey، تیراندازی به گالری مانند احساس، وسایل نقلیه خوب کنترل نمی شوند؛ هوش مصنوعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Did you come here to open a shooting gallery?
[ترجمه گوگل]آیا برای افتتاح یک گالری تیراندازی به اینجا آمده اید؟
[ترجمه ترگمان]اومدی اینجا که یه نمایشگاه تیراندازی رو باز کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I won it at the shooting gallery.
[ترجمه گوگل]من آن را در گالری تیراندازی بردم
[ترجمه ترگمان]توی نمایشگاه تیراندازی برنده شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Multiple game modes including career, shooting gallery, and all - new challenge mode!
[ترجمه گوگل]حالت های بازی چندگانه از جمله حرفه، گالری تیراندازی، و همه - حالت چالش جدید!
[ترجمه ترگمان]چندین حالت بازی شامل شغل، گالری عکاسی، و همه حالت های چالش جدید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Only the top half of her body was visible, and she resembled a moving target on a shooting gallery.
[ترجمه گوگل]فقط نیمه بالایی بدنش قابل مشاهده بود و شبیه یک هدف متحرک در یک سالن تیراندازی بود
[ترجمه ترگمان]فقط نیمه بالایی بدنش دیده می شد و به یک هدف متحرک در نمایشگاه تیراندازی شباهت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. And they're on hand to lend a hand in the air pistol shooting gallery.
[ترجمه گوگل]و آنها آماده اند تا در گالری تیراندازی با تپانچه بادی کمک کنند
[ترجمه ترگمان]و دست در دست هم هستند که دستشان را در تپانچه خالی شلیک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Part of me thinks she's trying to have me picked off like a shooting gallery duck.
[ترجمه گوگل]بخشی از من فکر می کند که او سعی می کند من را مانند اردک تیراندازی انتخاب کند
[ترجمه ترگمان]قسمتی از وجودم فکر می کند که او می خواهد مرا مثل یک اردک پرتاب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• shooting range, place where one can go to practice shooting
a shooting gallery is a place where people use rifles to shoot at targets, especially in order to win prizes, for example at a fair.

پیشنهاد کاربران

shooting gallery ( اعتیاد )
واژه مصوب: تزریق خانه
تعریف: هر جا که در آن تزریق مواد اعتیادآور انجام شود

بپرس