show in


به داخل (یا خارج از محلی) راهنمایی کردن

جمله های نمونه

1. I saw him do his one-man show in London, which I loved.
[ترجمه گوگل]او را دیدم که نمایش تک نفره‌اش را در لندن اجرا می‌کند که دوستش داشتم
[ترجمه ترگمان]او را دیدم که در لندن یک نمایش مردانه در لندن انجام می داد که من عاشقش بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He put up a good show in the final examination.
[ترجمه گوگل]او در امتحان نهایی نمایش خوبی ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]در امتحان نهایی یک نمایش خوب برپا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Some of those photos they show in tabloid newspapers are nothing but porn.
[ترجمه گوگل]برخی از آن عکس هایی که در روزنامه های تبلوید نشان می دهند چیزی جز پورن نیست
[ترجمه ترگمان]بعضی از عکس هایی که در روزنامه های مصور دیده می شوند، چیزی جز فیلم های مستهجن نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The band was booked for a benefit show in Los Angeles.
[ترجمه گوگل]گروه برای یک نمایش سودمند در لس آنجلس رزرو شد
[ترجمه ترگمان]گروه برای نمایش مزیت در لوس آنجلس رزرو شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This is the show in which Loyd Grossman visits the houses of the famous.
[ترجمه گوگل]این نمایشی است که در آن لوید گروسمن از خانه های مشهور دیدن می کند
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که Loyd Grossman خانه های مشهور را بازدید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The team put on a good show in the competition.
[ترجمه گوگل]این تیم نمایش خوبی در این رقابت ها به نمایش گذاشت
[ترجمه ترگمان]این تیم نمایش خوبی را در این رقابت ها به نمایش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Local antiques will be put on show in a new building especially built for the collection.
[ترجمه گوگل]عتیقه های محلی در ساختمان جدیدی که مخصوص این مجموعه ساخته شده است به نمایش گذاشته می شود
[ترجمه ترگمان]اشیای عتیقه محلی در یک ساختمان جدید به ویژه برای این مجموعه ساخته خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Wagner calls his program 'the worst talk show in America,' without a hint of irony.
[ترجمه گوگل]واگنر برنامه خود را «بدترین برنامه گفتگو در آمریکا» بدون اشاره به کنایه می نامد
[ترجمه ترگمان]واگنر برنامه او را بدترین نمایش در آمریکا می نامد، بدون اینکه نشانه ای از طنز نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Right, everyone - action stations! We're starting the show in 3 minutes.
[ترجمه گوگل]درست است، همه - ایستگاه های اقدام! 3 دقیقه دیگر نمایش را شروع می کنیم
[ترجمه ترگمان]خوب، همه ایستگاه های کاری! ما نمایش را در عرض ۳ دقیقه شروع می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The designer clothes will go on show in Chicago next month.
[ترجمه گوگل]لباس‌های طراحان ماه آینده در شیکاگو به نمایش درخواهند آمد
[ترجمه ترگمان]طراح لباس ماه آینده در شیکاگو به نمایش درخواهد آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some of his paintings are on show in the local art gallery.
[ترجمه گوگل]برخی از نقاشی های او در گالری هنری محلی به نمایش گذاشته شده است
[ترجمه ترگمان]برخی از نقاشی های او در گالری هنری محلی به نمایش گذاشته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Maple trees put on their best show in the autumn.
[ترجمه گوگل]درختان افرا بهترین نمایش خود را در پاییز به نمایش می گذارند
[ترجمه ترگمان]درخت های افرا در پاییز بهترین نمایش خود را می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Our team put up a poor show in the final and lost heavily.
[ترجمه گوگل]تیم ما در فینال نمایش ضعیفی از خود به نمایش گذاشت و به شدت شکست خورد
[ترجمه ترگمان]تیم ما یک نمایش ضعیف در مسابقه نهایی گذاشت و به شدت گم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There is a flower show in the park.
[ترجمه گوگل]یک نمایش گل در پارک وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک نمایش گل در پارک وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• bring in, show someone the way in

پیشنهاد کاربران

SHOW ( SOMEONE ) IN
- to conduct a person into a room or building by opening the door for him or her
- to lead ( someone ) to the entrance
کسی را به داخل ساختمان یا اتاق راهنمایی کردن

...
[مشاهده متن کامل]

💠 Philip, get them in.
Get your asses moving.
Alright, everyone's abroad.
. . . Good morning Mr. Smith, 25.
You want to count?
Count them yourself, and show them in.
Alright, I'll get them in.
Sir, some are strong. You can give them a card.
یالا بینم. . . برید سوار شید
فیلیپ سوارشون کن.
بدو بینم، بدو. . . بدو. . .
تکون بخورید، یالا بینم. . . بدو بارک ا. . .
زود باشید، زود باشید
زودتر آقا، زودتر. . .
خیلی خب، برید بالا
برو اون ته ته، عقب عقب. . . یالا
بپرید بالا ببینم، یالا
آ بارک ا. . . برو بالا بینم معطل چی هستید
برید. . . برو آقا دیگه، معطل چی هستی
خیلی خب برو، همه سوار شدن.
. . . سام علیکم آقای اسمیت، ۲۵ نفرن.
میخواید خودتون هم بشمرید؟
خودت ساکت شون کن، یکی یکی ببرشون تو اون اتاق. مواظب شون باش.
خیالتون راحت باشه، خودم میبرمشون تو.
آقای دکتر چندتاشون هم پرزور ان. میشه براشون کارت صادر کرد هااا. . .

به داخل راهنمایی کردن

بپرس