shows

جمله های نمونه

1. he shows no care for others
او ملاحظه ی دیگران را نمی کند.

2. he shows the same craftiness as his father
او همان نیرنگ بازی های پدرش را دارد.

3. it shows long-suffering in her to put up with him
سر کردن با او،بردباری زیاد او را نشان می دهد.

4. religion shows how mankind individually and corporately should live
مذهب نشان می دهد که بشر باید چگونه به صورت فردی و گروهی زندگی کند.

5. the shows to be presented are old
برنامه هایی که نشان داده خواهند شد قدیمی هستند.

6. a clock shows the time
ساعت زمان را نشان می دهد.

7. charlie chaplin's shows used to amuse everyone
نمایش های چارلی چاپلین همه را می خنداند.

8. his speech shows that he can read the mood of the people
نطق او نشان می دهد که از دل مردم خبر دارد.

9. meretricious theatrical shows
نمایش های تئاتری جلف

10. my son shows great promise as a poet
پسرم در شاعری آینده ی خوبی خواهد داشت.

11. this cave shows evidence of human occupation
این غار دارای نشانه هایی از سکونت انسان است.

12. this letter shows hassan's claims to be false
این نامه دروغ بودن ادعاهای حسن را ثابت می کند.

13. this pictur shows him swimming
این عکس او را در حال شنا کردن نشان می دهد.

14. white cloth shows dirt
پارچه ی سفید چرک تاب است.

15. a work that shows the skill of that great master's hand
اثری که مهارت آن استاد بزرگ را نشان می دهد

16. the classical legacy shows the abundant invention of the ancient greeks
میراث کلاسیک نشانگر خلاقیت سرشار یونانیان باستان است.

17. the number 2. 42 shows a higher precision than the number 2. 4
عدد 2/42 خرده نمایی بیشتری را نشان می دهد تا عدد 2/4.

18. the picture's background shows mountains and its foreground consists of a tree and two horses
زمینه ی تصویر،کوه و در پیش نمای آن یک درخت و دو اسب وجود دارد.

19. this new book shows that parvin etessami was a great poet
این کتاب جدید نشان می دهد که پروین اعتصامی شاعری بزرگ بود.

20. your whole shape shows when you stand against the light
وقتی جلو نور می ایستی تمام هیکلت نمایان می شود.

21. a flaw that hardly shows
عیبی که کم توی چشم می خورد

22. sayyad has staged many shows
صیاد نمایش های زیادی را روی صحنه آورده است.

23. the caring the bitch shows for the kittens is anomalous
مراقبت این سگ ماده از بچه گربه ها غیرعادی است.

24. a clock on a car shows speed or the number of kilometers travelled
شمارگر اتومبیل سرعت یا تعداد کیلومترهای طی شده را نشان می دهد.

25. one of the most successful shows in the new york theater
یکی از موفق ترین نمایش های تئاتر نیویورک

26. i am a sucker for circus shows
من دیوانه ی نمایش های سیرک هستم.

27. they have put on two great shows
آنها دو نمایش عالی به صحنه آورده اند.

28. this picture is not in proportion; it shows the elephant to be smaller than a man
این عکس تناسب ندارد چون فیل را کوچکتر از انسان نشان می دهد.

29. they were oohing and aahing over the new tv shows
آنها با دیدن نمایش های جدید تلویزیون اه و اوه می کردند.

پیشنهاد کاربران

برنامه های تلویزیونی
نشان داد
جلوه
ارائه
نشان دادن
نشان دادن
نشان

بپرس