shuttlecock

/ˈʃʌtlkɑːk//ˈʃʌtlkɒk/

معنی: گوی پردار مخصوص بازی بدمینتن
معانی دیگر: (بازی بدمینتون) گوی پردار، سردواندن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small roundish piece of cork or rubber with a crown of feathers or plastic vanes, used in certain net games such as badminton; shuttle.

جمله های نمونه

1. They batted the shuttlecock back and forth across the net a few time.
[ترجمه Twenfjjfjnfj] توپ بدمینتون
|
[ترجمه گوگل]آنها چند بار با خروس شاتل در عرض تور به جلو و عقب ضربه زدند
[ترجمه ترگمان]چند بار توپ دار را به عقب و جلو پرتاب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She sent the shuttlecock flying over the net with a practised flick of the wrist.
[ترجمه گوگل]او با یک حرکت مچ دست، خروس شاتل را روی تور فرستاد
[ترجمه ترگمان]توپ پر دار و پر دار را با یک حرکت ماهرانه مچ به تور انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I suddenly saw her as the shuttlecock in the game her husband is playing with his inamorata.
[ترجمه گوگل]من ناگهان او را به عنوان خروس شاتل در بازی که شوهرش با نااموراتای خود بازی می کند دیدم
[ترجمه ترگمان]ناگهان او را به صورت گوی پر دار در بازی که شوهرش با inamorata بازی می کند، دیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They are knocking up a shuttlecock.
[ترجمه مونا راد] آنها در حال ضربه زدن به شاتل کاک ( توپ بدمینتون ) هستند.
|
[ترجمه گوگل]آنها در حال ضربه زدن به شاتل خروس هستند
[ترجمه ترگمان]are در حال knocking
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Our teacher a shuttlecock real feathers.
[ترجمه مونا راد] معلم ما یک توپ بدمینتون با پر واقعی دارد. ( has در جمله انگلیسی جا افتاده )
|
[ترجمه گوگل]معلم ما یک خروس شاتل پر واقعی است
[ترجمه ترگمان] معلم ما پر از پره ای واقعی - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I want to kick a shuttlecock.
[ترجمه مونا راد] من می خواهم به توپ بدمینتون ضربه بزنم.
|
[ترجمه گوگل]من می خواهم به یک شاتل لگد بزنم
[ترجمه ترگمان] من میخوام توپ shuttlecock رو پاره کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Sports To put ( a ball or shuttlecock ) in play, as in tennis, badminton, or jai alai.
[ترجمه گوگل]ورزش برای قرار دادن (توپ یا خروس شاتل) در بازی، مانند تنیس، بدمینتون، یا jai alai
[ترجمه ترگمان]ورزش برای قرار دادن (توپ و یا توپ دار)در بازی، مثل تنیس، بدمینتون، یا jai آلای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A kicking a shuttlecock outside the Lotus Market.
[ترجمه گوگل]لگد زدن به خروس شاتل در خارج از بازار لوتوس
[ترجمه ترگمان]یک توپ پر دار در بیرون بازار لوتوس قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Kids'games such as kicking shuttlecock, hopscotch, reading picture - story books and playing marbles were popular.
[ترجمه گوگل]بازی‌های کودکانه مانند لگد زدن به خروس، خواندن کتاب‌های تصویری-داستانی و بازی تیله رایج بودند
[ترجمه ترگمان]بازی های کودکان مانند لگد زدن، پر دار، hopscotch، خواندن کتاب های داستان مصور و مهره بازی مشهور بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Do you have a spare shuttlecock?
[ترجمه گوگل]آیا شاتل یدکی دارید؟
[ترجمه ترگمان]تو یه توپ shuttlecock اضافی داری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Their shuttlecock ended up on the tree branch.
[ترجمه مونا راد] توپ بدمینتون آن ها روی شاخه درخت افتاد.
|
[ترجمه گوگل]خروس شاتل آنها به شاخه درخت ختم شد
[ترجمه ترگمان]shuttlecock در شاخه درختی باقی مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But I'm also good at shuttlecock kicking.
[ترجمه Ramtin] من در ضربه زدن به توپ بدمینتون خوب هستم.
|
[ترجمه گوگل]اما من در زدن لگد شاتل هم خوب هستم
[ترجمه ترگمان]اما در شوت کردن shuttlecock هم خوب هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Love is the shuttlecock, playing the computer.
[ترجمه گوگل]عشق همان کالسکه است که با کامپیوتر بازی می کند
[ترجمه ترگمان]عشق، گوی پر دار، بازی کردن با کامپیوتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گوی پردار مخصوص بازی بدمینتن (اسم)
shuttlecock

انگلیسی به انگلیسی

• hit back and forth, toss something back and forth
birdie, object that is hit back and forth in the game of badminton (composed of a lightweight head and feathered tail); game of battledore
a shuttlecock is the small, feathered object that you hit over the net in a game of badminton.

پیشنهاد کاربران

shuttlecock ( n ) ( ʃʌt̮lˌkɑk ) ( also birdie ) =the object that players hit backward and forward in the game of badminton
shuttlecock
خبر
توپ بدمینتون، که با ست راکت خریداری می شود.
هر توپی که با آن بدمینتون بازی کنند فرقی هم نداره چی باشه فقط توپ باشه.
توپ بدمینتون
توپ بدمینتون

بپرس