sideburns

/ˈsaɪdbɝːnz//ˈsaɪdbɜːnz/

معنی: خط ریش، موی سر درجلو گوشها
معانی دیگر: (سلمانی مردانه) لاپات، موی جلو گوش ها، لاپات، موی سر درجلو گوشها، خط ریش

بررسی کلمه

اسم جمع ( plural noun )
• : تعریف: a growth of hair or whiskers along the side of a man's face, esp. when the rest of the beard has been shaved off.

جمله های نمونه

1. I grew my sideburns again, halfway down the side of my ears.
[ترجمه گوگل]پهلوهایم را دوباره تا نیمه کنار گوشم بزرگ کردم
[ترجمه ترگمان]من دوباره خط ریش خود را در نیمه راه گوش خودم بزرگ کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Thin black sideburns extended down to his earlobes in the style cartoonists adopted as the distinguishing mark of high-toned cads.
[ترجمه گوگل]ساقه های نازک مشکی تا لاله گوش او به سبکی که کاریکاتوریست ها به عنوان علامت متمایز کننده کادوهای با رنگ بالا انتخاب می کردند، کشیده می شد
[ترجمه ترگمان]sideburns سیاه نازک به سمت لاله گوشش در سبک cartoonists که به عنوان نشانه متمایز of با ته رنگ بالا طراحی شده بودند، گسترش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You can laugh at his sideburns.
[ترجمه گوگل]می توانی به پهلویش بخندی
[ترجمه ترگمان] میتونی به خط ریش هاش بخندی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Pale facial disc distinctively edged black, forming sideburns.
[ترجمه گوگل]دیسک رنگ پریده صورت با لبه های مشکی مشخصی که باعث ایجاد سوزش پهلو می شود
[ترجمه ترگمان]دیسک صورت کمرنگ به طور متمایز به رنگ سیاه در آمد و sideburns شکل گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He had always kept it close-cropped; occasional sideburns were his sole concession to the style of the hippie era.
[ترجمه گوگل]او همیشه آن را بسته نگه داشته بود گاه به گاه کنار زدن تنها امتیاز او به سبک دوران هیپی بود
[ترجمه ترگمان]او همیشه آن را کوتاه و کوتاه نگه داشته بود؛ گهگاه sideburns تنها امتیاز او به سبک هیپی ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They were Movement people; they had Movement sideburns and Movement voices.
[ترجمه گوگل]آنها افراد جنبش بودند آنها فرازهای جنبش و صداهای جنبش داشتند
[ترجمه ترگمان]آن ها مردمانی بودند که جنبش و صداهای جنبش داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This might explain why sideburns, bellbottoms and Teresa Teng became such a fad.
[ترجمه گوگل]این ممکن است توضیح دهد که چرا ساق پا، کمربند و ترزا تنگ چنین مد شده اند
[ترجمه ترگمان]این ممکن است توضیح دهد که چرا sideburns، bellbottoms و Teresa تنگ به چنین هوسی درآمده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He also sparked a new interest in sideburns.
[ترجمه گوگل]او همچنین علاقه جدیدی را به سوهان ها برانگیخت
[ترجمه ترگمان]او همچنین علاقه جدیدی به sideburns ها به وجود آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They're as endearing and enduring as their sideburns.
[ترجمه گوگل]آنها به همان اندازه دوست داشتنی و بادوام هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها به اندازه خط ریش عزیز و دوست داشتنی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Froome doesn't do sideburns and style, but he climbs mountains better than his more famous team-mate.
[ترجمه گوگل]فروم سایدبرنگ و استایل انجام نمی دهد، اما او بهتر از هم تیمی مشهورترش از کوه ها بالا می رود
[ترجمه ترگمان]Froome این کار را به سبک و سبک انجام نمی دهد، اما او از کوه ها بهتر از هم تیمی خود صعود می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Unshaven with long sideburns and close-cropped hair, Mr. Abas greeted acquaintances as they passed by, smoked Camels, flicked the butts into the street and coughed raucously.
[ترجمه گوگل]آقای عباس بدون تراشیدن با لبه‌های بلند و موهای کوتاه، وقتی آشنایان از آنجا می‌گذشتند احوالپرسی می‌کرد، شتر می‌کشید، باسن‌ها را به خیابان تکان می‌داد و سرفه‌های تند می‌کرد
[ترجمه ترگمان]با موهای بلند و خط ریش بلند و موهای کوتاه و کوتاه، اقای Abas که از کنارشان گذشتند، Camels دود کردند و the را به خیابان پرت کردند و با صدای بلند سرفه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Justice sported long sideburns and Buddy Holly glasses long after they were fashionable.
[ترجمه گوگل]جاستیس مدت‌ها پس از مد روز، بادی هالی و عینک‌های بادی هالی بلند را استفاده می‌کرد
[ترجمه ترگمان]روزنامه عدالت مدت ها بعد از آن که مد روز بود، خط ریش و بادی به طول انجامید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. For Marlene Dietrich, his sideburns turned him into "an Egyptian beatnik".
[ترجمه گوگل]برای مارلن دیتریش، ساقه‌های پهلویش او را به «یک بیت‌نیک مصری» تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان]برای Marlene دیتریخ، sideburns او را به \"an مصری\" تبدیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. "Wiggo" did, with sideburns and sans drugs.
[ترجمه گوگل]«ویگو» این کار را کرد، با سوزش کناره‌ها و بدون مواد مخدر
[ترجمه ترگمان]\" این کار را با sideburns و sans انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خط ریش (اسم)
sideburns

موی سر در جلو گوشها (اسم)
sideburns

انگلیسی به انگلیسی

• patches of facial hair located directly in front of the ears
if a man has sideburns, he has a strip of hair growing down the side of each cheek.

پیشنهاد کاربران

بپرس