sidecar

/ˈsaɪdkɑːrr//ˈsaɪdkɑː/

معنی: درشکه چهار چرخه، اتاقک موتورسیکلت
معانی دیگر: اتاقک موتورسیکلت، درشکه چهارچرخه، جای اضافی چر داردر پهلوی راننده موتور سیکلت، سایدکار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a small, open, one-passenger car supported by a wheel at one side and attached to a motorcycle at the other.

(2) تعریف: a cocktail made of brandy, an orange-flavored liqueur, and lemon juice.

جمله های نمونه

1. Gripping the sides of the sidecar, he urged Yanto to increase the already rapid pace.
[ترجمه گوگل]او با گرفتن کناره های ماشین کناری، از یانتو خواست که سرعت قبلی را افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]در دو طرف اتاقک را فشار داد و از Yanto خواست تا سرعت حرکت سریع را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Organised by the Eastern Sporting Sidecar Association, the first of 1scheduled meetings this year has attracted a top class entry.
[ترجمه گوگل]سازماندهی شده توسط انجمن ورزش های جانبی شرقی، اولین جلسه از 1 برنامه ریزی شده امسال، یک ورودی کلاس برتر را به خود جلب کرده است
[ترجمه ترگمان]سازمان دهی سازمان ورزشی ورزشی شرقی، اولین جلسه برنامه ریزی شده امسال در سال جاری، ورود به طبقه بالا را به خود جلب کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She'd arrived in the sidecar of Miss Brahms's current beau and her coiffure had suffered terrible punishment as a result.
[ترجمه گوگل]او با ماشین کناری معشوقه کنونی دوشیزه برامز آمده بود و در نتیجه مانتویش مجازات وحشتناکی را متحمل شده بود
[ترجمه ترگمان]او به اتاقک کالسکه خانم برامس رسیده بود، و این آرایش موی سرش در نتیجه تنبیه وحشتناکی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Because in sidecar racing passengers matter.
[ترجمه گوگل]زیرا در مسابقات اتومبیلرانی کناری مسافران اهمیت دارند
[ترجمه ترگمان]چون در اتاقک راننده، مهم نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A motorbike and sidecar was illuminated by light from the naked bulb inside the kitchen.
[ترجمه گوگل]یک موتورسیکلت و ماشین کناری با نور لامپ برهنه داخل آشپزخانه روشن شده بود
[ترجمه ترگمان]یک موتورسیکلت و اتاقک با نور لامپ برهنه داخل آشپزخانه روشن شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There was a deafening bang and the sidecar broke away from the bike completely.
[ترجمه گوگل]صدای بلندی شنیده شد و ماشین کناری کاملاً از دوچرخه جدا شد
[ترجمه ترگمان]صدای انفجار کر کننده به گوش رسید و اتاقک به طور کامل از موتور جدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We made some good runs in our motorcycle sidecar at WOS 200
[ترجمه گوگل]ما در WOS 200 با موتور سیکلت خود دوندگی خوبی داشتیم
[ترجمه ترگمان]ما مقداری خوب در اتاقک موتور سیکلت خود در WOS ۲۰۰ (۲۰۰)ساختیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Even if the sidecar had a windscreen to protect your hair?
[ترجمه گوگل]حتی اگر ماشین کناری دارای شیشه جلو برای محافظت از موهای شما باشد؟
[ترجمه ترگمان]حتی اگر اتاقک جلوی اتومبیل بود تا از موهات محافظت کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Patrol T pairs classic sidecar styling with modern amenities like two-wheel drive, off-road-ready suspension, and dual disc brakes.
[ترجمه گوگل]Patrol T طراحی کلاسیک خودروی کناری را با امکانات مدرنی مانند دو چرخ متحرک، سیستم تعلیق آماده خارج از جاده، و ترمزهای دیسکی دوگانه ترکیب می‌کند
[ترجمه ترگمان]تی تی تی تی به همراه امکانات مدرن مانند رانندگی دو چرخ، تعلیق از راه دور، و ترمزهای دیسکی دوتایی استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A sidecar is a smooth drink but it has a powerful kick.
[ترجمه گوگل]ماشین کناری یک نوشیدنی روان است اما ضربه ای قوی دارد
[ترجمه ترگمان]یک اتاقک یک نوشیدنی آرام است، اما ضربه محکمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Motor cycles with or without a sidecar, invalid carriages and threewhelled motor vehicles with an unladen weight no exceeding 400 kg (900 lbs.
[ترجمه گوگل]موتورسیکلت‌های با یا بدون کالسکه، واگن‌های نامعتبر و وسایل نقلیه موتوری سه چرخه با وزن بدون بار بیش از 400 کیلوگرم (900 پوند)
[ترجمه ترگمان]چرخه های موتور با یا بدون یک اتاقک، کالسکه های نامعتبر و وسایل نقلیه موتوری threewhelled با وزن unladen از ۴۰۰ کیلوگرم (۹۰۰ پوند)عبور می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Billy Tolboys pulled up the collar of his ancient leather overcoat and hunched down even deeper into the motorcycle sidecar. Sentence dictionary
[ترجمه گوگل]بیلی تولبویز یقه مانتو چرمی قدیمی خود را بالا کشید و حتی بیشتر به داخل کابین موتورسیکلت خم شد فرهنگ لغت جمله
[ترجمه ترگمان]بیلی Tolboys یقه چرم کهنه خود را بالا کشید و حتی بیشتر در اتاقک موتور سیکلت خم شد لغت نامه از جمله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Was there a secret passenger on the back seat of the bike, or in some imaginary sidecar?
[ترجمه گوگل]آیا یک مسافر مخفی روی صندلی عقب دوچرخه یا در یک ماشین کناری خیالی وجود داشت؟
[ترجمه ترگمان]آیا یک مسافر پنهانی در صندلی عقب دوچرخه بود یا در اتاقک خیالی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I potter and practise on my newly-restored Orange Beast, my socket set in the sidecar and patience at the ready.
[ترجمه گوگل]من سفالگری می کنم و روی جانور نارنجی تازه بازسازی شده ام تمرین می کنم، سوکتم در کالسکه کناری قرار دارد و صبر آماده است
[ترجمه ترگمان]من در اتاقک خودم را باز می کنم و تمرین می کنم - حیوان پیر نارنجی را دوباره تعمیر می کنم، socket در اتاقک قرار می گیرد و صبر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. And so the venture was launched as a weekend sidecar to their regular jobs.
[ترجمه گوگل]و به این ترتیب این سرمایه گذاری به عنوان خودروی فرعی آخر هفته برای مشاغل معمولی آنها راه اندازی شد
[ترجمه ترگمان]و بنابراین این سرمایه گذاری به عنوان یک اتاقک آخر هفته برای شغل های عادی خود راه اندازی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

درشکه چهار چرخه (اسم)
sidecar

اتاقک موتورسیکلت (اسم)
sidecar

انگلیسی به انگلیسی

• small passenger car attached to the side of a motorcycle
a sidecar is a kind of box with wheels which you can attach to the side of a motorbike so that you can carry a passenger in it.

پیشنهاد کاربران

بپرس