sidewall


معنی: جدار، کناره لاستیک اتومبیل، دیوار پهلویی
معانی دیگر: کناره ی لاستیک اتومبیل، دیواره ی تایر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the side of an automobile tire between the tread and the wheel rim.

جمله های نمونه

1. Such accessories as push plate, sidewall, and apron may be additionally fixed on the conveying belt so as to meet different technological requirements.
[ترجمه گوگل]لوازم جانبی مانند صفحه فشاری، دیواره کناری و پیش بند ممکن است علاوه بر این بر روی تسمه انتقال ثابت شود تا نیازهای تکنولوژیکی مختلف را برآورده کند
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Reoxidation of the polysilicon sidewall prior to silicon nitride spacer formation exacerbates the undercut.
[ترجمه گوگل]اکسیداسیون مجدد دیواره جانبی پلی سیلیکون قبل از تشکیل اسپیسر نیترید سیلیکون، آندرکات را تشدید می کند
[ترجمه ترگمان]استفاده از جداره فلز پولی سیلیکون قبل از تشکیل لایه حایل دی الکتریک باعث کاهش خطر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The sidewall formula of PCR tire was modified to improve the speed endurance performance.
[ترجمه گوگل]فرمول دیواره جانبی تایر PCR برای بهبود عملکرد استقامت سرعت اصلاح شد
[ترجمه ترگمان]استفاده از لاستیک PCR برای بهبود عملکرد استقامتی، اصلاح شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A sidewall stability is is a significant subject in drilling engineering.
[ترجمه گوگل]پایداری دیواره جانبی موضوع مهمی در مهندسی حفاری است
[ترجمه ترگمان]پایداری دیوار کناری یک موضوع مهم در مهندسی حفاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Use the crown covering sidewall tire technology as a example, describe the main features of two-stage building machine made by ORIENT Co. in Japan.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال از فناوری لاستیک دیواره جانبی روکش تاج استفاده کنید، ویژگی های اصلی دستگاه ساختمان دو مرحله ای ساخته شده توسط شرکت ORIENT در ژاپن را شرح دهید
[ترجمه ترگمان]برای مثال، از تاج پوشش محافظ دیوار کناری برای مثال، ویژگی های اصلی یک ماشین ساخت دو مرحله ای ساخته شده توسط شرکت ORIENT در ژاپن استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The shared hail adopts the sidewall supply and bottom return mode and globe nozzle outlets.
[ترجمه گوگل]تگرگ مشترک از حالت تغذیه دیواره جانبی و حالت برگشت پایین و خروجی های نازل کره استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]The مشترک از تامین دیوار کناری و حالت برگشت پایین و خروجی نازل کره استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The effect of borehole or rugosity of sidewall is corrected by means of an approximate method.
[ترجمه گوگل]اثر گمانه یا ناهمواری دیواره کناری با استفاده از روشی تقریبی اصلاح می شود
[ترجمه ترگمان]تاثیر چاله یا لبه دیوار کناری با استفاده از یک روش تقریبی تصحیح می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And three-dimensional sidewall compression inlet with 25 percent cowl position has high mass capture and total pressure recovery coefficient and isolator exit flow flied is homogeneous.
[ترجمه گوگل]و ورودی تراکمی دیواره جانبی سه بعدی با موقعیت کاسه 25 درصدی دارای ضریب جذب جرم بالا و ضریب بازیابی فشار کل و جریان خروجی ایزولاتور همگن می باشد
[ترجمه ترگمان]و ورودی تراکم جداره سه بعدی با پوشش ۲۵ درصد cowl دارای ثبت جرم بالا و ضریب بازیافت فشار کلی و ضریب جریان خروجی ایزوله کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The trans 4 polyisoprene (TPI) containing tread and sidewall compounds were tested.
[ترجمه گوگل]ترانس 4 پلی ایزوپرن (TPI) حاوی ترکیبات آج و دیواره جانبی مورد آزمایش قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]ترانس ۴ polyisoprene (TPI)حاوی tread و ترکیبات دیوار کناری مورد آزمایش قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Use the crown covering sidewall tire technology as a example, describe the main features of two-stage building machine made by ORIENT Co.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال از فناوری لاستیک دیواره جانبی پوشش تاج استفاده کنید، ویژگی های اصلی ماشین ساختمان دو مرحله ای ساخته شده توسط شرکت ORIENT را شرح دهید
[ترجمه ترگمان]برای مثال، از تاج پوشش محافظ دیوار کناری برای مثال، ویژگی های اصلی دستگاه ساخت دو مرحله ای ساخته شده توسط شرکت ORIENT را توصیف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Sidewall coring techniques are used in field development to determine the watered out degree.
[ترجمه گوگل]تکنیک‌های مغزه‌گذاری دیواره جانبی در توسعه مزرعه برای تعیین درجه آبگیری استفاده می‌شود
[ترجمه ترگمان]روش های مغزه گیری مغزه در توسعه میدان به منظور تعیین میزان آب آبیاری استفاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mainly used in rubber tire sidewall, pulp, tire and pressure, melt calendering products.
[ترجمه گوگل]به طور عمده در دیواره جانبی تایر لاستیکی، خمیر، تایر و فشار، محصولات قلندری مذاب استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]به طور عمده در دیوار حایل لاستیک، خمیر کاغذ، لاستیک و فشار استفاده می شود و محصولات calendering را ذوب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The sidewall air - blowing technology can reduce the NOx emission effectively.
[ترجمه گوگل]فن آوری دمیدن هوا از دیواره جانبی می تواند انتشار NOx را به طور موثر کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی باد دیوار کناری می تواند انتشار دی اکسید نیتروژن را به طور موثر کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Valve is cracked, antheral sidewall craze becomes several piece, wait like camphor, small Bo.
[ترجمه گوگل]دریچه ترک خورده است، شوق دیواره جانبی آنترال چند تکه می شود، مانند کافور، بو کوچک صبر کنید
[ترجمه ترگمان]مشکلات ترک خورده و ترک خورده است و این جنون چند تکه می شود، مانند کافور یا بو کوچک منتظر می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Changes of sidewall sweep angle and cowl position can influence inlet performance such as mass capture, total pressure recovery coefficient and uniformity of isolator exit flow field.
[ترجمه گوگل]تغییر زاویه رفت و برگشت دیواره جانبی و موقعیت روپوش می تواند بر عملکرد ورودی مانند جذب جرم، ضریب بازیابی فشار کل و یکنواختی میدان جریان خروجی جداکننده تأثیر بگذارد
[ترجمه ترگمان]تغییر زاویه sweep دیوار کناری و حالت cowl می تواند بر عملکرد ورودی مانند جذب انبوه، ضریب بازیافت فشار کلی و یکنواختی میدان جریان خروجی ایزوله کننده تاثیر بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جدار (اسم)
wall, septum, curtain, sidewall

کناره لاستیک اتومبیل (اسم)
sidewall

دیوار پهلویی (اسم)
sidewall

تخصصی

[برق و الکترونیک] جدار مشترک کناری
[آب و خاک] دیواره کناری

انگلیسی به انگلیسی

• side section of a tire between the wheel rim and the tread; wall which forms the side of something

پیشنهاد کاربران

sidewall ( مهندسی بسپار - تایر )
واژه مصوب: دیواره 3
تعریف: بخشی از تایر که بین شانه و طوقه قرار دارد
دیوار جانبی

بپرس