significantly

بررسی کلمه

قید ( adverb )
• : تعریف: in an amount or to an extent that is important; considerably.

- The turnout for this year's election was significantly higher than it was last year.
[ترجمه گوگل] میزان مشارکت در انتخابات امسال به میزان قابل توجهی بیشتر از سال گذشته بود
[ترجمه ترگمان] مشارکت در انتخابات امسال به میزان قابل توجهی بالاتر از سال گذشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Health problems can be significantly reduced by careful diet.
[ترجمه گوگل]مشکلات سلامتی را می توان با رژیم غذایی دقیق به میزان قابل توجهی کاهش داد
[ترجمه ترگمان]مشکلات سلامتی می تواند به میزان قابل توجهی با رژیم غذایی دقیق کاهش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. American English is significantly different from British English.
[ترجمه 🌠MM93🌠] انگلیسی آمریکایی به طور معنی داری متفاوت از انگلیسی بریتانیایی است.
|
[ترجمه رضایی] انگلیسی آمریکائی به میزان قابل توجهی با انگلیسی بریتانیائی تفاوت دارد .
|
[ترجمه گوگل]انگلیسی آمریکایی تفاوت قابل توجهی با انگلیسی بریتانیایی دارد
[ترجمه ترگمان]انگلیسی آمریکایی به طور معنی داری با انگلیسی انگلیسی تفاوت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Alcohol significantly inhibits the action of the drug.
[ترجمه گوگل]الکل به طور قابل توجهی از عملکرد دارو جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]الکل به طور قابل توجهی مانع از عمل مواد مخدر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Most people have speech, but significantly fewer have writing.
[ترجمه گوگل]اکثر مردم گفتار دارند، اما به طور قابل توجهی تعداد کمتری از آنها نوشتار دارند
[ترجمه ترگمان]اکثر مردم سخنرانی دارند، اما به طور قابل توجهی کم تر نوشتاری دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Donations have decreased significantly over the past few years.
[ترجمه گوگل]کمک های مالی طی چند سال گذشته به میزان قابل توجهی کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]کمک های خیریه در طی چند سال گذشته به طور قابل توجهی کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Eating a good diet significantly lessens the risk of heart disease.
[ترجمه امیررضا محمدی] یک رژیم خوب به طور قابل توجهی خطر ابتلا به حمله قلبی را کاهش میدهد
|
[ترجمه گوگل]داشتن یک رژیم غذایی خوب به طور قابل توجهی خطر ابتلا به بیماری های قلبی را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]خوردن یک رژیم غذایی خوب به طور قابل توجهی خطر بیماری قلبی را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. George paused, and glanced significantly in my direction.
[ترجمه گوگل]جورج مکث کرد و نگاهی چشمگیر به سمت من انداخت
[ترجمه ترگمان]جورج مکثی کرد و نگاهی پرمعنی به من انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Oil prices fluctuated significantly during October.
[ترجمه گوگل]قیمت نفت در ماه اکتبر نوسانات قابل توجهی داشت
[ترجمه ترگمان]قیمت نفت در ماه اکتبر به شدت نوسان داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Crime rates are significantly higher in urban areas .
[ترجمه گوگل]نرخ جرم و جنایت در مناطق شهری به طور قابل توجهی بالاتر است
[ترجمه ترگمان]میزان جرائم در مناطق شهری به میزان قابل توجهی بیشتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Delia's work has been significantly better this year.
[ترجمه گوگل]کار دلیا امسال به طور قابل توجهی بهتر بوده است
[ترجمه ترگمان]کار دل دل در این سال به طرز چشمگیری بهتر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Property prices did not significantly alter during 199
[ترجمه گوگل]قیمت املاک طی سال 199 تغییر قابل توجهی نداشت
[ترجمه ترگمان]قیمت املاک در سال ۱۹۹ به میزان قابل توجهی تغییر نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Social organization differs significantly between the different groups.
[ترجمه گوگل]سازمان اجتماعی بین گروه های مختلف به طور قابل توجهی متفاوت است
[ترجمه ترگمان]سازمان اجتماعی به طور معنی داری بین گروه های مختلف تفاوت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The cost of the project has increased dramatically/significantly since it began.
[ترجمه گوگل]هزینه پروژه از زمان شروع به طور چشمگیری/قابل توجه افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]هزینه این پروژه از زمان شروع به میزان قابل توجهی \/ بطور قابل توجهی افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The insulation from triple glazing is significantly greater than that from double glazing.
[ترجمه گوگل]عایق شیشه سه جداره به طور قابل توجهی بیشتر از عایق شیشه دو جداره است
[ترجمه ترگمان]عایق بندی سه جداره به طور قابل توجهی بزرگ تر از that دو جداره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in an important manner, with significance; meaningfully

پیشنهاد کاربران

به طور قابل توجه، چیزی که اهمیت زیادی داشته باشد
مثال: Her work has improved significantly.
کار او به طور قابل توجهی بهتر شده است.
چشمگیر - به نحو چشمگیری
به شکل مشهودی ، به شکل واضحی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : signify
✅️ اسم ( noun ) : significance
✅️ صفت ( adjective ) : significant
✅️ قید ( adverb ) : significantly
به طور قابل توجه و مهم
به طور قابل توجهی syn. considerably
substantially
significantly ( adv ) =profoundly ( adv )
به معناهای: اساساً، عمیقاً، شدیداً، بسیار، به طور قابل توجهی، از ته دل
حسابی، درست و درمان، بی تعارف، تمام و کمال،
با اهمیت
مشخصا
به طور مشخص
به طور معنا داری
برجسته
به میزان قابل توجهی_ بطور چشمگیری
به طور معنی داری ، به طور پر معنایی ، به طرز چشمگیری ، به طور قابل توجهی
بسیار، بسیار زیاد، زیاد، فراوان، شدیدا
به طور چشمگیر
نسبتاً
به طور چشمگیری
به طور قابل توجهی به طور چشمگیری
موضوع این بود که، جالب اینجا بود که، مسئله این بود که
۱. بطور معنی داری. با معنا ۲. بطور چشمگیری. بطور قابل ملاحظه ای ۳. جالب اینکه
به گونه ای چشمگیر
بدیهی است
به طور قابل توجهی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٥)

بپرس