sinter

/ˈsɪntər//ˈsɪntə/

معنی: رسوب، ته مانده و زوائد ذوب ان، بستن وسخت شدن
معانی دیگر: (زمین شناسی) ته نشست (به ویژه رسوبات دهانه ی چشمه های معدنی که بیشتر از سیلیکا و کربنات کلسیم هستند)، سینتر، (فلزکاری) توده ی درهم جوشیده ی فلز، همجوش، کلوخه، خاکستر، ته مانده وزوائد ذوب اهن، مواد متحجر شده دردهانه چشمه اب گرم

مترادف ها

رسوب (اسم)
alluvium, sediment, fouling, sinter, tartar, condensate, residuum, dreg

ته مانده و زوائد ذوب ان (اسم)
sinter

بستن و سخت شدن (فعل)
sinter

تخصصی

[شیمی] کلوخه سازی
[عمران و معماری] تفجوش - کلوخه - تراورس - کلوخه سازی
[مهندسی گاز] خاکستر، رسوب، بستن وسختشدن
[ریاضیات] کلوخه، بازپخت، کلوخه شدن، کلوخه کردن

انگلیسی به انگلیسی

• heat a material to just below the melting point so that it forms one solid mass

پیشنهاد کاربران

sinter ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: چشمه سنگ
تعریف: سنگی رسوبی که براثر ته نشینی مواد سیلیسی یا کربناتی از چشمه های معدنی ایجاد می شود
هم جوشی، در هم جوشی
ته نشین
جوش سفال

بپرس