sleep on it

جمله های نمونه

1. I can't decide what to do. I'll sleep on it and let you know tomorrow.
[ترجمه H] نمیتونم تصمیم بگیرم چه کار کنم . درموردش فکر میکنم و فردا بهتون اطلاع میدم
|
[ترجمه گوگل]نمی توانم تصمیم بگیرم چه کار کنم من روی آن می خوابم و فردا به شما اطلاع می دهم
[ترجمه ترگمان]نمی توانم تصمیم بگیرم چه کار کنم من روی آن می خوابم و فردا به شما اطلاع خواهم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Let me sleep on it.
[ترجمه N] بذار در موردش بیشتر فکر کنم
|
[ترجمه گوگل]بذار رویش بخوابم
[ترجمه ترگمان] بذار روش بخوابم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Don't say now if you'll take the job: sleep on it first.
[ترجمه Mihi] الان نگو که کارو قبول میکنی اول خوب بهش فکر کن
|
[ترجمه گوگل]حالا نگویید اگر این کار را می کنید: اول روی آن بخوابید
[ترجمه ترگمان]الان نگو که کار رو قبول کنی: اول بخواب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Could I sleep on it and let you know tomorrow?
[ترجمه M] آیا میتونم دربارش فکر کنم و فردا به شما خبر بدم؟
|
[ترجمه گوگل]آیا می توانم روی آن بخوابم و فردا به شما اطلاع دهم؟
[ترجمه ترگمان]میتونم روش بخوابم و فردا بهت خبر بدم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He asked if he could sleep on it.
[ترجمه مریم] اون پرسید آیا می تواند بعدا جواب دهد ؟ ( درباره آن فکر کند )
|
[ترجمه گوگل]او پرسید که آیا می تواند روی آن بخوابد؟
[ترجمه ترگمان]از او پرسید که آیا می تواند روی آن بخوابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We decided to sleep on it.
[ترجمه مهرنوش] ما تصمیم گرفتیم بیشتر درموردش فکر کنیم.
|
[ترجمه گوگل]تصمیم گرفتیم روی آن بخوابیم
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفتیم روش بخوابیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It's best if could sleep on it and then tell you first thing tomorrow morning.
[ترجمه گوگل]بهتر است روی آن بخوابید و فردا صبح اول به شما بگوید
[ترجمه ترگمان]این بهترین چیزیست که اگر می توانستم روی آن بخوابم و فردا صبح اولین چیز را به شما بگویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I was told to sleep on it and to give an answer the next day.
[ترجمه Sahar] به من گفتند راجع به آن فکر کنم و روز بعد جواب بدهم
|
[ترجمه Sahar] به من گفتند که راجع به آن فکر کنم و روز بعد جواب بدهم
|
[ترجمه گوگل]به من گفتند روی آن بخوابم و فردای آن روز جواب بدهم
[ترجمه ترگمان]به من گفتند که روی آن بخوابم و روز بعد هم جوابی بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Her parents simply told her to sleep on it. Each time, Shawn changed her mind.
[ترجمه 🌱] والدینش به سادگی به او میگفتند بعدا در مورد آن فکر کند . هر بار که شوان نظرش را تغییر می داد
|
[ترجمه گوگل]پدر و مادرش فقط به او گفتند که روی آن بخوابد هر بار، شاون نظرش را تغییر داد
[ترجمه ترگمان]والدینش به سادگی به او گفتند که روی آن بخوابد هر بار، Shawn ذهنش را تغییر داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Have a sleep on it, John, before you do anything.
[ترجمه گوگل]جان، قبل از هر کاری بخواب
[ترجمه ترگمان]جان، قبل از این که کاری بکنی بخواب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We can sleep on it and on discussing it tomorrow.
[ترجمه گوگل]ما می توانیم روی آن بخوابیم و فردا درباره آن بحث کنیم
[ترجمه ترگمان]می تونیم روش بخوابیم و فردا راجع به این موضوع بحث کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Let's sleep on it and try again tomorrow.
[ترجمه شیرین] بذار درموردش فکر کنیم و فردا دوباره امتحان کنیم
|
[ترجمه گوگل]بیا روی آن بخوابیم و فردا دوباره تلاش کنیم
[ترجمه ترگمان]بیا بخوابیم و فردا دوباره امتحان کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I really need to sleep on it and then tell you first thing tomorrow morning.
[ترجمه گوگل]من واقعاً باید روی آن بخوابم و فردا صبح اول به شما بگویم
[ترجمه ترگمان]من واقعا نیاز دارم که روی اون بخوابم و فردا صبح اولین چیزی رو که میگم رو بهت بگم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. That's ok. Sleep on it and give me a call tomorrow.
[ترجمه behrouz] خوبه ، بهش فکر کن و فردا با من تماس بگیر
|
[ترجمه گوگل]خوبه روی آن بخواب و فردا به من زنگ بزن
[ترجمه ترگمان] چیزی نیست بخواب روی اون و فردا بهم زنگ بزن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• think about something for a while before coming up with a decision

پیشنهاد کاربران

با دقت فکر و تصمیم گیری کردن، متاسفانه یکی از دوستان به اشتباه در آب نمک خواباندن معنی کردن، البته توی کتاب ۵۰۴ ترجمه شده هم یکی از اساتید همین اشتباه معنی کرده
خوب به چیزی فکر کردن ( سریع تصمیم نگرفتن )
فکراتوبکن
دربارۀ موصوعی فکر و تامل کردن
بیشتر به این معناست که دربارۀ موصوعی درنگ کنید و بعد درباره اش تصمیم بگیرید.
Think about it
بهش فکر کن
بیشتر بهش فکر کن
برای تصمیم گیری عجله نکن ، فکراتو بکن.
بیشتر بهش فکر کن.
راجع بهش فکر کن
بهش فکر کن
Dont let me sleep
در موردش فکر کن
الان بهم جواب نده
اصطلاح در آب نمک خواباندن است
شب هنگام خواب به چیزی خوب فکر کردن، با دقت فکر کردن
خوب روش فکر کن. فکراتو بکن
شب تا صبح به چیزی فکر کردن برای سبک سنگین کردن ماجرا وتصمیم گیری درست
موکول کردن تصمیم گیری به روز بعد یا دیرتر از این، عدم تصمیم گیری زودهنگام

کنایه از اروم بودن و خاموش کردن مشکلات
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس