sleeved

/sˈliːvd//sliːvd/

دارای آستین بخصوص، آستین، آستین short sleeved آستین کوتاه long sleeved آستین بلند

جمله های نمونه

1. Stretch your arm no farther than your sleeve will reach.
[ترجمه گوگل]دست خود را بیشتر از حدی که آستین به آن می رسد دراز نکنید
[ترجمه ترگمان]دستت رو بیشتر از آستینت در بیار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The friar preached against stealing and had a goose in his sleeve.
[ترجمه گوگل]راهب علیه دزدی موعظه می کرد و غازی در آستین داشت
[ترجمه ترگمان]راهب در برابر دزدی موعظه کرد و یک غاز در آستین داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Every man has a fool in his sleeve.
[ترجمه گوگل]هر مردی یک احمق در آستین دارد
[ترجمه ترگمان] هر مردی توی آستینت یه احمق هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He brushed away the tears with his sleeve.
[ترجمه Alighasempour ] او با آستین خود اشک هایش را پاک کرد
|
[ترجمه گوگل]اشک هایش را با آستین پاک کرد
[ترجمه ترگمان]اشک هایش را با آستین پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The sleeves are too long for me.
[ترجمه Alighasempour ] این آستین برای من خیلی بلند است
|
[ترجمه گوگل]آستین ها برای من خیلی بلند است
[ترجمه ترگمان]The برای من خیلی طولانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The striped band round a policeman's sleeve is to signify that he is on duty.
[ترجمه گوگل]نوار راه راه دور آستین یک پلیس به این معنی است که او در حال انجام وظیفه است
[ترجمه ترگمان]نواری راه راه که در آستین پلیس قرار دارد نشان می دهد که او در حال انجام وظیفه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. e brushed aside the tears with his sleeve.
[ترجمه گوگل]با آستینش اشک ها را کنار زد
[ترجمه ترگمان]با آستین اشک هایش را کنار زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She wiped away her tears with her sleeve.
[ترجمه گوگل]با آستین اشک هایش را پاک کرد
[ترجمه ترگمان]اشک هایش را با آستینش پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The boy plucked at Adam's sleeve.
[ترجمه گوگل]پسر آستین آدم را درید
[ترجمه ترگمان]پسر آستین آدام را کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She tugged at his sleeve to get his attention.
[ترجمه گوگل]آستین او را کشید تا توجه او را جلب کند
[ترجمه ترگمان]او آستینش را کشید تا توجه او را جلب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His sleeves were rolled up to his elbows.
[ترجمه گوگل]آستین هایش را تا آرنج بالا زده بود
[ترجمه ترگمان]آستین هایش را تا آرنجش بالا زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You could always turn the sleeves up.
[ترجمه گوگل]همیشه می توانستی آستین ها را بالا بزنی
[ترجمه ترگمان]همیشه میتونی آستین ها رو بالا بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. How many stripes are there on the sleeve of a sergeant?
[ترجمه گوگل]آستین یک گروهبان چند خط دارد؟
[ترجمه ترگمان]چند تا راه راه در آستین یک گروهبان هست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He wears crape on his sleeve.
[ترجمه گوگل]کراپ روی آستینش می پوشد
[ترجمه ترگمان] اون کرپ تو آستینش داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She edged the sleeve with lace.
[ترجمه گوگل]آستین را با توری لبه زد
[ترجمه ترگمان]آستین پیراهنش را با توری کنار زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• having sleeves, having sleeves of a particular type (i.e. short-sleeved)

پیشنهاد کاربران

به یک فرآیند تولیدی در صنعت هم گفته می شود که نوعی پوشش یا لایه در بیرون یک جسم ایجاد می کند
آستین دار

بپرس