slingshot

/sˈlɪŋˌʃɑːt//ˈslɪŋʃɒt/

(برای بچه ها) تیرکمان (مرکب از دوشاخه و کش)، تیرکمان بچه گانه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small hand-held weapon consisting of an elastic strap attached to a Y-shaped stick, used to shoot stones and the like.
مشابه: catapult, sling

جمله های نمونه

1. So he uses a slingshot to fire apples at the pears, but he misses every time.
[ترجمه گوگل]بنابراین او از تیرکمان برای شلیک سیب به گلابی استفاده می کند، اما هر بار از دست می دهد
[ترجمه ترگمان]بنابراین او از یک قلاب سنگ برای آتش سیب در گلابی استفاده می کند، اما هر دفعه دلش برای او تنگ می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A slingshot unseated this one and Scathach impaled him.
[ترجمه گوگل]تیرکمانکی این یکی را از جا در آورد و اسکاتاچ او را به چوب بست
[ترجمه ترگمان]یک سنگ slingshot روی این یکی را سرنگون کرد و Scathach او را سوراخ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Tuthanach slingshot whizzed and whirred, and two of the horsemen fell back over the mounts' haunches.
[ترجمه گوگل]تیرکمان توتاناخ ویز و چرخید، و دو تا از سوارکاران از بالای قله‌های کوه عقب افتادند
[ترجمه ترگمان]قلاب سنگ به صدا در آمد و بال زد و دو نفر از سواران روی اسب ها افتادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Exorcist people as you, with your proud slingshot and sorcery to eliminate in the courtyard of the ghosts.
[ترجمه گوگل]مردم را مثل خودت جن گیر کن، با تیرکمان و جادوی غرور خود را در حیاط ارواح از بین ببری
[ترجمه ترگمان]آدم هایی مثل تو، با slingshot proud و sorcery که در حیاط ارواح از بین می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Slingshot also features a canvas roof panel.
[ترجمه گوگل]Slingshot همچنین دارای یک پانل سقف بوم است
[ترجمه ترگمان]slingshot همچنین دارای یک قاب سقف کرباسی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. After breakfast the kid took a slingshot out of his pocket.
[ترجمه گوگل]بعد از صبحانه، بچه یک تیرکمان از جیبش درآورد
[ترجمه ترگمان]بعد از صبحانه، بچه قلاب سنگ را از جیبش درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Perfect for photo journalists, the SlingShot 100 AW uses a unique sling design to go from "carry mode" to " ready mode " in just seconds.
[ترجمه گوگل]SlingShot 100 AW که برای خبرنگاران عکاسی ایده‌آل است، از طراحی منحصربه‌فردی برای رفتن از حالت حمل به حالت آماده در عرض چند ثانیه استفاده می‌کند
[ترجمه ترگمان]برای روزنامه نگاران عکس، the ۱۰۰ AW از طرح بندی منحصر به فرد برای رفتن از \"مد حمل\" به \"مود آماده\" در عرض چند ثانیه استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A demonstrator uses a slingshot against security forces during clashes in Bangkok on May 20
[ترجمه گوگل]یک تظاهرکننده در جریان درگیری ها در بانکوک در 20 مه از تیرکمان علیه نیروهای امنیتی استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]یک تظاهرکننده در روز ۲۰ ماه مه در طی درگیری هایی در بانکوک در برابر نیروهای امنیتی از یک قلاب سنگ استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I took my slingshot from my pocket.
[ترجمه گوگل]تیرکمانم را از جیبم در آوردم
[ترجمه ترگمان] قلاب سنگ هام رو از جیبم برداشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Slingshot has a rear mounted, 3 cylinder, gasoline engine with normal aspiration and induction.
[ترجمه گوگل]Slingshot دارای یک موتور بنزینی 3 سیلندر با تنفس طبیعی و القایی است
[ترجمه ترگمان]slingshot دارای یک سیلندر عقب، ۳ سیلندر، موتور بنزینی با آرزوهای طبیعی و القا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In the updated version, he lacked his classic catapult (slingshot), peashooter and water pistol, and sported a much softer look.
[ترجمه گوگل]در نسخه به روز شده، او فاقد منجنیق کلاسیک (اسلنجشات)، هلو و تپانچه آبی بود و ظاهر بسیار نرم تری داشت
[ترجمه ترگمان]در نسخه به روز شده، او فاقد تیرکمان کلاسیک (قلاب سنگ)، peashooter و تپانچه آب بود و ظاهر بسیار ملایمی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. How does the slingshot effect work to change the orbit of a spacecraft?
[ترجمه گوگل]چگونه اثر تیرکمان بچه گانه برای تغییر مدار یک فضاپیما کار می کند؟
[ترجمه ترگمان]اثر قلاب سنگ چطور می تواند مدار یک سفینه فضایی را تغییر دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. That has to be the second biggest slingshot I've ever seen.
[ترجمه گوگل]این باید دومین تیرکمان بزرگی باشد که تا به حال دیده ام
[ترجمه ترگمان]این بزرگ ترین slingshot که تا به حال دیده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The kid took a slingshot out of his pocket.
[ترجمه گوگل]بچه از جیبش تیرکمان درآورد
[ترجمه ترگمان] اون بچه a از جیبش درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. My first reaction was to scan the angry opposition mob for shotguns, pistols, slingshots, and M-80s.
[ترجمه گوگل]اولین واکنش من این بود که گروه مخالف خشمگین را برای یافتن تفنگ ساچمه ای، تپانچه، تیرکمان و M-80 اسکن کردم
[ترجمه ترگمان]اولین واکنش من اسکن کردن گروه اپوزیسیون عصبانی برای تفنگ ساچمه ای، هفت تیر، slingshots و ام - ۸۰ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• small hand-held weapon made of a loop of elastic connected to a y-shaped stick and used to hurl stones or other small projectiles
a slingshot is a small stick shaped like the letter `y' with a piece of elastic stretched across the middle that is used to shoot small stones; used in american english.

پیشنهاد کاربران

یک چوب Y شکل با یک نوار الاستیک بین شاخک ها برای شلیک سنگ و سایر موشک های کوچک
slingshot
Handheld hand - powered projectile weapon
A slingshot is a small hand - powered projectile weapon. The classic form consists of a Y - shaped frame held in the non - dominant hand, with two natural - rubber strips or tubes attached to the upper two ends. The other ends of the strips lead back to a pocket that holds the projectile. The dominant hand grasps the pocket and draws it back to the desired extent to provide power for the projectile—up to a full span of the arm with sufficiently long bands.
...
[مشاهده متن کامل]

تیرکمان سنگی یا تیر و کمان قلابسنگی یک سلاح سرد دستی است که با پرتاب سنگ یا گلوله فلزی به هدف خود حمله می کند. این ابزار از یک دسته Y شکل ( انواع قدیمی معمولاً چوبی ) تشکیل می شود که به دو انتهای دسته نوارهای لاستیکی بسته شده است. در انتهای دیگر نوار لاستیکی کفه ای معمولاً از جنس چرم یا لاستیک قرار دارد که دو نوار را به هم وصل می کند. این کفه محل قرار گرفتن تکه سنگ است. جنس این کش ها معمولا از لاتکس ضخامت بالا یا کش لوله ای تراتیوب است

قلاب سنگ ( قلاب سنگ حضرت داوود که جالوت رو از پا دراورد
اگر فعل باشه:
پرتاب کردن مثل تیرکمان ( مرکب از دوشاخه و کش )
تیر و کمان سنگ انداز

بپرس