snifter

/ˈsnɪftər//ˈsnɪftə/

معنی: وزش سخت
معانی دیگر: ساغر، جام کوچک (برای خوردن براندی و غیره)، گیلاس دهان باریک، خرخر، خرناس، طوفان شدید، خرخر کردن، زکام داشتن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a drinking glass with a narrow top and pear shape, used esp. for brandy and cognac.

جمله های نمونه

1. How about a snifter before dinner?
[ترجمه گوگل]اسنیفتر قبل از شام چطور؟
[ترجمه ترگمان]شام قبل از شام چطوره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Jasper took a taste from the snifter.
[ترجمه گوگل]جاسپر از اسنیفتر مزه گرفت
[ترجمه ترگمان]جا سپر مزه سرما را حس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Examples: A heated snifter hastens the release of the brandy's bouquet.
[ترجمه گوگل]مثال‌ها: قیچی گرم شده، آزاد شدن دسته‌گل براندی را تسریع می‌کند
[ترجمه ترگمان]مثال ها: snifter داغ، انتشار دسته گل را سرعت می بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. What is the purpose behind heating a snifter before serving a brandy neat?
[ترجمه گوگل]هدف از گرم کردن یک اسکنر قبل از سرو یک براندی چیه؟
[ترجمه ترگمان]چه هدفی در پشت بخاری دارد که قبل از خدمت به یک براندی تمیز باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Stir with crushed ice. Strain into snifter glass. Garnish with a cherry.
[ترجمه گوگل]با یخ خرد شده هم بزنید داخل شیشه قیچی صاف کنید با یک گیلاس تزیین کنید
[ترجمه ترگمان]با یخ خرد کن یک لیوان بزرگ را تیز کرد Garnish با یک گیلاس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Shake well with ice. Strain into brandy snifter over ice cubes.
[ترجمه گوگل]با یخ خوب تکان دهید روی تکه های یخ را در دستگاه براندی صاف کنید
[ترجمه ترگمان]با یخ خوب دست بده یه مخلوط پر از یخ روی یخ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Stir Baileys and Advocaat and strain into snifter (NO ICE). Pour lime into middle of mixture. Swirl glass until you get a cement mix.
[ترجمه گوگل]Baileys و Advocaat را هم بزنید و در اسکنر (NO ICE) صاف کنید وسط مخلوط آهک بریزید لیوان را بچرخانید تا مخلوط سیمانی به دست آید
[ترجمه ترگمان]Baileys و Advocaat را هم بزنید و به snifter (NO ICE)اضافه کنید لیمو را به وسط مخلوط بریزید شیشه را بردارید تا یک مخلوط سیمان پیدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Serve in a separate empty pre-warmed snifter containing a clove-studded orange peel.
[ترجمه گوگل]در یک اسنیفتر خالی که از قبل گرم شده است و حاوی پوست پرتقال با میخک است سرو کنید
[ترجمه ترگمان]این غذا را در یک جعبه جدا شده از پیش گرم که حاوی یک پوست پرتقال پر از میخک است، سرو کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A heated snifter hastens the release of the brandy's bouquet.
[ترجمه گوگل]یک قیچی گرم شده آزاد شدن دسته گل براندی را تسریع می کند
[ترجمه ترگمان]حباب گرمی دسته دسته براندی را تسریع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You take your snifter glass, you put it down all the way, and if it goes all the way to the rim, it's a full ounce.
[ترجمه گوگل]لیوان اسنیفتر خود را می گیری، تا انتها می گذارید و اگر تا لبه آن برود، یک اونس پر است
[ترجمه ترگمان]لیوان snifter را بردارید، آن را ازسر راه بردارید، و اگر این همه راه تا لبه آن می رود، یک اونس کامل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Eventually I quit lessons, but had developed chops enough to work in both piano bars (an underage piano man, traveling with my own snifter) and community theater orchestra pits.
[ترجمه گوگل]در نهایت درس را رها کردم، اما به اندازه کافی در پیانو بارها (یک مرد زیر سن قانونی پیانو که با اسنیفتر خودم سفر می کند) و هم در پیانو بارها و هم در پیت های ارکستر تئاتر محلی کار کردم
[ترجمه ترگمان]سرانجام من درس ها را ترک کردم، اما به اندازه کافی برای کار در هر دو میله های پیانو (یک مرد زیر سن قانونی)و سفر با snifter (snifter)و تئاتر تئاتر اجتماعی خودم را توسعه دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Oh, don't I! " said Joe. "Why, I bet you Johnny Miller couldn't any more do this than nothing. Just one little snifter would fetch HIM. "
[ترجمه گوگل]اوه، نه! جو گفت: "چرا، شرط می بندم که جانی میلر نمی تواند این کار را جز هیچ کاری انجام دهد فقط یک اسنفتر کوچک او را می آورد "
[ترجمه ترگمان]اوه، نه! جو گفت: \" من شرط می بندم که جانی میلر بیش از هیچ کاری نمی تواند انجام دهد فقط یک snifter کوچولو او را می آورد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. After nodding to Kostya, the larger gangster asked the bartender for two Cognacs, and, when each snifter had been filled, he made no move to pay.
[ترجمه گوگل]پس از تکان دادن سر به کوستیا، گانگستر بزرگتر از متصدی بار دو کنیاک خواست، و وقتی هر قایق پر شده بود، هیچ حرکتی برای پرداخت نکرد
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه به کست یا اشاره کرد، the بزرگ تر از متصدی بار تقاضا کرد که دو مرتبه مشروب بخورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Lack of bottle space in freezer compartments often mars the chilling tang of beer or wine, trying your patience for the oozing snifter.
[ترجمه گوگل]فقدان فضای بطری در محفظه های فریزر اغلب باعث سرد شدن آبجو یا شراب می شود و صبر شما را برای قیچی تراوش می کند
[ترجمه ترگمان]کمبود فضا در فریزر اغلب در مریخ پر از آبجو یا شراب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وزش سخت (اسم)
snifter

انگلیسی به انگلیسی

• small rounded glass that narrows toward the top (used to serve brandy and liqueur); small alcoholic drink (informal)

پیشنهاد کاربران

بپرس