soccer player

جمله های نمونه

1. He's quite a good soccer player.
[ترجمه erfan] او بازیکن فوتبال خوبی است.
|
[ترجمه گوگل]او یک فوتبالیست کاملاً خوب است
[ترجمه ترگمان]او بازیکن فوتبال بسیار خوبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I'd just be kicking like a soccer player really.
[ترجمه erfan] من واقعاً مثل یک فوتبالیست لگد می زنم.
|
[ترجمه گوگل]من واقعاً مثل یک فوتبالیست لگد می زنم
[ترجمه ترگمان]من فقط دارم مثل یک بازیکن فوتبال لگد می زنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This Loughborough student, a talented soccer player who declined an apprenticeship with Coventry City, amassed 17 points.
[ترجمه گوگل]این دانش آموز لافبورو، یک فوتبالیست با استعداد که شاگردی در کاونتری سیتی را رد کرد، 17 امتیاز به دست آورد
[ترجمه ترگمان]این دانشجوی سال Loughborough، یک بازیکن فوتبال با استعداد، که از یک دوره کارآموزی در شهر کاونتری پایین آمده بود، ۱۷ امتیاز گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. During his early teens, McKenzie was a competent soccer player but, as he grew his nimble-footed agility was lost.
[ترجمه گوگل]مک کنزی در اوایل نوجوانی خود یک فوتبالیست شایسته بود، اما با رشد او، چابکی پای زیرک او از بین رفت
[ترجمه ترگمان]در دوران نوجوانی او، مکنزی یک بازیکن فوتبال با صلاحیت بود، اما به محض این که چابکی پاهای چابکی خود را افزایش داد، از دست رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They told the former high school soccer player and track athlete he was finished with sports, and yet he is here.
[ترجمه گوگل]آنها به فوتبالیست سابق دبیرستان و ورزشکار دوومیدانی گفتند که او ورزش را تمام کرده است، اما او اینجاست
[ترجمه ترگمان]آن ها به بازیکن سابق فوتبال دبیرستان و ورزش کار گفته بودند که او با ورزش تمام شده است، و با این حال او اینجاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Do they really see the soccer player among the amoebas?
[ترجمه گوگل]آیا واقعاً فوتبالیست را در میان آمیب ها می بینند؟
[ترجمه ترگمان]آیا آن ها واقعا بازیکن فوتبال را در میان the می بینند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A soccer player and runner in high school, he had taken up outrigger canoeing before the accident.
[ترجمه گوگل]او که یک بازیکن فوتبال و دونده در دبیرستان بود، قبل از تصادف به قایق رانی روی آورد
[ترجمه ترگمان]یک بازیکن فوتبال و دونده در دبیرستان، قبل از حادثه قایق outrigger را سوار کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The soccer player was seeing red after being ejected from the game.
[ترجمه گوگل]بازیکن فوتبال پس از اخراج از بازی قرمز رنگ می دید
[ترجمه ترگمان]بازیکن فوتبال بعد از اخراج از بازی، قرمز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And Ronaldo, the great Brazilian soccer player, played for his national team when he was seventeen.
[ترجمه 👑KING👑] رونالدو، بازیکن مشهور فوتبال برزیل، زمانی که هفده ساله بود برای تیم ملی خود بازی کرد
|
[ترجمه گوگل]و رونالدو، بازیکن بزرگ فوتبال برزیل، در هفده سالگی برای تیم ملی خود بازی کرد
[ترجمه ترگمان]رونالدو، بازیکن مشهور فوتبال برزیل، زمانی که هفده ساله بود برای تیم ملی خود بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. My favorite soccer player is Beckham.
[ترجمه گوگل]فوتبالیست مورد علاقه من بکهام است
[ترجمه ترگمان]بهترین بازیکن فوتبال من بکهام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The soccer player headbutted his oponent and was sent off the field.
[ترجمه گوگل]این بازیکن فوتبال با ضربه سر به حریف خود از زمین مسابقه اخراج شد
[ترجمه ترگمان]بازیکن فوتبال oponent را باز کرد و به زمین فرستاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Developed with the collegiate soccer player in mind, but applicable to other sports.
[ترجمه گوگل]با در نظر گرفتن بازیکن فوتبال دانشگاهی توسعه یافته است، اما برای سایر ورزش ها قابل استفاده است
[ترجمه ترگمان]که با بازیکن فوتبال دانشگاهی در ذهن ایجاد می شود اما برای ورزش های دیگر قابل استفاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. My cousin a soccer player, he a striker.
[ترجمه گوگل]پسر عموی من یک فوتبالیست، او یک مهاجم
[ترجمه ترگمان]، پسر عموم یه بازیکن فوتبال یه striker
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The soccer player began to swing at the referee.
[ترجمه گوگل]بازیکن فوتبال شروع به تاب خوردن به سمت داور کرد
[ترجمه ترگمان]بازیکن فوتبال شروع به نوسان در داور کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. To be a good soccer player one must be as fit as a fiddle.
[ترجمه گوگل]برای اینکه یک فوتبالیست خوب باشید باید به اندازه یک کمانچه تناسب داشته باشید
[ترجمه ترگمان]یک بازیکن فوتبال خوب باید مثل یک ویولن مناسب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• person who plays european football

پیشنهاد کاربران

فوتبالیست

بازیکن بی خاصیت
کسی که فوتبال بازی میکند

بازیکن فوتبال
This is good at rarwety
This is .
بازیکن
فوتبالیست

بپرس