software

/ˈsɒfˌtwer//ˈsɒftweə/

معنی: نرمافزار، نرمافزار
معانی دیگر: (کامپیوتر) نرم افزار (در برابر: سخت افزار hardware)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of the languages or programs, or instructions for using these, that are written for and used with a computer. (Cf. hardware.)

جمله های نمونه

1.
نرم افزار

2. The company deals in both hardware and software.
[ترجمه گوگل]این شرکت در زمینه سخت افزار و نرم افزار فعالیت می کند
[ترجمه ترگمان]شرکت در هر دو سخت افزار و نرم افزار سر و کار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The software enables you to access the Internet in seconds.
[ترجمه گوگل]این نرم افزار شما را قادر می سازد در چند ثانیه به اینترنت دسترسی داشته باشید
[ترجمه ترگمان]این نرم افزار به شما این امکان را می دهد که در عرض چند ثانیه به اینترنت دسترسی داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. More than 30 software firms were involved in the project.
[ترجمه گوگل]بیش از 30 شرکت نرم افزاری در این پروژه مشارکت داشتند
[ترجمه ترگمان]بیش از ۳۰ شرکت نرم افزاری در این پروژه شرکت داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I'll show you how to load the software.
[ترجمه گوگل]من به شما نشان خواهم داد که چگونه نرم افزار را بارگذاری کنید
[ترجمه ترگمان]بهت نشون میدم که چطور نرم افزار رو پر کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They hope to emulate the success of other software companies.
[ترجمه گوگل]آنها امیدوارند موفقیت شرکت های نرم افزاری دیگر را تقلید کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها امیدوارند که از موفقیت شرکت های نرم افزاری دیگر تقلید کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She set up her own software firm.
[ترجمه گوگل]او شرکت نرم افزاری خود را راه اندازی کرد
[ترجمه ترگمان]او شرکت نرم افزاری خود را تاسیس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This software is used for modelling atmospheric dynamics.
[ترجمه گوگل]این نرم افزار برای مدل سازی دینامیک اتمسفر استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]این نرم افزار برای مدل سازی دینامیکی اتمسفری به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He works for a software company/a company that makes software.
[ترجمه گوگل]او برای یک شرکت نرم افزاری کار می کند / شرکتی که نرم افزار تولید می کند
[ترجمه ترگمان]او برای یک شرکت نرم افزاری یا شرکتی کار می کند که نرم افزار را تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. With suitable software you can use your PC as a word processor.
[ترجمه گوگل]با نرم افزار مناسب می توانید از رایانه شخصی خود به عنوان یک واژه پرداز استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]با نرم افزار مناسب می توانید از کامپیوتر خود به عنوان یک پردازشگر کلمه استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The software is very wasteful of memory.
[ترجمه گوگل]این نرم افزار حافظه بسیار زیادی را هدر می دهد
[ترجمه ترگمان]این نرم افزار بسیار بی فایده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It's quite simple to upgrade the indexing software.
[ترجمه گوگل]ارتقاء نرم افزار نمایه سازی بسیار ساده است
[ترجمه ترگمان]ارتقا نرم افزار شاخص گذاری بسیار ساده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We are constantly upgrading our software to meet customers' needs.
[ترجمه گوگل]ما به طور مداوم در حال ارتقاء نرم افزار خود هستیم تا نیازهای مشتریان را برآورده کنیم
[ترجمه ترگمان]ما دائما در حال ارتقا نرم افزار خود برای برآورده کردن نیازهای مشتریان هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Many software companies have adapted popular programs to the new operating system.
[ترجمه گوگل]بسیاری از شرکت های نرم افزاری برنامه های محبوب را با سیستم عامل جدید تطبیق داده اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شرکت های نرم افزاری برنامه های محبوب خود را با سیستم عامل جدید تطبیق داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Their share of the software market is substantial.
[ترجمه گوگل]سهم آنها از بازار نرم افزار قابل توجه است
[ترجمه ترگمان]سهم آن ها از بازار نرم افزار بسیار قابل توجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نرم افزار (اسم)
software

نرم افزار (صفت)
software

تخصصی

[حسابداری] نرم افزار
[کامپیوتر] نرم افزار - برنامه ای که به کامپیوتر اعلام می کند که چه کاری را باید انجام دهد، در مقابل سخت افزرا است . سخت افزار به ماشینهای فیزیکی واقعی اشاره می کند که سیستم کامپیوتری را شکل می دهند. سخت افزار بدون دستورالعمل ( نرم افزار ) فاقد کارایی است. نرم افزار ها به دو گروه تقسیم بندی می شوند: نرم افزار سیستم ( نگاه کنید به operating system)، و نرم افزار کاربردی . برای آشنایی با انواع نرم افزارهای کاربردی رایج، نگاه کنید به management , word processing spreadsheet; database و برای اطلاع از نرم افزارهای تولید کننده ی برنامه، نگاه کنید به programming و programming languages . - نرم افزار - نرم افزار
[برق و الکترونیک] نرم افزار برنامه ها، روال ها، زبانها و دستورالعملهایی برای سیستمهای کامپیوتری که شامل اسمبلرها، مولد ها، ریرروالها، مترجمها و سیستمهای عامل است . - نرم افزار
[نساجی] نرم افزار
[ریاضیات] نرم افزار، امور برنامه ای

انگلیسی به انگلیسی

• programs which control the functions of a computer's hardware
computer programs are referred to as software.

پیشنهاد کاربران

نرم افزار
مثال: This software helps you manage your finances.
این نرم افزار به شما کمک می کند مالیات خود را مدیریت کنید.
*آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
Software متضادhardware
software ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: نرم‏افزار
تعریف: مجموعه‏ای متشکل از برنامه‏ها و قواعد و رویه‏ها و مستندات مربوط به عملیات یک سامانۀ داده‏پردازی
- دستورالعمل های هدایت، کنترل و استفاده از سخت افزار برای انجام کارهای معین است.
نرم افزار.
نرم افزار

بپرس