sorcery

/ˈsɔːrsəri//ˈsɔːsəri/

معنی: فریب، سحر، جادو گری، افسون گری، ساحری
معانی دیگر: سحر و جادو

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: sorceries
مشتقات: sorcerous (adj.), sorcerously (adv.)
• : تعریف: the use of powers gained from evil spirits to do magic, cast spells, or the like; witchcraft.
مترادف: black art, black magic, necromancy, witchcraft, witchery, wizardry
مشابه: magic

جمله های نمونه

1. It seems that some people still believe in sorcery and black magic.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که برخی هنوز به جادو و جادوی سیاه اعتقاد دارند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد بعضی از مردم هنوز به جادو و جادوی سیاه اعتقاد دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. At that time most people believed in sorcery and witchcraft.
[ترجمه گوگل]در آن زمان بیشتر مردم به سحر و جادو اعتقاد داشتند
[ترجمه ترگمان]در آن زمان بسیاری از مردم به جادوگری و جادوگری اعتقاد داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. About reality, and the sorcery of words.
[ترجمه گوگل]درباره واقعیت و جادوی کلمات
[ترجمه ترگمان]درباره واقعیت و جادوگری از کلمات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. By that sorcery, both turnips and lives are converted to money.
[ترجمه گوگل]با آن جادو، هم شلغم و هم جان به پول تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]با این سحر و جادو، هم شلغم و هم زندگی به پول تبدیل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Its name reflected the sorcery required to produce it: the Magic Summary.
[ترجمه گوگل]نام آن منعکس کننده جادوی مورد نیاز برای تولید آن بود: خلاصه جادو
[ترجمه ترگمان]نام آن به سحر و جادو نیاز داشت تا آن را تولید کند: خلاصه جادو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Clairvoyance, astrology, sorcery and interpretation of dreams are booming industries.
[ترجمه گوگل]روشن بینی، طالع بینی، جادوگری و تعبیر رویاها صنایع پررونقی هستند
[ترجمه ترگمان]clairvoyance، طالع بینی، جادوگری و تفسیر رویاها در صنایع رو به ترقی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. No, it was evil sorcery.
[ترجمه گوگل]نه، این جادوی شیطانی بود
[ترجمه ترگمان]نه جن شیطانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You can choose to spend 3 Sorcery Points to purchase a unique sorcerous knack at Rank like a Carl native.
[ترجمه گوگل]شما می توانید انتخاب کنید که 3 امتیاز جادوگری برای خرید یک استعداد جادوگرانه منحصر به فرد در رتبه مانند یک بومی کارل صرف کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید ۳ امتیاز جادویی را برای خرید یک استعداد sorcerous منحصر به فرد در رتبه مثل کارل آزوز، انتخاب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The religious dance originated from the Wu ( Sorcery ) Dance of the primitive society.
[ترجمه گوگل]رقص مذهبی از رقص وو (جادوگری) جامعه بدوی سرچشمه می گیرد
[ترجمه ترگمان]رقص مذهبی از وو (جادو)و از جامعه بدوی آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Buddha preached the sorcery to 5 attendants as Kaundinya etc. in Sarnath.
[ترجمه گوگل]بودا به 5 خدمتگزار به عنوان کاوندینیا و غیره در سارناث این سحر را موعظه کرد
[ترجمه ترگمان]بودا این سحر و جادو را برای ۵ نفر از ملازمان به عنوان Kaundinya و غیره در Sarnath موعظه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Green poison, invoke the sorcery of green fatal poisonous gas.
[ترجمه گوگل]زهر سبز، جادوی گاز سمی کشنده سبز را فراخوانی کنید
[ترجمه ترگمان]سم سم در حال استفاده از جادو و جادوی گازهای سمی و سمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Explore is a sorcery which allows you to draw a card and play an extra land.
[ترجمه گوگل]کاوش یک جادو است که به شما امکان می دهد یک کارت بکشید و یک زمین اضافی بازی کنید
[ترجمه ترگمان]کاوش کردن نوعی جادوگری است که به شما این امکان را می دهد که یک کارت بردارید و یک زمین اضافی بازی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Their desire develops a sorcery that the stronger effect has more to kill to harm dint.
[ترجمه گوگل]میل آنها یک جادو را ایجاد می کند که تأثیر قوی تر برای کشتن بیشتر برای آسیب رساندن به خاک است
[ترجمه ترگمان]آرزوی آنان یک سحر و جادو را پرورش می دهد که تاثیر قوی تر بیش از آن است که بکشد تا به نیروی خود آسیب برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The two books were concerned with sorcery and had analogical culture background.
[ترجمه گوگل]این دو کتاب به سحر و جادو می پرداختند و زمینه فرهنگی مشابهی داشتند
[ترجمه ترگمان]این دو کتاب به جادوگری مربوط بودند و سابقه فرهنگ قیاسی داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He would have said that he had as reasonable an acquaintance with sorcery as anyone in Ireland.
[ترجمه گوگل]او می گفت که به اندازه هر فرد دیگری در ایرلند با جادوگری آشنایی منطقی دارد
[ترجمه ترگمان]می گفت که به اندازه هر کسی در ایرلند با جادو آشنایی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فریب (اسم)
bewitchment, conjuration, cheat, humbuggery, wile, allurement, lure, enticement, deception, deceit, fraud, delusion, temptation, seducement, magic, sorcery, bluff, bamboozle, bilk, bob, humbug, brogue, cantrip, imposture, swindle, defraudation, diabolism, hocus-pocus, goety, hoodoo, inveiglement

سحر (اسم)
bewitchment, conjuration, dawn, charm, aurora, daydawn, dayspring, magic, witchcraft, enchantment, sorcery, black art, witchery, black magic, incantation, brightening, thaumaturgy, theurgy, wizardry

جادوگری (اسم)
diablerie, witchcraft, sorcery, sortilege, voodoo, black art, shamanism, witchery, incantation, voodooism, wizardry

افسون گری (اسم)
epode, grace, witchcraft, sorcery, voodoo, incantation, cantation, fairy, witching, voodooism, wizardry

ساحری (اسم)
magic, sorcery

انگلیسی به انگلیسی

• casting of magic spells, witchcraft, black magic
sorcery is the practice of performing magic by using the power of evil spirits.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : sorcery / sorcerer / sorceress
✅️ صفت ( adjective ) : sorcerous
✅️ قید ( adverb ) : sorcerously
🌲SORCERER🌲 جادوگر، ساحر
اسم قابل شمارش
🔴a person who practices sorcery : a wizard or warlock
🌲SORCERY 🌲جادوگری، افسونگری
اسم غیرقابل شمارش
🔴the use of magical powers that are obtained through evil spirits : witchcraft
...
[مشاهده متن کامل]

🌲SORCERESS🌲 ساحره، زن جادو ( گر )
اسم قابل شمارش
🔴a woman who practices sorcery : witch
🌲WITCHCRAFT🌲جادوگری، افسونگری، نیرنگ
اسم غیرقابل شمارش
🔴magical things that are done by witches : the use of magical powers obtained especially from evil spirits

- جادوگری
- سحروجادو
- افسون
- طلسم
شعبده بازی

بپرس