sore throat

/ˈsɔːrθroʊt//sɔːθrəʊt/

معنی: گلو درد، گلودرد
معانی دیگر: طب گلو درد

جمله های نمونه

1. I had a sore throat and aching limbs.
[ترجمه سارا شیبانی] گلو درد داشتم و دست و پا درد داشتم
|
[ترجمه خرخون] گلودرد وسردرد دارم
|
[ترجمه گوگل]گلو درد داشتم و دست و پا درد داشتم
[ترجمه ترگمان]گلو درد داشتم و بدنم درد می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I had a sore throat and it hurt to swallow.
[ترجمه علی] گلو درد داشتم و وقتی چیزی قورت میدادم درد میگرفت
|
[ترجمه گوگل] گلودرد داشتم و بلعیدن برام سخت بود
|
[ترجمه گوگل]گلو درد داشتم و قورت دادن درد داشت
[ترجمه ترگمان]گلو درد داشتم و درد را تسکین می دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The singer complained of a sore throat after Wednesday's show.
[ترجمه گوگل]این خواننده پس از اجرای برنامه چهارشنبه از گلو درد شکایت کرد
[ترجمه ترگمان]این خواننده پس از نمایش روز چهارشنبه از گلو درد شکایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It's years since I've had a sore throat like I did last night.
[ترجمه فرزاد] سال هاست همچین گلو دردی نداشته ام.
|
[ترجمه گوگل]سال هاست که مثل دیشب گلو درد ندارم
[ترجمه ترگمان]سال ها است که گلویم درد می کند، انگار دیشب گلویم درد گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. These tablets will do nothing to remedy my sore throat.
[ترجمه یه دانش آموز] این قرص ها به درمان گلودرد من کمک نمیکنند
|
[ترجمه گوگل]این قرص ها هیچ کمکی به درمان گلو درد من نمی کنند
[ترجمه ترگمان]این قرص ها هیچ کاری برای علاج گلو درد من انجام نمی دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Mary has a bad cold and sore throat.
[ترجمه TL] مری سرماخوردگی و گلودرد بدی دارد .
|
[ترجمه صدف] مری بد سرماخورده و گلودرد دارد
|
[ترجمه گوگل]مریم به شدت سرما خورده و گلو درد دارد
[ترجمه ترگمان]مری آدم بدی است و گلو درد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This medicine should soothe your sore throat.
[ترجمه گوگل]این دارو باید گلودرد شما را تسکین دهد
[ترجمه ترگمان]این دارو باید گلو درد شما را تسکین دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Gargling with salt water may help your sore throat.
[ترجمه محمدمهدي حيدري] آب شور قرقره کردن ممکنه به گلو دردت کمک کنه
|
[ترجمه گوگل]غرغره کردن با آب نمک ممکن است به گلودرد شما کمک کند
[ترجمه ترگمان]gargling با آب شور ممکنه به گلو درد کمک کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I bought some lozenges to soothe my sore throat.
[ترجمه گوگل]مقداری پاستیل خریدم تا گلو دردم را تسکین دهم
[ترجمه ترگمان]مقداری قرص برای آرام کردن گلویم خریدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I've got a sore throat and a blocked nose.
[ترجمه گوگل]من گلو درد دارم و بینیم بسته است
[ترجمه ترگمان]گلو درد و بینی بسته دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I had a sore throat and could only croak.
[ترجمه گوگل]گلو درد داشتم و فقط می‌توانستم غر بزنم
[ترجمه ترگمان]گلو درد داشتم و فقط می توانستم زوزه بکشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I've got terrible earache and a sore throat.
[ترجمه گوگل]من گوش درد وحشتناکی دارم و گلو درد دارم
[ترجمه ترگمان]درد وحشتناک و گلو درد دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Symptoms include a sore throat and dry, persistent cough.
[ترجمه گوگل]علائم شامل گلودرد و سرفه خشک و مداوم است
[ترجمه ترگمان]علایم این بیماری شامل یک سرفه خشک و خشک و مداوم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He had a sore throat, so he turned away from drinking and smoking.
[ترجمه گوگل]او گلو درد داشت، به همین دلیل از نوشیدن و سیگار روی گردانید
[ترجمه ترگمان]گلو درد داشت، بنابراین از نوشیدن و سیگار کشیدن دور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She had a sore throat.
[ترجمه گوگل]او گلو درد داشت
[ترجمه ترگمان]بغض گلویش را گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گلو درد (اسم)
angina, sore throat

گلودرد (اسم)
sore throat

انگلیسی به انگلیسی

• pain in the throat, redness of the throat

پیشنهاد کاربران

sore throat ( n ) ( sɔr θroʊt ) =if a part of your body is sore, it is painful, and often red, especially because of infection or because a muscle has been used too much
sore throat
خارش گلو
گلو درد، سوزش گلو
درد شدید گلو
درد در ناحیه گلو🤧🤧
گلودرد یا سوزش گلو
سوزش گلو، گلو درد
گلو درد ( التهاب گلو )
سوزش گلو، التهاب گلو؛اما اصطلاح آن که روزمره از آن به کار میرود گلو درد میباشد.
گلو درد معنی درستی نیست سوزش گلو والتهاب گلو
سوزش گلو - گلو درد
درد کردن گلو ( گلو درد )
طب گلودرد
سوزش گلو
گلو درد
درد گلو
گلو درد

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس