south pole

/ˈsaʊθpoʊl//saʊθpəʊl/

قطب جنوب (واقع در اقلیم جنوبگان یا antarctica)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the point on the earth's surface that is intersected by the southern end of the earth's rotational axis.

(2) تعریف: (l.c.) the analogous point on any planet, moon, or the like.

(3) تعریف: the point on the celestial sphere that is intersected by a southward extension of the earth's axis.

(4) تعریف: (l.c.) see magnetic pole.

جمله های نمونه

1. Amundsen's expedition was the first to reach the South Pole.
[ترجمه گوگل]اکسپدیشن آموندسن اولین سفری بود که به قطب جنوب رسید
[ترجمه ترگمان]سفر Amundsen برای رسیدن به قطب جنوب اولین سفر به قطب جنوب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. All the members of the expedition to the South Pole died of exposure.
[ترجمه گوگل]همه اعضای اکسپدیشن به قطب جنوب در اثر قرار گرفتن در معرض قرار گرفتن در معرض مرگ مردند
[ترجمه ترگمان]تمام اعضای هیات اعزامی به قطب جنوب در معرض قرار گرفتن در معرض خطر قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Scott aimed to get to the South Pole first, but Amundsen beat him to it.
[ترجمه گوگل]اسکات قصد داشت ابتدا به قطب جنوب برسد، اما آموندسن او را شکست داد
[ترجمه ترگمان]اسکات قصد داشت اول به قطب جنوب برود، اما اماندسن شکستش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When Scott reached the South Pole he found Amundsen had anticipated him.
[ترجمه گوگل]وقتی اسکات به قطب جنوب رسید متوجه شد آموندسن او را پیش بینی کرده بود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که اسکات به قطب جنوب رسید، او found را پیش بینی کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. On 21 January the expedition reached the South Pole.
[ترجمه گوگل]در 21 ژانویه، اکسپدیشن به قطب جنوب رسید
[ترجمه ترگمان]در ۲۱ ژانویه این سفر به قطب جنوب رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He's also planned a route to the south pole of Mars.
[ترجمه گوگل]او همچنین مسیری به سمت قطب جنوب مریخ برنامه ریزی کرده است
[ترجمه ترگمان]او همچنین مسیری را برای قطب جنوب مارس برنامه ریزی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Even at the South Pole the radiation received from the sun at Midsummer's day equals the heat from a network of one-kilowatt electric fires, spaced five feet apart .
[ترجمه گوگل]حتی در قطب جنوب، تابش دریافتی از خورشید در روز نیمه تابستان برابر با گرمای شبکه ای از آتش های الکتریکی یک کیلوواتی است که در فاصله پنج فوتی از هم قرار دارند
[ترجمه ترگمان]حتی در قطب جنوب، تشعشع دریافتی از خورشید در روز نیمه تابستان برابر با گرمای یک شبکه از یک kilowatt برقی با فاصله پنج فوت از هم فاصله دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Amundsen made his journey to the South Pole in 19
[ترجمه گوگل]آموندسن در سال 19 سفر خود را به قطب جنوب انجام داد
[ترجمه ترگمان]اماندسن سفر خود را به قطب جنوب در ۱۹ سالگی ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The South Pole Telescope, which began scientific observations in 200 surveys the sky for cosmic microwave background radiation, the "afterglow" of the Big Bang.
[ترجمه گوگل]تلسکوپ قطب جنوب، که رصدهای علمی را در 200 سال آغاز کرد، آسمان را برای تابش پس‌زمینه مایکروویو کیهانی، «پس‌درخشش» بیگ بنگ بررسی می‌کند
[ترجمه ترگمان]تلسکوپ قطب جنوب، که مشاهدات علمی را در ۲۰۰ مورد بررسی قرار داد، آسمان را برای تابش زمینه کیهانی کیهانی، \"afterglow\" بیگ بنگ \" آغاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The South Pole expedition proved to be staggeringly successful.
[ترجمه گوگل]اکسپدیشن قطب جنوب به طرز خیره کننده ای موفق بود
[ترجمه ترگمان]ماموریت قطب جنوب به طرز عجیبی موفقیت آمیز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The north pole and the south pole are antipodes.
[ترجمه گوگل]قطب شمال و قطب جنوب پاد پاد هستند
[ترجمه ترگمان]قطب شمال و قطب جنوب غرب antipodes
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Scott to get to the South Pole first, but Amundsen beat to it.
[ترجمه گوگل]اسکات ابتدا به قطب جنوب رسید، اما آموندسن به آن پیروز شد
[ترجمه ترگمان]اسکات اول به قطب جنوب رفت، اما Amundsen به آن ضربه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The earth's poles are called the North Pole and the South Pole.
[ترجمه گوگل]قطب های زمین را قطب شمال و قطب جنوب می نامند
[ترجمه ترگمان]قطب شمال قطب شمال و قطب جنوب نامیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The scientists will go on an expedition to the South Pole.
[ترجمه گوگل]دانشمندان در سفری به قطب جنوب خواهند رفت
[ترجمه ترگمان]دانشمندان به سفر به قطب جنوب ادامه خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The two explorers attempted an unaided walk across the South Pole.
[ترجمه گوگل]این دو کاشف سعی کردند بدون کمک در قطب جنوب قدم بزنند
[ترجمه ترگمان]این دو نفر در قطب جنوب بدون کمک به راه خود ادامه دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] قطب جنوب قطبی از آهنربا که خطوط نیروی مغناطیسی به طور فرضی به آن وارد می شوند.
[ریاضیات] قطب جنوب

انگلیسی به انگلیسی

• southernmost place upon the earth, antarctica, point which is determined to be the southern axis of the earth's rotation
the south pole is the place on the surface of the earth which is farthest towards the south.

پیشنهاد کاربران

قطب جنوب ⛄❄
جنوبگان _قطب جنوب
Antarctica
قطب جنوب❄

بپرس