به واکنش وا داشتنجرقه چیزی زده شدن ( مثلا ناآرامی یا قیام و. . . )cause sth to start, especially suddenlyآغاز کردن، علت چیزی شدن، سبب شدن، منجر شدن بهتحریک کردن ، برانگیختن+ عکس و لینک