speak to

جمله های نمونه

1. A fool may sometimes speak to the purpose.
[ترجمه گوگل]یک احمق ممکن است گاهی با هدف صحبت کند
[ترجمه ترگمان]یک احمق گاهی ممکن است با هدف صحبت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He never condescends to speak to me.
[ترجمه گوگل]او هرگز حاضر نیست با من صحبت کند
[ترجمه ترگمان]او هیچ وقت به من لطف نکرد که با من حرف بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He didn't dare to speak to her.
[ترجمه گوگل]جرات نکرد با او صحبت کند
[ترجمه ترگمان]جرات نکرد با او حرف بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If you speak to your mother like that again, you'll get a thrashing .
[ترجمه گوگل]اگه دوباره با مامانت اینطوری حرف بزنی کتک میخوری
[ترجمه ترگمان]اگر یک بار دیگر با مادرت صحبت کنی کتک می خوری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The President agreed to speak to the waiting journalists.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور پذیرفت که با خبرنگاران منتظر صحبت کند
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور موافقت کرد که با روزنامه نگاران منتظر صحبت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I can speak to his veracity.
[ترجمه گوگل]من می توانم با صحت او صحبت کنم
[ترجمه ترگمان]من می تونم با صداقت اون حرف بزنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You had better go and speak to him in person.
[ترجمه گوگل]بهتره بری و حضوری باهاش ​​صحبت کنی
[ترجمه ترگمان]بهتر است بروید و با او صحبت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was too shy to speak to her.
[ترجمه گوگل]او خیلی خجالتی بود که با او صحبت کند
[ترجمه ترگمان]او بیش از آن خجالتی بود که بتواند با او صحبت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There's something I have to speak to you about - it's a delicate matter .
[ترجمه گوگل]چیزی هست که باید درباره آن با شما صحبت کنم - این یک موضوع حساس است
[ترجمه ترگمان]چیزی هست که باید در موردش با تو صحبت کنم - موضوع حساسیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Could I speak to someone in authority please?
[ترجمه گوگل]آیا می توانم با یک فرد مسئول صحبت کنم لطفا؟
[ترجمه ترگمان]میتونم با یکی از مقامات ارشد صحبت کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I turned to speak to the person standing behind me.
[ترجمه گوگل]برگشتم تا با کسی که پشت سرم ایستاده صحبت کنم
[ترجمه ترگمان]چرخیدم تا با کسی که پشت سر من ایستاده بود حرف بزنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You need to speak to the students' rep.
[ترجمه گوگل]شما باید با نماینده دانش آموزان صحبت کنید
[ترجمه ترگمان] تو باید با نماینده دانشجویان صحبت کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The President refused to speak to the waiting journalists.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور از صحبت با خبرنگاران منتظر خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور از صحبت با روزنامه نگاران منتظر خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Don't speak to me in that tone of voice .
[ترجمه گوگل]با این لحن با من حرف نزن
[ترجمه ترگمان]با این لحن صدا با من حرف نزن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• talk to -; rebuke; testify about -

پیشنهاد کاربران

حاکی از چیزی بودن
حکایت از چیزی داشتن
نمایانگر بودن
بیانگر چیزی بودن
پرداختن ( به موضوعی )
صحبت کردن با، سخن گفتن از

بپرس