spiritualism

/ˈspɪrɪt͡ʃəwəˌlɪzm//ˈspɪrɪt͡ʃʊəlɪzəm/

معنی: اعتقاد به عالم ارواح، اعتقاد به احضار ارواح
معانی دیگر: (این باور: ارواح مردگان می توانند از طریق ((رابط)) با زندگان در تماس درآیند) اعتقاد به احضار ارواح، (فلسفه) روح گرایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the belief or theory that the dead can and do communicate with those still living, as through mediums.

(2) تعریف: the practices followed by those who hold this belief.

(3) تعریف: the belief that the spirit is the source of reality.

جمله های نمونه

1. I won't have anything to do with spiritualism, ghosts and all that mumbo-jumbo.
[ترجمه گوگل]من کاری با معنویت گرایی، ارواح و آن همه غمگینی نخواهم داشت
[ترجمه ترگمان]من هیچ کاری با احضار ارواح و ارواح و این چرندیات ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This cooperation is not a new age spiritualism.
[ترجمه گوگل]این همکاری معنویت گرایی عصر جدیدی نیست
[ترجمه ترگمان]این هم کاری یک معنویت عصر جدید نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Thus network economics will breed a new spiritualism.
[ترجمه گوگل]بنابراین اقتصاد شبکه ای معنویت گرایی جدیدی را ایجاد خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]بنابراین اقتصاد شبکه یک معنویت جدید ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They quarrelled and argued about everything: spiritualism, art, philosophy and poetry.
[ترجمه گوگل]آنها در مورد همه چیز دعوا کردند و بحث کردند: معنویت گرایی، هنر، فلسفه و شعر
[ترجمه ترگمان]آن ها دعوا کردند و در مورد همه چیز بحث کردند: احضار ارواح، هنر، فلسفه و شعر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Keep clear of introspection, of brooding, of spiritualism, of everything eccentric.
[ترجمه گوگل]از درون نگری، فکر، معنویت گرایی، از هر چیز عجیب و غریب دوری کنید
[ترجمه ترگمان]از درون خود، از brooding، احضار ارواح، همه چیز عجیب و غریب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There is a thread of spiritualism and mysticism.
[ترجمه گوگل]یک رشته معنویت گرایی و عرفان وجود دارد
[ترجمه ترگمان]رشته ای از معنویت و تصوف وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Wisdom and leadership . . . spiritualism, mediums.
[ترجمه گوگل]خرد و رهبری معنویت گرایی، رسانه ها
[ترجمه ترگمان]عقل و رهبری، spiritualism، واسطه ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Its key purpose is to annotate spiritualism life philosophically.
[ترجمه گوگل]هدف اصلی آن شرح فلسفی زندگی معنویت گرایی است
[ترجمه ترگمان]هدف اصلی آن، تفسیر فلسفی زندگی spiritualism است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His paintings are of spiritualism and style of both transparency and freshness seen in British watercolor painting and potential unrestraint and lasting appeal of Chinese artists.
[ترجمه گوگل]نقاشی‌های او دارای معنویت و سبکی از شفافیت و طراوت است که در نقاشی‌های آبرنگ بریتانیا دیده می‌شود و بالقوه بی‌بند و باری و جذابیت ماندگار هنرمندان چینی است
[ترجمه ترگمان]نقاشی های او از spiritualism و سبک both و تازگی در نقاشی آب رنگ بریتانیا و جاذبه بالقوه و جاذبه ماندگار هنرمندان چینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Spiritualism was a fad in full flower for half a century.
[ترجمه گوگل]معنویت گرایی برای نیم قرن یک مد در شکوفایی کامل بود
[ترجمه ترگمان]Spiritualism برای نیم قرن پر از گل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Beatles' current solution is spiritualism, specifically "transcendental meditation, " as propounded by Maharishi Mahesh Yogi, 5 a tiny, cherubic seer with shoulder-length locks.
[ترجمه گوگل]راه‌حل کنونی بیتلز معنویت‌گرایی است، به‌ویژه «مراقبه‌ی متعالی» که توسط ماهاریشی ماهش یوگی، 5 پیش‌بینی کوچک و کروبی با قفل‌هایی تا شانه‌ها، پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]راه حل فعلی گروه بیتلز، احضار ارواح، به ویژه \"تفکر متعالی\" است، همانطور که توسط Maharishi Mahesh Yogi، ۵ یک seer کوچک با موهای شانه با طول شانه مطرح شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Does Einstein Believe in Telepathy and Spiritualism?
[ترجمه گوگل]آیا اینشتین به تله پاتی و معنویت گرایی اعتقاد دارد؟
[ترجمه ترگمان]آیا انیشتین به Telepathy و Spiritualism اعتقاد دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It's not all mystical New Age spiritualism, or even overt religiosity.
[ترجمه گوگل]این همه معنویت گرایی عرفانی عصر جدید یا حتی دینداری آشکار نیست
[ترجمه ترگمان]این همه مذهبی مذهبی، یا حتی مذهبی آشکار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Ewok spiritualism has a wide pantheon of gods and spirits.
[ترجمه گوگل]معنویت گرایی Ewok دارای مجموعه گسترده ای از خدایان و ارواح است
[ترجمه ترگمان]ارواح ایواک بدل از خدایان و ارواح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Whether it's through astrology, spiritualism, parapsychology or a mainstream religion, people are searching for a spiritual dimension to life.
[ترجمه گوگل]چه از طریق طالع بینی، معنویت گرایی، فراروان شناسی یا یک دین رایج، مردم در جستجوی بعد معنوی برای زندگی هستند
[ترجمه ترگمان]چه از نظر طالع بینی، احضار ارواح، فراروانشناسی و یا یک مذهب جریان اصلی باشد، مردم در جستجوی بعد معنوی زندگی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اعتقاد به عالم ارواح (اسم)
spiritualism

اعتقاد به احضار ارواح (اسم)
spiritualism

انگلیسی به انگلیسی

• belief in the existence of spirits and the ability to establish contact with the dead through a medium; philosophical viewpoint maintaining that spirit is the prime element of reality
spiritualism is the belief that people who are alive can communicate with the spirits of people who are dead, and the practice of attempting to do this.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : spiritualize / spirit
✅️ اسم ( noun ) : spirit / spirituality / spiritualism ( spiritism ) / spiritualist / spiritual / spiritualization
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ صفت ( adjective ) : spiritual / spiritualized / spiritless / spirited / spirituous ( spiritous )
✅️ قید ( adverb ) : spiritually / spiritlessly / spiritedly

روح گروی
اصالت روح
روح باوری

بپرس