spokeswoman

/ˈspokˌswʊmən//ˈspokˌswʊmən/

معنی: سخنگوی زن
معانی دیگر: سخنگوی زن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: spokeswomen
• : تعریف: a woman who speaks for one or more other persons.
مشابه: exponent, spokesman, spokesperson

جمله های نمونه

1. The spokeswoman said that Nimby attitudes were delaying development of the site.
[ترجمه گوگل]این سخنگو گفت که نگرش های Nimby توسعه سایت را به تاخیر می اندازد
[ترجمه ترگمان]سخنگوی زن گفت که نگرش های Nimby توسعه این سایت را به تاخیر انداخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A spokeswoman confirmed there was no definite plan to stage a concert in the park.
[ترجمه گوگل]یک سخنگوی تایید کرد که برنامه قطعی برای اجرای کنسرت در پارک وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]یک سخنگوی زن تایید کرد که هیچ برنامه مشخصی برای اجرای کنسرت در پارک وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A spokeswoman blamed the confusion on miscommunication between the company and its customers.
[ترجمه گوگل]یک سخنگوی این سردرگمی را ناشی از ارتباط نادرست بین شرکت و مشتریانش عنوان کرد
[ترجمه ترگمان]یکی از سخنگویان این سردرگمی را ناشی از عدم ارتباط بین شرکت و مشتریان دانست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A council spokeswoman said that the proposals for the new shopping centre were unlikely to go through.
[ترجمه گوگل]سخنگوی شورا گفت که پیشنهادات برای مرکز خرید جدید بعید است به نتیجه برسد
[ترجمه ترگمان]سخنگوی شورای امنیت گفت که پیشنهاد این مرکز خرید جدید بعید به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A spokeswoman said the agreement had been declared null and void.
[ترجمه گوگل]یک سخنگوی گفت که این توافق باطل اعلام شده است
[ترجمه ترگمان]یکی از سخنگویان گفت که این توافقنامه باطل و باطل اعلام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A United Nations spokeswoman in New York said the request would be considered.
[ترجمه گوگل]سخنگوی سازمان ملل در نیویورک گفت این درخواست بررسی خواهد شد
[ترجمه ترگمان]سخنگوی سازمان ملل متحد در نیویورک گفت که این درخواست در نظر گرفته خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The White House spokeswoman sought to play down the significance of the event.
[ترجمه گوگل]سخنگوی کاخ سفید تلاش کرد اهمیت این رویداد را کم اهمیت جلوه دهد
[ترجمه ترگمان]سخنگوی کاخ سفید در پی آن بود تا اهمیت این رویداد را یادداشت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A spokeswoman for the charity described the aid for the refugees as too little, too late.
[ترجمه گوگل]سخنگوی این موسسه خیریه کمک به پناهجویان را بسیار کم و دیر توصیف کرد
[ترجمه ترگمان]یکی از سخنگویان این موسسه خیریه کمک ها را برای پناهندگان بیش از حد کم توضیح داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A spokeswoman at the White House has squelched rumors about the president's ill-health.
[ترجمه گوگل]سخنگوی کاخ سفید شایعات مربوط به وضعیت ناخوشایند رئیس جمهور را خنثی کرد
[ترجمه ترگمان]یک سخنگوی کاخ سفید شایعات زیادی درباره سلامت رئیس جمهور دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Through a spokeswoman, Garcetti declined comment on the verdict.
[ترجمه گوگل]از طریق یک سخنگوی، گارستی از اظهار نظر در مورد حکم خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]Garcetti از طریق یک سخنگو از اظهار نظر درباره این حکم خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A spokeswoman for the Savoy Group said that anything a concierge earned on top of his basic salary was' entirely his affair.
[ترجمه گوگل]یکی از سخنگویان گروه ساووی گفت که هر چیزی که یک دربان بیش از حقوق اولیه خود به دست می آورد، کاملاً به او مربوط می شود
[ترجمه ترگمان]یکی از سخنگویان گروه ساووا گفت که هر چیزی که یک دربان در راس حقوق اولیه خود به دست آورد، به طور کامل مربوط به او می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A spokeswoman for Chepstow Hospital described Mr Haigh's condition as critical but stable last night.
[ترجمه گوگل]سخنگوی بیمارستان Chepstow وضعیت آقای هیگ را شب گذشته وخیم اما پایدار توصیف کرد
[ترجمه ترگمان]سخنگوی بیمارستان Chepstow وضعیت آقای Haigh را بحرانی اما پایدار توصیف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A State Department spokeswoman says there is no need to worry.
[ترجمه گوگل]سخنگوی وزارت امور خارجه می گوید جای نگرانی نیست
[ترجمه ترگمان]سخنگوی وزارت امور خارجه می گوید لازم نیست نگران باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A spokeswoman for the regional health authority said that 206 people on the two-year list were treated during March.
[ترجمه گوگل]سخنگوی سازمان بهداشت منطقه ای گفت: 206 نفر در لیست دو ساله در ماه مارس تحت درمان قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]یک سخنگوی اداره بهداشت منطقه ای گفت که ۲۰۶ نفر در این فهرست دو ساله در ماه مارس تحت درمان قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سخنگوی زن (اسم)
spokeswoman

انگلیسی به انگلیسی

• woman who speaks for another person or group
a spokeswoman is a female spokesperson.

پیشنهاد کاربران

بپرس