spot welding

/ˈspɑːtˈweldɪŋ//spɒtˈweldɪŋ/

معنی: نقطه جوش
معانی دیگر: جوشکاری نقطه ای، خالجوش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: spot-welder (n.), spot-weld (v.)
• : تعریف: a process in which two pieces of metal are welded together with a brief powerful current passing between two electrodes fastened to each piece of metal.

مترادف ها

نقطه جوش (اسم)
spot welding

تخصصی

[عمران و معماری] نقطه جوش - جوشکاری نقطه ای - جوش نقطه ای
[برق و الکترونیک] جوش نقطه ای 1. جوشکاری مقاومتی که در آن گداخت به سطح کوچکی محدود شده است. 2. استفاده از حرارت دادن دی الکتریکی برای پیوند داده ورقه هایی از ماده ترموپلاستیک در چند نقطه به یکدیگر .
[زمین شناسی] جوش نقطه ای
[صنعت] جوشکاری نقطه ای

پیشنهاد کاربران

spot welding ( مهندسی مواد و متالورژی )
واژه مصوب: جوشکاری نقطه ای
تعریف: نوعی جوشکاری مقاومتی که در آن قطعات را میان دو الکترودی که جریان گرما را در نقاط اتصال تأمین می کنند میبندند
جوش نقطه ای

بپرس