sprinkler

/ˈsprɪŋklər//ˈsprɪŋklə/

معنی: اب پاش، گلاب پاش
معانی دیگر: با اب پاش پاشیدن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a device for sprinkling, esp. one for watering lawns, gardens, or crops.
مشابه: spray

(2) تعریف: one that sprinkles.

جمله های نمونه

1. That is supposed to be the sprinkler system for wetting down the dust.
[ترجمه گوگل]این قرار است سیستم آبپاش برای خیس کردن گرد و غبار باشد
[ترجمه ترگمان]این باید سیستم اطفا حریق باشه که خاک رو خیس کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The smoke activated the sprinkler system.
[ترجمه گوگل]دود سیستم اسپرینکلر را فعال کرد
[ترجمه ترگمان]دود سیستم اطفا حریق رو فعال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. To return to the analogy of the lawn sprinkler and the rainstorm, both can explain how the driveway got wet.
[ترجمه گوگل]برای بازگشت به قیاس آبپاش چمن و طوفان باران، هر دو می توانند نحوه خیس شدن مسیر را توضیح دهند
[ترجمه ترگمان]برای برگشتن به تشبیه کردن آب و باران و باران و باران، هر دو می توانند توضیح بدهند که راه ماشین رو خیس شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. An example would be the installation of a sprinkler system that was forced on the tenant by the local fire authority.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال نصب یک سیستم آبپاش است که توسط مقامات آتش نشانی محلی به مستاجر تحمیل شده است
[ترجمه ترگمان]یک نمونه نصب یک سیستم آب پاش است که بر روی مستاجر با قدرت آتش محلی تحمیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The sprinkler heads are unobtrusive, almost invisible against the ceiling.
[ترجمه گوگل]سرهای آبپاش محجوب هستند و در مقابل سقف تقریباً نامرئی هستند
[ترجمه ترگمان]سره ای sprinkler غیر ضروری است، تقریبا در برابر سقف نامریی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A woman reports a colleague is smacking useless sprinkler heads with his shoe.
[ترجمه گوگل]زنی گزارش می دهد که همکارش با کفشش به سرهای آبپاش بی فایده می کوبد
[ترجمه ترگمان]یک زن گزارش می دهد که یکی از همکاران در حال کتک زدن سر آب پاش به همراه کفش خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Today's world, a lot of places left already sprinkler and farm cattle, leaving even plangent machine times.
[ترجمه گوگل]در دنیای امروز، بسیاری از مکان‌ها در حال حاضر گاوهای آبپاش و مزرعه را ترک کرده‌اند و حتی زمان ماشین‌های کاشت را نیز به جا گذاشته‌اند
[ترجمه ترگمان]در دنیای امروز، بسیاری از مکان ها از قبل sprinkler و احشام را ترک کرده اند و حتی plangent بار ماشین را رها کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Compared with conventional sprinklers, great new sprinkler head comsumption, cleaner production processes.
[ترجمه گوگل]در مقایسه با اسپرینکلرهای معمولی، مصرف سر آبپاش جدید عالی، فرآیندهای تولید تمیزتر
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با سیستم های اسپرینکلر در مقایسه با سیستم های اسپرینکلر در مقایسه با سیستم های اسپرینکلر جدید، فرآیندهای تولید پاک کننده خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Are the pipes of the sprinkler system in the basement or on the mezzanine floor?
[ترجمه گوگل]لوله های سیستم اسپرینکلر در زیرزمین هستند یا در نیم طبقه؟
[ترجمه ترگمان]شما لوله ها در زیر زمین یا روی زمین mezzanine؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A sprinkler sprinkles water on the roads to lay the dust.
[ترجمه گوگل]یک آب پاش آب را روی جاده ها می پاشد تا گرد و غبار را بپاشد
[ترجمه ترگمان] یه آب پاش روی جاده ها که گرد و خاک ریخته بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Alarms went off and the sprinkler system turned on.
[ترجمه گوگل]آلارم خاموش شد و سیستم اسپرینکلر روشن شد
[ترجمه ترگمان]آژیرهای خطر خاموش شدند و سیستم آب پاش به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The ZSTMB Water - screen Sprinkler Head is an open - type sprinkler. Its materials are copper alloy, with the surface chromium plated .
[ترجمه گوگل]سر آبپاش صفحه نمایش آب ZSTMB یک آبپاش باز از نوع است مواد آن از آلیاژ مس است که سطح آن روکش کروم است
[ترجمه ترگمان]\"sprinkler Water\" (ZSTMB Water)یک آب پاش از نوع باز است مواد آن شامل آلیاژ مس با صفحه کروم سطح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Pulsed sprinkler can irrigate the cropland interruptedly and evenly, however, the price of it is so high that most farmers can't afford to buy it.
[ترجمه گوگل]آبپاش پالسی می تواند زمین های زراعی را به طور قطع و یکنواخت آبیاری کند، اما قیمت آن به قدری بالاست که اکثر کشاورزان توانایی خرید آن را ندارند
[ترجمه ترگمان]با این حال، Pulsed آب پاش می تواند زمین های زراعی را آبیاری کند و به طور مساوی، قیمت آن آنقدر بالا است که بیشتر کشاورزان نمی توانند آن را بخرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Roughcast, wall are finished with emulsion paint, sprinkler system, electromechanical facilities, air - conditioning system, broadband interface.
[ترجمه گوگل]ریخته گری زبر، دیوار با رنگ امولسیونی، سیستم آبپاش، امکانات الکترومکانیکی، سیستم تهویه مطبوع، رابط پهن باند به پایان رسید
[ترجمه ترگمان]Roughcast، دیوار با امولسیون ساخته می شوند، سیستم آب پاش، تاسیسات الکترومکانیکی، سیستم تهویه هوا، رابط باند پهن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اب پاش (اسم)
pot, spray, sprinkler

گلاب پاش (اسم)
sprinkler

تخصصی

[عمران و معماری] آبپاش - آبفشان - آب افشان
[زمین شناسی] آبفشان
[آب و خاک] آبپاش، آبیاری قطره ای

انگلیسی به انگلیسی

• device that sprays water; person or thing that sprinkles
a sprinkler is a device used to spray water, in order to water lawns or put out fires in buildings.

پیشنهاد کاربران

sprinkler 2 ( n ) =a device inside a building that automatically sprays out water if there is a rise in temperature because of a fire
sprinkler
sprinkler 1 ( n ) ( sprɪŋklər ) =a device with holes in that is used to spray water in drops on plants, soil, or grass
sprinkler
نمک پاش
آب پاش زمین چمن
نازل آب پاش
به آبپاش میگن، هر چیزی که مایعی مثل آب رو پباشونه

بپرس