squadron

/ˈskwɑːdrən//ˈskwɒdrən/

معنی: بخش، دستهای از مردم، گروه هواپیما
معانی دیگر: (نیروی دریایی) ناوسپاه (مرکب از دو یا چند: ناو گروه division)، گردان هوایی، اسکادران (بزرگتر از: رسد هوایی flight و کوچکتر از: گروه هوایی air group)، گردان زرهی (مرکب از دو تا چهار: اسواران زرهی armored troops)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: any of several types of military unit, usu. of intermediate size and comprising vehicles as well as personnel.

(2) تعریف: a group acting in concert.
مشابه: armada

- a squadron of attendants
[ترجمه گوگل] یک اسکادران از خدمه
[ترجمه ترگمان] یک گردان از همراهان،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The U. S. squadron was based on the carrier.
[ترجمه ahmad fallah] گردان زرهی متعلق به ایالات متحده بر روی عرشه مستقر شده بود.
|
[ترجمه گوگل]اسکادران ایالات متحده بر اساس حامل بود
[ترجمه ترگمان]ایالات متحد اس - - - - - - - - اسواران بر روی قاطرچی قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In 194he took command of 108 Squadron.
[ترجمه گوگل]در سال 194 فرماندهی اسکادران 108 را به عهده گرفت
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۴ (۱۹۴)فرمانده اسکادران ۱۰۸ را بر عهده گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. One squadron peeled off to attack enemy bombers.
[ترجمه گوگل]یک اسکادران برای حمله به بمب افکن های دشمن پوست اندازی کرد
[ترجمه ترگمان]یک اسواران دیگر به بمب افکن دشمن حمله کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The squadron is not yet operational.
[ترجمه گوگل]این اسکادران هنوز عملیاتی نشده است
[ترجمه ترگمان]هنوز اسواران هنوز فعال نشده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The squadron is based on a carrier.
[ترجمه گوگل]این اسکادران بر اساس یک حامل است
[ترجمه ترگمان]اسواران بر یک ناو استوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The government said it was preparing a squadron of eighteen Mirage fighter planes.
[ترجمه گوگل]دولت گفت که در حال آماده سازی یک اسکادران متشکل از هجده هواپیمای جنگنده میراژ است
[ترجمه ترگمان]دولت اعلام کرد که یک اسکادران ۱۸ هواپیمای جنگنده میراژ را آماده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The squadron flew on a reconnaissance mission.
[ترجمه گوگل]این اسکادران در یک ماموریت شناسایی پرواز کرد
[ترجمه ترگمان]اسواران به یک ماموریت اکتشافی رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A and B squadrons amalgamated into a single squadron.
[ترجمه گوگل]اسکادران A و B در یک اسکادران واحد ادغام شدند
[ترجمه ترگمان]A و ب squadrons در یک اسواران تنها شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Will he confirm that that squadron will continue to enjoy old and new opportunities?
[ترجمه گوگل]آیا او تأیید می کند که آن اسکادران همچنان از فرصت های قدیمی و جدید برخوردار خواهد بود؟
[ترجمه ترگمان]آیا او تایید می کند که این اسکادران به برخورداری از فرصت های جدید و جدید ادامه خواهد داد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Westmacott, climbing above other fighters from 261 Squadron.
[ترجمه گوگل]Westmacott، از دیگر جنگنده های اسکادران 261 بالا می رود
[ترجمه ترگمان]Westmacott، بالا رفتن از سایر مبارزانی که از اسکادران ۲۶۱ بالا می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As a Territorial Army officer with a squadron of soldiers from Birkenhead, he knew of the town's high unemployment rate.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک افسر ارتش سرزمینی با یک اسکادران از سربازان از Birkenhead، او از نرخ بالای بیکاری در شهر می دانست
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک افسر ارتش ترک با یک گردان از سربازان از Birkenhead، از نرخ بیکاری و بیکاری شهر خبر داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Squadron markings on aircraft frequently reflect the official badge and the accurate rendition of such markings is vital.
[ترجمه گوگل]علامت‌گذاری اسکادران روی هواپیما اغلب نشان رسمی را نشان می‌دهد و ارائه دقیق چنین علامت‌هایی حیاتی است
[ترجمه ترگمان]علایم اسکادران روی هواپیما اغلب نشان رسمی را منعکس می کنند و بازخوانی دقیق این نشانه ها ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The squadron had gathered in the ante-room to the dining-room for a drink before lunch.
[ترجمه گوگل]اسکادران برای نوشیدنی قبل از ناهار در اتاق پیشرو به اتاق غذاخوری جمع شده بودند
[ترجمه ترگمان]اسواران قبل از ناهار به اتاق پذیرایی رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A Squadron certainly did keep up the pressure and achieved the desired result, mining and ambushing merrily.
[ترجمه گوگل]یک اسکادران مطمئناً فشار را حفظ کرد و به نتیجه دلخواه رسید، مین گذاری و کمین شادمانه انجام داد
[ترجمه ترگمان]اسکادران قطعا فشار را بالا نگه می داشت و نتیجه مطلوب، معدن کاری و ambushing را با نشاط به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بخش (اسم)
section, party, region, leg, part, share, portion, sect, lot, division, fate, distribution, precinct, segment, canton, branch, member, zone, district, subregion, department, item, piece, heritage, quarter, borough, parish, sector, parcel, commune, county, riding, moiety, installment, squadron, wing of building

دستهای از مردم (اسم)
squadron

گروه هواپیما (اسم)
squadron

انگلیسی به انگلیسی

• any of a variety of military units containing both personnel and vehicles; group
a squadron is a section of one of the armed forces, especially the air force.

پیشنهاد کاربران

1 - گردان هوایی
2 - ناوگروه
squadron ( علوم نظامی )
واژه مصوب: گردان هوایی
تعریف: یگان هوایی در هریک از نیروهای نظامی، اعم از هوایی و دریایی و جز آن
( بخش ) گروهی از مردم
گردان هوایی

بپرس