sterilize

/ˈsterəˌlaɪz//ˈsterəlaɪz/

معنی: عقیم کردن، سترون کردن، نازا و عشوه، بی بار یا بی حاصل کردن
معانی دیگر: نازا کردن، گندزدایی کردن، ضد عفونی کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: sterilizes, sterilizing, sterilized
مشتقات: sterilizable (adj.), sterilizer (n.)
(1) تعریف: to free of live microorganisms; decontaminate.
متضاد: contaminate

(2) تعریف: to render unable to reproduce, as by removing or damaging the reproductive organs.

جمله های نمونه

1. Sulphur is also used to sterilize equipment.
[ترجمه گوگل]همچنین از گوگرد برای استریل کردن تجهیزات استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]سولفور نیز برای sterilize تجهیزات مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Antiseptic is used to sterilize the skin before giving an injection.
[ترجمه گوگل]آنتی سپتیک برای استریل کردن پوست قبل از تزریق استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]Antiseptic قبل از تزریق به تزریق، برای تمیز کردن پوست به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Always sterilize the needle to prevent infection.
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از عفونت، همیشه سوزن را استریل کنید
[ترجمه ترگمان]همیشه از سرنگ برای جلوگیری از عفونت استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Scald the needles to sterilize them.
[ترجمه گوگل]سوزن ها را بجوشانید تا استریل شوند
[ترجمه ترگمان]سوزن را باز کن تا آن ها را ضدعفونی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sterilize the bottles with boiling water.
[ترجمه گوگل]بطری ها را با آب جوش استریل کنید
[ترجمه ترگمان]بطری ها را با آب جوش Sterilize
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You can't sterilize children against violences.
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید کودکان را در برابر خشونت عقیم کنید
[ترجمه ترگمان]شما نمی تونید بچه ها رو ضد این بزرگ کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There is no need to launder bedding or sterilize clothing.
[ترجمه گوگل]نیازی به شستن ملافه یا استریل کردن لباس نیست
[ترجمه ترگمان]دیگر نیازی به رخت شویی یا لباس sterilize نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sterilize the needle in boiling water.
[ترجمه گوگل]سوزن را در آب جوش استریل کنید
[ترجمه ترگمان]سوزن را در آب جوش فرو کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You can sterilize a needle by holding it in a flame.
[ترجمه گوگل]می توانید سوزن را با نگه داشتن آن در شعله استریل کنید
[ترجمه ترگمان]میتونی یه سوزن رو با نگه داشتن اون تو یه شعله ضدعفونی کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Why do they sterilize the needle for lethal injections?
[ترجمه گوگل]چرا سوزن را برای تزریق کشنده استریل می کنند؟
[ترجمه ترگمان]چرا سوزن رو برای تزریق مرگبار ضدعفونی میکنن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Conclusion Peracepic acid can replace formaldehyde to sterilize dialyzer and it is safe as well as effective.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری اسید پراسپیک می‌تواند جایگزین فرمالدئید برای استریل کردن دیالیز شود و ایمن و مؤثر است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری اسید Peracepic می تواند formaldehyde را به sterilize dialyzer جایگزین کند و این ماده سالم و موثر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A more efficient technique is to sterilize the attracted insects.
[ترجمه گوگل]روش کارآمدتر عقیم کردن حشرات جذب شده است
[ترجمه ترگمان]یک روش کارآمدتر این است که حشرات را جذب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The ultraviolet ray light can sterilize the packaging material.
[ترجمه گوگل]اشعه ماوراء بنفش می تواند مواد بسته بندی را استریل کند
[ترجمه ترگمان]نور اشعه ماورا بنفش می تواند مواد بسته بندی را تغییر دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عقیم کردن (فعل)
frustrate, castrate, mock, spay, sterilize, narrow down

سترون کردن (فعل)
sterilize

نازا و عشوه (فعل)
sterilize

بی بار یا بی حاصل کردن (فعل)
sterilize

انگلیسی به انگلیسی

• make sterile; decontaminate, disinfect (also sterilise)
if you sterilize a thing or place, you make it completely clean and free from germs.
if a person or an animal is sterilized, they have an operation that makes it impossible for them to have or produce babies.

پیشنهاد کاربران

۱. پاکسازی کردن ( با حذف باکتری ها و میکروب ها ) ؛ ضدعفونی کردن
۲. عقیم و نازا کردن ( حیوانات یا انسان )
1 : to clean ( something ) by destroying germs or bacteria
◀️sterilize the dental instruments
...
[مشاهده متن کامل]

2 : to make ( someone or something ) unable to produce children, young animals, etc
The organization encourages people to sterilize their cats &◀️ dogs
Not taking any chances, the president of the United States ◀️ ordered a contingency plan - to sterilize the raccoon City

sterilize ( پزشکی )
واژه مصوب: سترون کردن
تعریف: از بین بردن همۀ ریزاندامگان های موجود در مواد یا اشیا
لم یزرع کردن، بایر کردن
بی میکروب کردن، نازای کردن، نازایاندن، اَمیکروباندن، بیمیکروباندن، میکروبکُشی کردن
بهتر است بگوییم و بنویسیم؛ ویمیکروبیدن
ریشه شناسی؛ فعل نوساخته از پیشوندِ ویـ و واژه میکروب، پیشوند ویـ به پیش از بنواژه می چسبد و به معنی جدا کردن و برداشتن و دور کردن بنواژه از چیز یا کسی دیگر است پس وی میکروب ریشه ای به معنی دور کردن یا برداشتن میکروب از چیزی است.
...
[مشاهده متن کامل]

روزی رَساد ( امیدوار ام روزی برسد ) که دست اندرکاران گرد آوردن و نوشتن واژه نامه ها از سبک غربیان بی آموزند و معنای واژه ها را توضیح دهند نه آن که بگویند این واژه به معنای آن واژه است
این واژه در زبان انگلیسی دو معنی دارد؛
...
[مشاهده متن کامل]

معنای نخست
همه باکتریها یا دیگر خرده اُرگانیسمهای چیزی را نابود کردن و کُشتن
ترجمه؛ میکروبکُشی کردن، اَمیکروباندن، بیمیکروباندن
اَ پیشوندی هم معنا با نا و بی است و معنای نادارندگی می دهد پس اَمیکروب با بی میکروب برابرمعنا است
پسوند آندن پسوندی فعل ساز است که فعل سببی می سازد پس اَمیکروباندن و بیمیکروباندن هردو معنی می دهند بی میکروب کردن
معنای دوم
کاری کردن که کسی یا چیزی نازای و نافرزندآور شود بویژه با برداشن یا مسدود کردن اندام سکسانه یا جنسی
ترجمه؛ نازایاندن، نافرزنداوراندن، اَفرزنداوراندن، ستَروَنیدن
توضیح نازایاندن، نازای صفتی به معنای ناتوان از فرزند زادن است و پسوند آندن آن را فعل می کند پس نازایاندن به معنای ناتوان از فرزندزایی کردن است
توضیح نافرزنداوراندن یا اَفرزنداوراندن؛ فرزندآور صفتی به معنای توانا بر فرزند زادن یا فرزند آوردن است و پیشوندِ اَ یا نا آن را منفی می کند پس اَفرزنداور صفتی است به معنای ناتوان از فرزند زادن یا فرزند آوردن است و پسوند آندن آن را فعل می کند بنابرین اَفرزنداوراندن به معنای ناتوان از فرزندزایی یا فرزندآوری کردن
توضیح سترونیدن؛ ستَروَن صفتی است به معنای نازای، بی بر، بی بار، بی میوه، بی محصول، بی نتیجه، تولیدنکننده ی ایده و تصور.
میان س و ت هیچ مصوتی نیست، با اضافه کردن پسوند مصدریِ ایدن یا آدن یا دیگر پسوندهای مصدری می توان آن را فعل کرد پس ستَروَنیدن به معنای ناتوان کردن از تولید کردن فرزند، میوه، نتیجه، محصول، ایده و تصور است.

استریل کردن

بپرس