still life

/ˈstɪlˈlaɪf//stɪllaɪf/

نقاشی اشیای بی جان، lifes still درنقاشی تصاویراشیاء بی جان میوه وبطری وغیره

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: still lifes
مشتقات: still-life (adj.)
(1) تعریف: the small objects, such as fruit, flowers, and bottles, that are used as subjects for a painting or photograph.

(2) تعریف: a painting, drawing, or photograph of such objects.

جمله های نمونه

1. She prefers still life to landscape painting.
[ترجمه Hosseini] او طراحی اشیاء بی جان رو به کشیدن منظره ترجیح می دهد.
|
[ترجمه گوگل]او طبیعت بی جان را به نقاشی منظره ترجیح می دهد
[ترجمه ترگمان]او هنوز زندگی را به نقاشی مناظر ترجیح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I prefer landscape to still life.
[ترجمه گوگل]من منظره را به طبیعت بی جان ترجیح می دهم
[ترجمه ترگمان]من چشم انداز را به زندگی بی جان ترجیح می دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The other was a still life, part of a series painted during a prolonged stay in Paris.
[ترجمه گوگل]دیگری یک طبیعت بی جان بود، بخشی از مجموعه ای که در طول اقامت طولانی مدت در پاریس نقاشی شده بود
[ترجمه ترگمان]دیگری یک زندگی آرام بود، قسمتی از یک سری که در طول اقامت طولانی در پاریس کشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The final project was a still life with all these objects in it as well as a small hunk of plastic ham.
[ترجمه گوگل]پروژه نهایی یک طبیعت بی جان با تمام این اشیاء و همچنین یک تکه کوچک ژامبون پلاستیکی بود
[ترجمه ترگمان]پروژه نهایی یک زندگی آرام با تمام این اشیا و هم چنین یک تکه کوچک گوشت پلاستیکی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Never settle for painting a still life with nets and anchor just because you are afraid seascapes are too complex.
[ترجمه گوگل]هرگز به نقاشی طبیعت بی جان با تور و لنگر بسنده نکنید، فقط به این دلیل که می ترسید مناظر دریایی بیش از حد پیچیده باشند
[ترجمه ترگمان]هرگز برای نقاشی یک زندگی آرام با تورها و لنگر صادق نباشید چون شما می ترسید که seascapes بیش از حد پیچیده باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. So a colourful still life seemed a suitable choice of subject for an exploration of the pastels' most obvious potential.
[ترجمه گوگل]بنابراین یک طبیعت بی جان رنگارنگ انتخاب مناسبی برای کاوش در بارزترین پتانسیل پاستل ها به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین یک زندگی رنگارنگ به نظر یک انتخاب مناسب از موضوع برای اکتشاف مهم ترین پتانسیل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Still life inspired by oil paintings of the Old Masters.
[ترجمه گوگل]طبیعت بی جان با الهام از نقاشی های رنگ روغن استادان قدیمی
[ترجمه ترگمان]هنوز حیات از نقاشی های رنگ روغن استادان قدیم الهام گرفته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Contents Photography Still life photography by Will White.
[ترجمه گوگل]محتویات عکاسی عکاسی از طبیعت بی جان توسط ویل وایت
[ترجمه ترگمان]عکاسی از محتویات عکاسی هنوز به وسیله ویل وایت عکاسی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A simple still life, then, but one that was clearly intended to exemplify the contemporary crisis in agriculture.
[ترجمه گوگل]پس یک طبیعت بی جان ساده، اما به وضوح برای نشان دادن بحران معاصر در کشاورزی
[ترجمه ترگمان]پس از آن، یک زندگی ساده و ساده، اما چیزی که به وضوح برای نشان دادن به بحران معاصر در کشاورزی طراحی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Over the fire-place hung a narrow horizontal Derain still life of a loaf of bread.
[ترجمه گوگل]بر فراز شومینه، یک قرص نان، طبیعت بی جان درین افقی باریک آویزان بود
[ترجمه ترگمان]بالای سر بخاری دیواری باریک و افقی قرار داشت که هنوز زندگی یک قرص نان را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Description: This is a still life painting depicts some florid flowers.
[ترجمه گوگل]توضیحات: این یک نقاشی طبیعت بی جان است که تعدادی گل شکوفه را به تصویر می کشد
[ترجمه ترگمان]شرح: این نقاشی هنوز یک نقاشی زنده است که برخی گل سرخ را به تصویر می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. An hour of life is still life.
[ترجمه گوگل]یک ساعت از زندگی، زندگی است
[ترجمه ترگمان]یک ساعت زندگی هنوز زنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The children are learning still life painting in art class.
[ترجمه گوگل]بچه ها در کلاس هنر نقاشی طبیعت بی جان را یاد می گیرند
[ترجمه ترگمان]بچه ها هنوز نقاشی زندگی در کلاس هنری را می آموزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I like landscapes and still life.
[ترجمه گوگل]من مناظر و طبیعت بی جان را دوست دارم
[ترجمه ترگمان]من مناظر و اشیا بی جان را دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Cezanne is known for his unique still life paintings of apples.
[ترجمه گوگل]سزان به خاطر نقاشی‌های بی‌جان بی‌نظیرش از سیب‌ها شهرت دارد
[ترجمه ترگمان]سزان به خاطر نقاشی های منحصر بفرد او از سیب مشهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• still objects which are used as models in painting
a still life is a painting or drawing of an arrangement of objects such as flowers or fruit.

پیشنهاد کاربران

یک نوع هنر نقاشی درباره ی اشیا یا در اصطلاح نقاشی اشیا مانند بطری گل و. . .
still - life still life nature morte ( fr
هنرهای تجسمی
طبیعت بی جان

طبیعت بی جان

بپرس