stockyard

/ˈstɑːˌkjɑːrd//ˈstɒkjɑːd/

معنی: دامگاه، محل فروش دام، محوطه دامداری
معانی دیگر: (معمولا جمع) حصار دام (که دام ها را قبل از کشتار یا حمل و نقل در آنجا موقتا نگه می دارند)، حیاط طویله

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an enclosed lot for keeping livestock, usu. before they are slaughtered or shipped.

جمله های نمونه

1. The men worked hard in the stockyards, nearby factories, breweries, and construction sites.
[ترجمه گوگل]مردان در حیاط‌های انبار، کارخانه‌های مجاور، آبجوسازی‌ها و کارگاه‌های ساختمانی سخت کار می‌کردند
[ترجمه ترگمان]این مردان در کشتارگاه، کارخانه های مجاور، breweries، و محل های ساخت وساز کار می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. My grandfather had lost his leg in a stockyard accident.
[ترجمه گوگل]پدربزرگم پایش را در سانحه تصادف از دست داده بود
[ترجمه ترگمان]پدر بزرگم پای خود را در طویله از دست داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Cattle in the stockyard are waiting to be slaughtered.
[ترجمه گوگل]گاوها در حیاط انبار منتظر ذبح شدن هستند
[ترجمه ترگمان]گاو در the منتظر کشته شدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Main Produces: Continuous open pit mining systems, Stockyard equipment, Ports and bulk terminals equipment, Conveyor transportation systems.
[ترجمه گوگل]محصولات اصلی: سیستم های استخراج معادن روباز پیوسته، تجهیزات انبار، تجهیزات بنادر و پایانه های فله، سیستم های حمل و نقل نوار نقاله
[ترجمه ترگمان]دستیابی اصلی: سیستم های معدن باز پیوسته، تجهیزات stockyard، تجهیزات Ports، تجهیزات پایانه های توده ای، سیستم های حمل و نقل Conveyor
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Gordy is abandoned when his family is shipped to the stockyards for eventual slaughter.
[ترجمه گوگل]گوردی زمانی که خانواده‌اش برای کشتار نهایی به انبارها فرستاده می‌شوند، رها می‌شود
[ترجمه ترگمان]زمانی که خانواده اش به کشتارگاه برای قتل نهایی به کشتارگاه حمل می شوند، Gordy رها می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The upshot may be a reduced production capability for some chip-maker clients in the weeks ahead, once they've burned through their stockyard inventories.
[ترجمه گوگل]نتیجه ممکن است کاهش توانایی تولید برای برخی از مشتریان سازنده تراشه در هفته های آینده باشد، پس از اتمام موجودی انبار خود
[ترجمه ترگمان]نتیجه ممکن است قابلیت تولید کاهش یافته برای برخی از مشتریان chip در هفته های پیش رو باشد، زمانی که آن ها از طریق فهرست های stockyard خود سوزانده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Iron powder and admixture will be fed onto auxiliary materials stockyard by belt conveyor.
[ترجمه گوگل]پودر آهن و مواد افزودنی توسط نوار نقاله به انبار مواد کمکی وارد می شود
[ترجمه ترگمان]پودر آهن و admixture بر روی مواد کمکی با نوار نقاله belt تغذیه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The automatic measuring instrument based on laser photography for estimating coal storage volume in open stockyard is introduced in this paper.
[ترجمه گوگل]ابزار اندازه گیری خودکار مبتنی بر عکاسی لیزری برای تخمین حجم ذخیره زغال سنگ در انبار باز در این مقاله معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]ابزار اندازه گیری اتوماتیک بر پایه عکاسی لیزری برای تخمین حجم ذخیره سازی زغال سنگ در stockyard باز در این مقاله معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In North Dakota, a rancher donated five cows that were to be auctioned off at the stockyard in nearby Aberdeen.
[ترجمه گوگل]در داکوتای شمالی، یک دامدار پنج گاو را اهدا کرد که قرار بود در انباری در نزدیکی آبردین به حراج گذاشته شوند
[ترجمه ترگمان]در داکوتای شمالی، rancher پنج گاو اهدا کرد که قرار بود در the در آبردین در نزدیکی به حراج گذاشته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Take the case of Riley: This tiny seven-pound piglet was up for auction at a New York stockyard, meaning he was on his way to the average American dinner plate.
[ترجمه گوگل]مورد رایلی را در نظر بگیرید: این بچه خوک کوچک هفت پوندی برای حراج در انباری در نیویورک به نمایش گذاشته شد، به این معنی که او در حال حرکت به سمت بشقاب شام معمولی آمریکایی بود
[ترجمه ترگمان]پرونده رایلی را در نظر بگیرید: این piglet هفت پوندی در حراجی نیویورک به حراج گذاشته شد، به این معنی که او در راه رسیدن به یک بشقاب غذای معمولی آمریکایی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Answer 8 : the rolling stock yard shall use subgrade method.
[ترجمه گوگل]پاسخ 8: یارد نورد باید از روش زیرسازی استفاده کند
[ترجمه ترگمان]پاسخ ۸: انبار rolling باید از روش subgrade استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Ltd in its north, the stock yard of Ningbo Port Beilun No. Port Co., Ltd in its east. It is 5 km. away from Ningbo Beilun No. Container Co.
[ترجمه گوگل]با مسئولیت محدود در شمال آن، حیاط انبار Ningbo Port Beilun No Port Co, Ltd در شرق آن 5 کیلومتر است دور از Ningbo Beilun No Container Co
[ترجمه ترگمان]شرکت با مسئولیت محدود در شمال آن، شرکت stock پورت Beilun شماره پورت در شرق آن آن ۵ کیلومتر است دور از شرکت کانتینری Ningbo Beilun
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Shanghai F. B. O international logistics Co., Ltd has standard warehouse and stock yard in superior geographical position.
[ترجمه گوگل]Shanghai F B O International logistics Co, Ltd دارای انبار استاندارد و حیاط انبار در موقعیت جغرافیایی برتر است
[ترجمه ترگمان]در شانگهای ب شرکت لجستیک بین المللی، با مسئولیت محدود، انبار و انبار استاندارد در موقعیت جغرافیایی برتر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The operative efficiency of storage yard is rasied by reducing the distance that the truck runs from the stock yard to .
[ترجمه گوگل]راندمان عملیاتی محوطه انبار با کاهش فاصله ای که کامیون از حیاط انبار می رود تا
[ترجمه ترگمان]بازده عملیاتی حیاط انبار با کاهش فاصله ای که کامیون از انبار کالا به آن می رسد، کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The invention can effectively utilize the space resources of the stock yard, lower cost and improve work efficiency.
[ترجمه گوگل]این اختراع می تواند به طور موثر از منابع فضایی حیاط انبار استفاده کند، هزینه کمتری داشته باشد و کارایی کار را بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]این اختراع می تواند به طور موثر از منابع فضایی محوطه انبار، هزینه کم تر و بازدهی کار بهره ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The concrete beam modification, change and its effects for traveling crane rail in stock yard were introduced.
[ترجمه گوگل]اصلاح، تغییر تیر بتنی و اثرات آن برای ریل جرثقیل در حیاط انبار معرفی شد
[ترجمه ترگمان]تغییر سطح بتون، تغییر و اثرات آن برای راه آهن باربری باربری در انبار کالا معرفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. To install the spraying water dust-controlling installation cangain well dust-controlling effect in the large scale stock yard.
[ترجمه گوگل]برای نصب تاسیسات کنترل کننده گرد و غبار آب پاشش می تواند اثر کنترل کننده گرد و غبار چاه را در محوطه انبار در مقیاس بزرگ به دست آورد
[ترجمه ترگمان]برای نصب the اسپری آب و کنترل گرد و غبار و اثر کنترل گرد و غبار در محوطه انبار بزرگ مقیاس بزرگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. To install the spraying water dust - controlling installation cangain well dust - controlling effect in the large stock yard.
[ترجمه گوگل]برای نصب گرد و غبار آب پاشش - نصب کنترل کننده می تواند گرد و غبار چاه را به دست آورد - اثر کنترلی در محوطه بزرگ انبار
[ترجمه ترگمان]برای نصب the اسپری آب و کنترل گرد و غبار و تاثیر کنترل گرد و غبار در محوطه انبار بزرگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. The concrete beam modification, change and its effects for crane rail in stock yard were introduced.
[ترجمه گوگل]اصلاح، تغییر تیر بتنی و اثرات آن برای ریل جرثقیل در محوطه انبار معرفی شد
[ترجمه ترگمان]تغییر سطح بتون، تغییر و اثرات آن برای راه آهن جرثقیل در انبار کالا معرفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دامگاه (اسم)
menagerie, stockyard

محل فروش دام (اسم)
stockyard

محوطه دامداری (اسم)
stockyard

تخصصی

[ریاضیات] انبار مواد اولیه، بخش انبار مواد اولیه

انگلیسی به انگلیسی

• enclosure in which livestock are temporarily kept until slaughtered or sold

پیشنهاد کاربران

بپرس