stoichiometry


(شیمی) استوکیومتری، آمیزه شناسی (انگلیس: stoicheiometry)

جمله های نمونه

1. Stoichiometry is of fundamental importance in modern chemistry.
[ترجمه گوگل]استوکیومتری در شیمی مدرن اهمیت اساسی دارد
[ترجمه ترگمان]stoichiometry از اهمیت بنیادی در شیمی مدرن برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There are some defects that leave the stoichiometry unaffected.
[ترجمه جواد] برخی از نقص ها وجود دارند که اثری بر استوکیومتری ندراند
|
[ترجمه گوگل]برخی از عیوب وجود دارد که استوکیومتری را تحت تأثیر قرار نمی دهد
[ترجمه ترگمان]نقایصی وجود دارند که the را تحت تاثیر قرار نمی دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The difference between non - stoichiometry are discussed, the current development of nonstoichiometry are briefly reviewed.
[ترجمه گوگل]تفاوت بین غیر استوکیومتری مورد بحث قرار می گیرد، توسعه فعلی غیر استوکیومتری به طور خلاصه بررسی می شود
[ترجمه ترگمان]تفاوت بین non مورد بحث قرار می گیرد و توسعه فعلی nonstoichiometry به طور خلاصه مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The stoichiometry of the material cannot be readily adjusted as is the case with VPE.
[ترجمه گوگل]استوکیومتری مواد را نمی توان به راحتی تنظیم کرد، همانطور که در مورد VPE است
[ترجمه ترگمان]The ماده را نمی توان به آسانی تنظیم کرد مانند موردی که با VPE است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The monomer reactivity ratios and the stoichiometry of copolymer was obtained by elements analysis.
[ترجمه گوگل]نسبت واکنش مونومر و استوکیومتری کوپلیمر با تجزیه و تحلیل عناصر به دست آمد
[ترجمه ترگمان]نسبت های واکنش پذیری مونومر و the of به وسیله آنالیز مولفه های به دست آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Undoubtedly many different reactions contributed to the overall stoichiometry of photosynthesis.
[ترجمه گوگل]بدون شک بسیاری از واکنش های مختلف به استوکیومتری کلی فتوسنتز کمک کردند
[ترجمه ترگمان]بدون شک بسیاری از واکنش های متفاوتی در سنتز کلی فوتو سنتز وجود داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Thus, the optimal outcome of the reaction can be fully controlled by careful observation of the correct stoichiometry of the reaction partners and the correct reaction conditions ( vide infra).
[ترجمه گوگل]بنابراین، نتیجه بهینه واکنش را می توان با مشاهده دقیق استوکیومتری صحیح شرکای واکنش و شرایط صحیح واکنش به طور کامل کنترل کرد (Vide infra)
[ترجمه ترگمان]بنابراین، نتیجه بهینه واکنش را می توان به طور کامل با مشاهده دقیق پارامترهای واکنشی و شرایط واکنش درست کنترل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This equation must be could with the mole balance rate law and stoichiometry and solved numerically.
[ترجمه گوگل]این معادله باید با قانون نرخ تعادل مول و استوکیومتری قابل حل باشد و به صورت عددی حل شود
[ترجمه ترگمان]این معادله باید با قانون نرخ تعادل mole و stoichiometry و حل عددی حل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The ratio of air to fuel for which perfect combustion takes place is called stoichiometry.
[ترجمه گوگل]نسبت هوا به سوختی که برای آن احتراق کامل اتفاق می افتد، استوکیومتری نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]نسبت هوا به سوخت که احتراق کامل رخ می دهد stoichiometry نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] استوکیومتری
[نساجی] استکیومتری - موازنه شیمیایی
[پلیمر] استوکیومتری(رابطه کمی مواد در یک واکنش شیمیایی)

انگلیسی به انگلیسی

• calculation of the quantities of elements (chemistry)

پیشنهاد کاربران

عنصر سنجی یا قیاس سنجی.
—> به معنی اندازه گیری عنصر، شاخه ای از علم شیمی است که با روابط کمّی میان عناصر در تشکیل مواد مرکب در واکنشهای شیمیایی سروکار دارد. ( ویکیپیدیا )
عنصر سنجی

بپرس