stop payment

/ˈstɑːpˈpeɪmənt//stɒpˈpeɪmənt/

دستور عدم پرداخت چک به بانک

جمله های نمونه

1. I have authorized the bank to stop payment of the cheque.
[ترجمه گوگل]من به بانک اجازه داده ام که پرداخت چک را متوقف کند
[ترجمه ترگمان]من به بانک اجازه دادم که پرداخت چک را متوقف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. My mother called the bank to stop payment on the check.
[ترجمه گوگل]مادرم با بانک تماس گرفت تا پرداخت چک را متوقف کند
[ترجمه ترگمان]مادرم به بانک زنگ زد تا پول پرداخت رو بگیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You can also stop payment on a check if you have a dispute with a merchant.
[ترجمه گوگل]همچنین در صورت اختلاف با یک تاجر، می‌توانید پرداخت چک را متوقف کنید
[ترجمه ترگمان]همچنین می توانید در مورد یک بررسی کنید اگر با یک تاجر مشاجره کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She was accused of stopping payment on a car repair check.
[ترجمه گوگل]او متهم به توقف پرداخت چک تعمیر خودرو بود
[ترجمه ترگمان]او متهم به توقف پرداخت کرایه اتومبیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The bank has stopped payment.
[ترجمه گوگل]بانک پرداخت را متوقف کرده است
[ترجمه ترگمان]بانک پرداخت را متوقف کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. However, if you stop payments you may jeopardise future benefits.
[ترجمه گوگل]با این حال، اگر پرداخت را متوقف کنید، ممکن است مزایای آینده را به خطر بیندازید
[ترجمه ترگمان]با این حال، اگر شما پرداخت ها را متوقف کنید، ممکن است مزایای آینده را به خطر بیاندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Coun Chandran stopped payment: spoilsport.
[ترجمه گوگل]کان چاندران پرداخت را متوقف کرد: spoilsport
[ترجمه ترگمان]coun Chandran پول را قطع کرد: spoilsport
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You can always stop payment of your checks.
[ترجمه گوگل]همیشه می توانید پرداخت چک های خود را متوقف کنید
[ترجمه ترگمان]تو همیشه میتونی پرداخت حقوقت رو تموم کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A few months later, borrowing large family "missing", stop payment, credit market collapse immediately.
[ترجمه گوگل]چند ماه بعد، قرض گرفتن خانواده بزرگ "از دست رفته"، توقف پرداخت، سقوط بازار اعتبار بلافاصله
[ترجمه ترگمان]چند ماه بعد، قرض گرفتن خانواده بزرگ \"گم شده\"، توقف پرداخت، رکود بازار اعتباری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. XX has been lost. Please stop payment. I, the applicant agree to bear the whole responsibility of any dispute rised in future.
[ترجمه گوگل]XX گم شده است لطفا پرداخت را متوقف کنید من، متقاضی موافقت می‌کنم که مسئولیت هرگونه اختلافی را که در آینده ایجاد می‌شود به عهده داشته باشم
[ترجمه ترگمان]خیلی چیزها از دست رفته لطفا پرداختی را متوقف کنید من، متقاضی باید تمام مسیولیت هر گونه اختلاف در آینده را تحمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Therefore, the author gives some advices of perfection on multiplicity in the mainland, and a deeper study on the implications of "inability of settlement" and "stop payment".
[ترجمه گوگل]از این رو، نگارنده توصیه هایی مبنی بر کمال در مورد تعدد در سرزمین اصلی، و بررسی عمیق تر مفاهیم «عدم تسویه» و «توقف پرداخت» ارائه می کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، نویسنده به وفور روی تنوع در سرزمین اصلی و مطالعه عمیق تری در زمینه مفاهیم \"ناتوانی در حل\" و \"توقف پرداخت\" می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. My father called the bank to stop payment on the check.
[ترجمه گوگل]پدرم با بانک تماس گرفت تا پرداخت چک را متوقف کند
[ترجمه ترگمان]پدرم به بانک زنگ زد تا پول پرداخت رو بگیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. my father called the bank to stop payment on the check.
[ترجمه گوگل]پدرم با بانک تماس گرفت تا پرداخت چک را متوقف کند
[ترجمه ترگمان]پدرم به بانک زنگ زد تا پرداخت پول را متوقف کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Andrew: We are unable to place a stop payment right now for the future transactions.
[ترجمه گوگل]اندرو: ما نمی‌توانیم در حال حاضر یک توقف پرداخت برای تراکنش‌های آینده انجام دهیم
[ترجمه ترگمان]اندرو: ما نمی توانیم پول پرداختی را در حال حاضر برای معاملات آینده قرار دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• instruction to not honor a check

پیشنهاد کاربران

بپرس